تبیان، دستیار زندگی
بررسی مجموعه شعر روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود سارا محمدی اردهالی : پیاده رو ها تنهایند/ تاکسی ها می روند ته دنیا/ در هیچ سقوط می کنند/ کسی از این درخت ها/ بیهود روی یک پا ایستاده اند/ نه خنده اش می گیرد/ نه تعجب می کند/ کافه ها روزنامه های قدیمی ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود

بررسی مجموعه شعر "روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود" سارا محمدی اردهالی

روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود

این مجموعه‌ی شعر 101 سروده ی سارا محمدی اردهالی را دربرمی‌گیرد. از مؤلفه‌های قابل‌ پی‌‌گیری در بیش‌تر اشعار این مجموعه حضور صدا یا راوی‌ای عموما ً زنانه با لحن اول شخص و نیز نگاهی طنزآمیز در برابر مسائل گوناگون است، از سیاست و تاریخ گرفته تا نوستالوژی‌های فردی و روابط عاشقانه‌ی شخصی. مجموعه شعر پر و پیمان سارا محمدی، خبر از حضور شاعری خوب در زبان فارسی می‌دهد. مهم‌ترین نکته‌ای که در شعرهای این شاعر نظر مخاطب را جلب می‌کند، این است که محمدی شاعر راحت شعر می‌نویسد و این کار ساده‌ای نیست.

پیاده روها تنهایند/ تاکسی‌ها می‌روند ته دنیا/ در هیچ سقوط می‌کنند/ کسی از این که درخت‌ها/ بیهوده روی یک پا ایستاده‌اند/ نه خنده‌اش می‌گیرد/ نه تعجب می‌کند/ کافه‌ها روزنامه‌ی قدیمی بالا می‌آورند/ رهگذران ناشناس سرگیجه دارند/ آسمان برای زمین/ زمین برای آسمان شانه بالا می‌اندازد/ کسی رفتنت را به عهده نمی‌گیرد/ مواظب خودت باش/ این هم بین خودمان باشد/ سری را که درد می‌کند/ دستمال نمی‌بندند. (صفحات 24 و 25)

مجموعه شعر پر و پیمان سارا محمدی، خبر از حضور شاعری خوب در زبان فارسی می‌دهد. مهم‌ترین نکته‌ای که در شعرهای این شاعر نظر مخاطب را جلب می‌کند، این است که محمدی شاعر راحت شعر می‌نویسد و این کار ساده‌ای نیست.

ویژگی های این مجموعه:

از مؤلفه‌هایی که در اکثر اشعار این مجموعه به‌چشم می‌خورد حضور یک عنصر، مسئله، سازمایه یا المان است که روایت را دچار اختلال و ابهام می‌کند. عنصر یادشده درواقع دست‌مایه‌ای‌ست برای این‌که فرم و روایت به یک‌دستی و کلیت نرسند و کماکان مسئله‌ای بیان‌نشده و ابهام‌آفرین بر جای خود باقی بماند.

سیگارروشنت را/در جنگل خشک و آشفته ی من انداختی/بعد/پرسیدی/مزاحمتان که نشدم؟/خندیدم/ نه ! اصلا(ص27)

هم‌چنین پیدا کردن و بازنمودن ظرفیت‌ها و دلالت‌های عاطفی نهفته در اشیا از دیگر مؤلفه‌های بارز این مجموعه‌ی شعر است. احساس نزدیکی و بی‌واسطگی راوی با اشیا هرروزه و ساده‌ی پیرامون‌اش از جمله‌ی دست‌مایه‌هایی‌ست که به شکل گرفتن نگاهی عاطفی، کودکانه، ساده‌خواه و ساده‌پسند در متن این شعرها کمک می‌کند.

خانه‌ی من / آنتن نمی‌دهد / نزدیک خانه‌ام / رودخانه‌ای ست / آنجا هم / آنتن نمی‌دهد / دلم می‌خواهد / کسی کنار رودخانه / مدام / شماره‌ی مرا بگیرد / و مدام / بشنود / مشترک مورد نظر در دسترس نیست. (رودخانه – صفحه‌ی 148)

../پیش چشمان گرد ماهی ها/حرف هایت را باید لب حوض/آبکش کنم/ شاید حقیقت از سوراخ ها نگذرد.(ص26)

شاعر در خلق لحظات غافلگیرکننده در عمق زبان مهارت دارد و هرگاه از این تمهید استفاده می‌کند، نتیجه‌اش شعرهای درخشانی است که کمتر می‌توان کلمه‌ای اضافه در آن یافت.

.../این جا خیلی دور است/یک قهوه خانه /آن سوی صداها/من شیر مرغ سفارش می دهم/تو/ جان آدمیزاد.(ص47)

دایره واژگانی مورد استفاده ی مولف بدلیل برخورداری تنوع موضوعی در آثار این مجموعه دایره ای وسیع است اگرچه فضای آثار غالبا بدون شکست یا گسست ، یکنواخت باقی می مانند و مولف در هر اثر دارای ذهنی متمرکز است (که البته ویژگی ِآثار این مجموعه ساختارگرایی و انسجام عمودی می باشد) اما باید در نظر داشت امکان تلفیق فضاهای گسسته در یک اثر با حفظ وحدت موضوعی و انسجام ساختاری امکان پذیر است و این توقع ایجاد می شود که  مولف ،با داشتن دایره نامحدود واژگانی  و نیز بن مایه های شاعرانه ای که از او در نگرش به دنیای پیرامونش احساس می شود ، بتواند فضای آثار را از یکنواختی برهاند .

در تحلیل کلی و نهایی می‌توان گفت که این نوع شعر، و این نوع زبان ساده و روایی، نثری به‌دور از هرگونه پیچیدگی فرمی و نحوی، واژه‌سازی و در افتادن به تودرتوهای دشوار زبان، خود رفته‌رفته به گونه‌ی مشخصی از شعر تبدیل شده است که در برابر شعر دهه‌ی گذشته و اوایل دهه‌ی کنونی موضعی واکنشی اتخاذ کرده و سر به راهی متفاوت می‌گذارد. طی چند سال گذشته، این گونه‌ی شعری از اقبال بیش‌تری بین مخاطبان عام شعر برخوردار شده است و رفته‌رفته پی‌روان و به‌کاربرندگان ِ بیش‌تر و بیش‌تری پیدا می‌کند.

"روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود" در سال 1387 توسط موسسه ی انتشاراتی آهنگ دیگر در 157 صفحه  با تیراژ 1100 نسخه و قیمت 27000ریال منتشر شده و در دسترس علاقمندان قرار دارد. 

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منابع: وازنا، هفت ها، هشتاد