تبیان، دستیار زندگی
تحیتى كه به عنوان شعار اسلامى تعیین شده ، همان سلام است كه مستحب مؤكد ولى جوابش واجب است ، به طوری که جواب سلام ، باید مطابق با تحیت‏یا كاملتر باشد .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ورود بی اجازه ممنوع!

معاشرت در قرآن

قرآن


بحث درباره آداب معاشرت است. در این باره در قرآن كریم مسائلى مطرح شده كه بعضى از آنها عمومیت دارد و بعضى درباره رسول اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم است كه مختصری از آنان را بیان می کنیم .


آداب عمومى

آنچه مربوط به عموم افراد است ، آدابى چند است كه در این جا به بعضى از آنها اشاره مى‏كنیم: در سوره نور چندین آیه هست كه كما بیش با هم مربوط است و از آیه 27 شروع مى‏شود : « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَیْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ، فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى یُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِن قِیلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ; اى كسانى كه ایمان آورده‏اید ،  به خانه‏هایى كه خانه‏هاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این براى شما بهتر است ، باشد كه پند گیرید . و اگر كسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید» ، پس برگردید ، كه آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مى‏دهید داناست .»

ورود به خانه‏ها

وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور مى‏شود :

الف - شخص علم دارد به این كه صاحب خانه راضى است .

ب - مورد شك است.

ج - علم دارد به این كه راضى نیست. روشن است در جایى كه انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولى جواب رد بشنود نباید وارد بشود: « و ان قیل لكم ارجعوا فارجعوا» اگر كسى خواست وارد منزل كسى بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنى اجازه ندادند اصرار نكند و برگردد. این براى شما بهتر و براى مصالح جامعه اسلامى مفیدتر است .

صورت دیگر این است كه علم دارد به این كه طرف راضى است ‏یا قبلا چنین اجازه‏اى را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحب‏خانه به دست آورده است ، در آن‏جا هم ورود جایز است منتهى آدابى دارد .

قبل از ورود، اجازه بگیرید!

یكى از آدابى كه مى‏بایست رعایت‏بكند این است كه سرزده وارد نشود ، اگر دوستانى با همدیگر روابطى دارند یا كسانى براى حاجتى - مادى یا معنوى - به كسى مراجعه مى‏كنند ، چون ممكن است‏شخص در داخل خانه‏اش آمادگى براى پذیرش نداشته باشد یا در حالى باشد كه نمى‏خواهد كسى او را در آن حال یا به آن صورت ببیند این است كه در اسلام تاكید مى‏شود كه «استیناس‏» كنید .

استیناس كردن ; یعنى انجام دادن كارى كه توجه را جلب بكند و در روایات در توضیحش آمده كه صدا بزنید یا تنحنح بكنید تا خودش را آماده كند . ضمناً دستور مى‏دهد كه سلام هم بكنید : «حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا »

در خانه و یا اتاق خالی که اجازه ورود ندارید، وارد نشوید!

اگر شخصى خواست وارد اتاق یا خانه‏اى بشود كه كسى در آن نبود و مثلا در زد و كسى جواب نداد و فهمید كه كسى آن جا نیست كه از او اجازه بگیرد ، در این صورت هم وارد نشود: «فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لكم‏» ، طبعاً وقتى كسى نباشد اذن هم تحقق نمى‏یابد پس شما باید وارد نشوید تا كسى پیدا شود و به شما اذن بدهد .

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید،به خانه‏هایى كه خانه‏هاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این براى شما بهتر است ، باشد كه پند گیرید. و اگر كسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، كه آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مى‏دهید داناست

اجازه در سه زمان خاص!

مواردى هست كه رفت و آمد افراد با هم خیلى زیاد است; مثلاً اهل یك خانه كه در اتاقهاى متعددى زندگى مى‏كنند رفت و آمد متعارف دارند : بچه‏ها وارد اتاق پدر و مادرشان مى‏شوند یا كسانى كه در خانه كار مى‏كنند مانند کارگر که در خانه كار مى‏كند ، آیا هر دفعه‏اى كه مى‏خواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه؟

در آیه 58 سوره نور مى‏فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِینَ مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ؛ كسانى كه مملوك شما هستند و در خانه شما كار مى‏كنند و همین طور بچه‏هایى كه به حد تكلیف نرسیده‏اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند: پیش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا.» اینها مواقعى است كه معمولا انسان استراحت مى‏كند و دلش مى‏خواهد تنها باشد .

و در آیه بعد مى‏فرماید: «ووَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ ؛ اما اگر بچه‏ها به حد تكلیف رسیدند باید مثل سایرین اجازه بگیرند» به عبارتی غیر از سه مرتبه‏اى كه گفته شد ، هر وقت دیگر هم مى‏خواهند وارد بشوند باید اجازه بگیرند .

- آداب غذا خوردن

آداب غذا خوردن

و اما درباره غذاخوردن در خانه دیگران ، مواردى هست كه هر چند اذن صریحى از طرف صاحب خانه نباشد ، جایز است و آنها مواردى است كه معمولاً انسان علم به رضایت طرف دارد و اگر كسى راضى نباشد باید تصریح كند.

در آیه 61 از همین سوره پس از اشاره به افرادى كه معذوریتهایى دارند ؛ « لَیْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِیضِ حَرَجٌ » مى‏فرماید: « وَلَا عَلَى أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُوا مِن بُیُوتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُیُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِكُمْ لَیْسَ عَلَیْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا »

مفسران فرموده‏اند كه منظور از « بیوتكم‏ » بیوت فرزندانتان است ; یعنى خانه فرزندان به منزله خانه خودتان است . از این آیه شریفه استفاده مى‏شود كه خویشاوندان نزدیك براى استفاده از ماكولات در خانه یكدیگر نیازى به اذن گرفتن ندارند ؛ همچنین خانه دوستى كه كلیدش را در اختیار شما گذاشته است ؛ «لَیْسَ عَلَیْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا » وعده‏اى مشغول غذا خوردن باشند یا تنها باشید اما وقتى مى‏خواهید وارد بشوید این آداب را رعایت كنید:

«فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنفُسِكُمْ تَحِیَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَیِّبَةً » وارد خانه كه مى‏شوید سلام كنید «فسلموا على انفسكم‏»

1 - 3 - آداب سلام

سلام كه با سلامت ، هم خانواده است معنایش نفى خطر یا ملزوم آن است . این شعار اسلامى كه به عنوان تحیت ادا مى‏شود و در قرآن كریم مورد تاكید قرار گرفته، شاید یكى از حكمت هایش این باشد كه هر انسانى در زندگى دایماً نگرانیها ، خوفها و دل واپسیهایى دارد و با هر كسى مواجه مى‏شود چون احتمال مى‏دهد كه از ناحیه وى ضررى به او برسد این نگرانى را دارد . پس اولین چیزى كه در هر برخوردى مطلوب است رفع این نگرانى است ، یعنى انسان احساس كند كه از طرف آن شخص ضررى به او نمى‏رسد و هیچ چیز براى انسان مهمتر از دفع ضرر نیست و بعد نوبت مى‏رسد به جلب منفعت . این است كه در اولین برخورد بهترین چیزى كه باید رعایت‏بشود همین تامین دادن به طرف است كه از ناحیه من به شما ضررى نمى‏رسد.

" سلام " نام دیگر قرآن کریم

از این رو در موارد زیادى «سلام‏» با «آمین‏» در قرآن كریم توأماً ذكر شده است. مى‏دانید یكى از اسم هاى خداى متعال « سلام‏ » است و آن جا كه این اسم در قرآن كریم ذكر شده به دنبالش «مؤمن‏» هم آمده است: «السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ »(حشر / 23 ) خداست كه سلامتى را تأمین و خطر را از دیگران رفع مى‏كند. «مؤمن‏» در این جا یعنى كسى كه ایجاد امن مى‏كند.

در روز قیامت‏به مؤمنین گفته مى‏شود: «ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ ; با سلام و امن وارد بهشت‏شوید.» (حجر / 46 ) به هر حال اهمیت موضوع سلام به خاطر این است كه به طرف، احساس آرامش و امنیت‏خاطر مى‏دهد و این در زندگى اجتماعى خیلى مهم است.

وقتى قرآن مى‏خواهد اهمیت اسلام و قرآن را بیان كند مى‏فرماید: خداى متعال به وسیله قرآن راههاى سلام را به مردم نشان مى‏دهد، و یكى از بزرگترین اوصاف قرآن این است كه به سوى راههاى سلام هدایت مى‏كند. در اسلام تاكید شده كه مؤمنان به یكدیگر سلام كنند و پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم حتى به زنان و كودكان هم سلام مى‏كردند و روایات زیادى درباره احكام و فضیلت‏سلام وارد شده است

سلام کردن

سلام ملائکه به انبیاء

در قرآن كریم در ضمن داستانهاى انبیا نقل شده كه ملائكه به ایشان سلام گفتند ; مثلا در داستان حضرت ابراهیم‏علیه السلام در چند مورد در قرآن كریم تكرار شده كه موقعى كه ملائكه براى خراب كردن شهر لوط آمدند اول خدمت‏حضرت ابراهیم‏علیه السلام رسیدند و هنگام ملاقات با آن حضرت سلام كردند  ؛ آیه‏69 سوره هود و دیگرى آیه 52 سوره حجر و سومى آیه‏25 سوره والذاریات.

از نام های بهشت ، دارالسلام است !

یكى از نامهاى بهشت «دارالسلام‏» است كه به نوبه خود اهمیت موضوع سلام و سلامتى و امنیت را اثبات مى‏كند. آیاتى داریم كه وقتى مؤمنین وارد بهشت مى‏شوند از طرف ملائكه به ایشان سلام داده مى‏شود و تحیت‏خود مؤمنان هم در هشت‏سلام است: آیه 10 سوره یونس، 46 سوره اعراف، 32 سوره نحل، 24 سوره رعد، 23 سوره ابراهیم،46 سوره حجر،34 سوره ق، 44 سوره احزاب، 75 سوره فرقان، 58 سوره‏یس، 62 سوره مریم و 26 سوره واقعه.

اسلام نیز دارای سلام است !

از چیزهایى كه اهمیت موضوع سلام و سلامتى را اثبات مى‏كند همین است كه خود اسلام، «سلام‏» تلقى شده و برنامه‏هاى اسلام «سبل السلام‏» نامیده شده است: « یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ » (مائده / 16 )

وقتى قرآن مى‏خواهد اهمیت اسلام و قرآن را بیان كند مى‏فرماید: خداى متعال به وسیله قرآن راههاى سلام را به مردم نشان مى‏دهد، و یكى از بزرگترین اوصاف قرآن این است كه به سوى راههاى سلام هدایت مى‏كند. در اسلام تاكید شده كه مؤمنان به یكدیگر سلام كنند و پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم حتى به زنان و كودكان هم سلام مى‏كردند و روایات زیادى درباره احكام و فضیلت‏سلام وارد شده است .

جواب سلام

یكى از نكته‏هایى كه در آداب معاشرت در قرآن كریم مورد تاكید واقع شده جواب تحیت است .

آیه‏86 سوره نساء مى‏فرماید: «وَإِذَا حُیِّیْتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا » كلمه تحیت از ماده حیات است و گویا در اصل به این صورت بوده كه به عنوان اداى احترام مى‏گفتند : «حیاك الله‏» یا «زنده شاید بتوان گفت كه هر كس هر نوع احترامى به كسى بگذارد ولو با دادن هدیه یا گفتن تبریك و تسلیت، و فرستادن نامه، مستحب است كه پاسخ احترامش داده شود.

چنان كه در فارسى گفته مى‏شود یا در شعارها مى‏گویند «زنده‏باد» كم كم توسعه داده شده به هر سخنى كه براى اداى احترام گفته مى‏شود بلكه به عملى هم كه به عنوان اداى احترام انجام شود تحیت گفته مى‏شود. به هر حال، تحیتى كه به عنوان شعار اسلامى تعیین شده ، همان سلام است كه مستحب مؤكد ولى جوابش واجب است ، به طوری که جواب سلام ، باید مطابق با تحیت‏یا كاملتر باشد .

نتیجه گیری :

نتیجه کلی و اساسی این است که برای رسیدن سعادت دنیا و آخرت ، همه چیز را می توان در آیات قرآن جستجو کرد .

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان


منبع :

مقاله : آیة الله محمد تقى مصباح یزدى پیرامون  معاشرت در قرآن و اسلام