وقت زندگی بهتر رسیده
در همه ارتباطات اوقاتی وجود دارد که همه چیز به خوبی و خوشی سپری نمی شود. گاهی اوقات علت این امر تضاد انتظارات زوجین و یا مشکل در ابراز آن چیزی است که در ذهنشان می گذرد به طوری که طرف مقابل نمی تواند به وضوح منظور همسرش را درک کند؛ گاهی اوقات نیز افراد نمی دانند چه کار کنند تا ارتباط خوبی را به وجود آورند.
در ادامه این یادداشت سعی داریم به نکاتی اشاره کنیم که بیشتر موجب اختلاف و ایجاد ناهماهنگی در زندگی زناشویی شده و ایجاد کننده اختلافات است:
- حمایت عاطفی
حمایت عاطفی برای هر شخص بسیار حیاتی و حایز اهمیت است. منظور از حمایت عاطفی آن است که بتوانید در شریک زندگی تان احساس داشتن پشتوانه و یک حامی که در هر اتفاقی پشت سر او خواهد بود به وجود آورید. البته این به آن مفهوم نیست که لزوما در تمام اوقات شما دو نفر با هم توافق داشته باشید زیرا تصور توافق همیشگی دو نفر در موقعیتهای مختلف بیشتر ایده آل گرایی به نظر می رسد. در اینجا هدف نهایی آن است که شما به گونه ای با همسرتان تعامل داشته باشید که در مقابل به شما بگوید :" من به شما علاقه و اعتماد دارم و در هر مشکل و موقعیتی همراه شما خواهم بود".
از سوی دیگر مطالبات عاطفی غیر منطقی و ناآگاهانه، می تواند باعث صدمه زدن به یک رابطه شود حال این مطالبات نامعقول چه می تواند باشد؟
برای مثال:
اصرار به اینکه همسر تان تمام وقتش را با شما سپری کند و یا اینکه دوستانش را رها کرده و با آنها معاشرت نکند و یا فقط به اتفاق هم به ملاقات دوستان و آشنایان بروید،
اینکه لباسی که می پوشد باید مورد تایید شما باشد،
اطمینان از اینکه شما تمام تصمیم گیری های مربوط به اینکه چگونه وقت تان را با هم سپری کنید و یا برای گردش کجا بروید را اتخاذ می کنید،
حساسیت بیش از حد نسبت به ارتباط همسر با خانواده خود،
اطمینان از اینکه شما همیشه برنده بحثها و مشاجرات هستید،
اصرار به اینکه احساس شما همیشه از همه چیز مهم تر است و ...
هر کدام یک تقاضای عاطفی است که پتانسیل لازم برای تخریب رابطه شما را دارد.
شما باید کشف کنید که او چگونه و از چه راهی عشق و علاقه اش را ابراز می کندو شرایط و معیار خاصی را ایجاد نکنید که او مجبور شود به روش خاصی این کار را انجام دهد
از دگر سو، حمایت عاطفی توام با منطق بدین معناست که شما تفاوتهای همسر خود را پذیرفته و اصرار نداشته باشید که او دقیقا با همان روشی که شما با نیازهایتان مواجه می شوید، روبه رو گردد. برای مثال گاهی اوقات همسرتان می خواهد با اختصاص دادن وقت آزادش به شما، مشارکت در کارهایتان و یا توجه به نیازها و خواسته هایتان ، عشق و علاقه اش را بازگو کند هر چند این فعالیتها با اهمیت هستند اما گاهی اوقات ممکن است این علاقه را با انجام کارهایی نظیر مشارکت در مسئولیتهای خانه داری، خرید گاه به گاه هدیه، بحث در مورد حوادث روز یا یک کتاب یا فیلم توام سازد. شما باید کشف کنید که او چگونه و از چه راهی عشق و علاقه اش را ابراز می کندو شرایط و معیار خاصی را ایجاد نکنید که او مجبور شود به روش خاصی این کار را انجام دهد. عباراتی مثل دوستت دارم، تو برایم مهم هستی و ...به منزله تقاضا و مطالبه نیستند و لازم است هر از چند گاهی بین زوجین رد و بدل شود.
به طرف مقابل تان اجازه داشتن زمان تنهایی و یا دیگر زمانهایی که نیاز دارد را بدهید بدون اینکه شما احساس کنید از طرف ایشان مورد کم توجهی و یا پس زنی شده اید و یا ایشان را به خود خواهی ، بی توجهی و یا بی حوصلگی متهم کنید
- احترام گذاشتن به زمان تنهایی یکدیگر
یک مقوله مهم دیگر در ارتباط زوجین با یکدیگر، زمان با هم بودن و زمان کنار هم نبودن است. همانطور که شما از بودن با همسرتان لذت می برید و همسرتان نیز میل دارد با شما باشد اما از طرف دیگرهر دو شما ممکن است بخواهید ساعاتی را تنها باشید و یا با دوستان خود سپری کنید. اگر این موضوع به شکل" همسرم به آن اندازه که من مراقبش هستم به من تواجه نمی کند" و یا " از وقتهایی که همسرم به تنهایی سپری می کند، متنفرم زیرا او نمی خواهد آن زمان را با من باشد و در حقیقت او به من و زندگی مان علاقه ندارد" تلقی شود، شما با یک خطر و تهدید جدی که حاصل یک نتیجه گیری سریع است مواجه خواهید شد.
بنابراین درباره مفهوم زمان تنهایی به صحبت بپردازید و بگویید که زمان با هم بودن چه انتظار و توقعی برای خودتان و یا ارتباطتان دارید؟ در این صورت ممکن است به مصالحه و سازش با این موضوع برسید که ضمن داشتن زمانهای طولانی تر در کنار هم بودن، به طرف مقابل تان اجازه داشتن زمان تنهایی و یا دیگر زمانهایی که نیاز دارد را بدهید بدون اینکه شما احساس کنید از طرف ایشان مورد کم توجهی و یا پس زنی شده اید و یا ایشان را به خود خواهی ، بی توجهی و یا بی حوصلگی متهم کنید. در اغلب موارد مطالبه آنچه که می خواهید بدون توجه به نیازهای طرف مقابل تان تنها باعث دورتر شدن شما از یکدیگر خواهد شد.
برای اینکه از زندگی زناشویی خود رضایت کافی را داشته باشید بهتر است که از همان ابتدای راه و با مشاهده اولین جرقه های اختلاف و سوءتفاهم، نقش خود در هر مشکل را سنجیده و اشتباهات خود را شناخته و بپذیرید تا راحت تر به سر منزل مقصود برسید
- جنگ و ستیزها
زمانی که یک عدم توافق کوچک تبدیل به یک جنگ تمام عیار می شود این موضوع می تواند یک عامل تعدیل کننده در روابط شما باشد البته این مساله کاملا بستگی به شما و نحوه نگاهتان به زندگی دارد. گاهی اوقات یک چالش بزرگ در زندگی زناشویی هر یک از طرفین را به این فکر وا می دارد تا به برسی این مساله بپردازد که: چرا کار به اینجا کشید؟ اختلاف اولیه بر سر چه بود؟ آیا یک موضوع کوچک را تا این حد بزرگ کردیم و یا اینکه یک بی توجهی به یک اختلاف بزرگ باعث این درگیری گردید؟و ...
به طور قطع برای هیچ زن و شوهری ادامه دادن بحث و درگیری جالب نیست. سعی کنید زودتر مشاجره را قطع کنید و به بررسی این موضوع بپردازید که آیا موضوع واقعا ارزش جر و بحث دارد؟ اگر پاسخ این سوال مثبت است سعی کنید از دیدگاه همسرتان به مشکل نگاه کنید و صحبتهای وی را به طور دقیق بشنوید.
ممکن است در این گفتگو، همسرتان به آنچه که وی را خسته و فرسوده کرده اشاره کند بنابراین مراقب باشید که از این اطلاعات صرف نظر نکنید. همچنین این زمان فرصتی بسیار خوب برای این است که به همسرتان اجازه دهید به برخی از موارد که باعث خشم و ناراحتی شما می شود وارد شده و او نیز با خواسته ها و توقعات شما آشناتر گردد.
این موارد به طور کلی برخی از مسایلی بود که زوجین در زندگی زناشویی بسیار با آن مواجه می گردند. برای اینکه از زندگی زناشویی خود رضایت کافی را داشته باشید بهتر است که از همان ابتدای راه و با مشاهده اولین جرقه های اختلاف و سوءتفاهم، نقش خود در هر مشکل را سنجیده و اشتباهات خود را شناخته و بپذیرید تا راحت تر به سر منزل مقصود برسید. رابطه زناشویی مانند باغبانی است. اگر هر روز به گل ها رسیدگی کنید، نتیجه خوبی می گیرید اما اگر از آنها غافل شوید سر حال آوردن گلها بسیار دشوار می گردد.
ادامه دارد..
نویسنده:مریم عطاریان
بخش خانواده ایرانی سایت تبیان
مقالات مرتبط:
