تبیان، دستیار زندگی
مربی باشگاه استقلال جنوب 1- یادم هست در آن ایام که نفت کمیاب شده بود، پدرم 2 پیت حلبی به من داد و من را فرستاد تا نفت بخرم. من هم رفتم و در صف بسیاری طولانی که برای .....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از انقلاب تا 22بهمن با جواد زرینچه

مربی باشگاه استقلال جنوب


1- یادم هست در آن ایام که نفت کمیاب شده بود، پدرم 2 پیت حلبی به من داد و من را فرستاد تا نفت بخرم. من هم رفتم و در صف بسیاری طولانی که برای خرید نفت درست شده بود ایستادم که ناگهان دیدم عده ای مرگ بر شاه گویان به طرف ما می آیند.

وقتی این افراداز جایی که ما بودیم رد شدند من هم به دنبال آنها راه افتادم و مسافتی را به همراه این افراد شعار مرگ بر شاه می دادم که یکدفعه یادم افتاد باید نفت بخرم و زمانی که برگشتم دیدم پیت حلبی هایی که آنجا گذاشته بودم، نیت و به همین دلیل شب کتک مفصلی از پدرم خوردم.

2- به نظر من با توجه به مسأله انرژی هسته ای و وضعیت سیاسی دنیا، وظیفه همه ورزشکاران و چهره های سرشناس است که با شرکت در این راه پیمایی اتحاد و همدلی و یکپارچگی ملت ایران را به تمام دنیا نشان بدهند.