تبیان، دستیار زندگی
جوانان علاقه مند به اهل بیت علیهم السلام، قرار ندادن سیاستمداران شیعه در پست های مهم کشوری، در انزوا و اضمحلال تدریجی آنان تلاش می کردند؛به پیروی ازفقیهان نجف احساس مسؤولیت كرده،ودر موقعیت دشوار جنگ نخست جهانی تنها به دلیل احساس مسئولیت الهی، وارد جنگ شدن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نبرد بزرگ

سال هاي جهاد

کارنامه درخشان شيعه

کاروان جهاد

در کوت

سال هاي جهاد

در سال 1332 ق. جنگ نخست جهاني آغاز شد و غرش توپها آينده را در ابهام فرو برد. شيخ الاسلام استانبول، به عنوان رهبر معنوي مسلمانان و برترين مقام ديني دولت عثماني ضمن صدور اطلاعيه‎اي مردم را به جهاد و مقاومت در برابر فرانسه، بريتانيا و روسيه فرا خواند.

هر چند اين فتوا در بيست و سوم محرم 1333 ق. درهمه مساجد بغداد خوانده شد ولي دانشمندان ديني دست پرورده عثمانيان نه تنها آن را تأييد نكردند، بلكه با ارسال پيامهاي محرمانه دولت بريتانيا را مورد حمايت و تشويق قرار دادند. دولت عثماني در تنگنايي تاريك گرفتار آمده بود. كساني كه در سايه سلطان استانبول باغها، ثروتها و عنوانهاي مذهبي گرد آورده بودند، پيك دوستي سمت بريتانيا گسيل مي‎كردند. البته مقامهاي رسمي مذهبي در اين موضع گيري تنها نبودند، بلكه نمايندگان عراق در پارلمان عثماني و عراقيان پرورش يافته در مدرسه هاي نظامي استانبول نيز از سلطان عثماني روي گردانده، براي خدمت به ملكه بريتانيا به رقابت پرداختند.

کارنامه درخشان شيعه

در چنين شرايطي شيعيان، كه همواره شهرونداني درجه دوم و سزاوار اهانت به شمار مي‎آمدند، و با سياست هايي نظير محروم نگاهداشتن روحانيان شيعه از درآمد اوقاف و کمک هاي دولتي، نپذيرفتن جوانان علاقه مند به اهل بيت عليهم السلام، قرار ندادن سياستمداران شيعه در پست هاي مهم کشوري، در انزوا و اضمحلال تدريجي آنان تلاش مي کردند؛به پيروي از فقيهان نجف احساس مسؤوليت كرده، و در موقعيت دشوار جنگ نخست جهاني تنها به دليل احساس مسئوليت الهي، سرنوشت خويش را با سرنوش دولت سست بنياد عثماني پيوند زدند و جنگ با ارتش بريتانيا را واجب شمردند.

آنها چنان قاطعانه و جدي وارد نبرد شدند که حتي براي عثمانيان نيز باور کردني نبود. براي مثال در جبهه شعيبه که تنها 7600 سرباز عثمانی وجود داشت به گفته مقامات عثماني 18000 جهادگر پيرو اهل بيت عليهم السلام به آنان پيوست.

کاروان جهاد

سيد هبة الدين همراه روحانيان بزرگ چون شيخ الشريعه اصفهاني ميرزا مهدي بن ملا كاظم خراساني و سيد مصطفي كاشاني رايت مقدس بارگاه حضرت علي عليه السلام  را برداشته، در ميان شعارهاي پيوسته مردم به سمت جبهه روان شد. آنها شب را در كوفه به سر برده، بامداد همراه سيد محمد فرزند حضرت سيد كاظم يزدي و سواراني كه بدانان پيوسته بودند، ادامه مسير دادند.

انبوه مجاهدان در 21 محرم 1334 به بغداد رسيدند. بغداد در آن سال نقطه اوج همايشهاي وحدت بود.و عصر جمعه، بيست و پنجم محرم، حضرت آيه الله العظمي شيخ الشريعه اصفهاني همراه سيد هبت الدين و ديگر دانشورانِ عازم جبهه به ديدار انديشمندان اهل سنت در اعظميه شتافتند و در محفلي سراسر يگانگي، روشني و دوستي شركت جستند. هبت الدين كه نمي‎توانست بدين مقدار، در وحدت شيعه و سنّي، بسنده كند، در راستاي نزديكي فزونترِ نيروهاي فرهنگي مسلمان، دو روز بعد در يك شنبه بيست و هفتم محرم از دفتر نشريه صدي الاسلام بازديد كرد، ضمن ستايش از تلاش هاي دست اندر کاران دو بيت شعر به مديريت نشريه هديه کرد.نگاهي به شعر فقيه سامراء در بزرگداشت سرپرست نشريه مي تواند بسيار سازنده باشد.

لنور الدين باشا نور فکر
سيجلي من سناه کل غمة
يريد المشرکون ليطفئوه

و يأبي الله الا ان يتمه

نور الدين پاشا نور انديشه اي دارد

که از تابش آن هر غمي پايان مي يابد

مشرکان مي خواهند، آن را خاموش سازند

ولي خداوند اراده کرده است آن را کامل کند

در  جبهه کوت

سپاه ارداتمندان اهل بيت عليهم السلام سرانجام به جبهه رسيد و در نبرد با نيروهاي بريتانيان دلاورانه شركت جست. توجه به يكي از تلگرافهاي فقيه سامرا از جبهه كوت مي‎تواند نشانه روشن شجاعت و تلاش آن بزرگ مرد در تقويت روحيه مردم و رزمندگان باشد.

«ففي ثالث شباط بالعلم الحيدري الشريف مع الوفد العلمي النجفي زرنا معسكر الاسلام المحيط بالكوت فشركنا من صميم القلب شجاعه عسكرنا الابطال و مفاداتهم في استرجاع اراضينا المغصوبه و بهم قائدهم الغيور المبطل الجسور نادره الايام حضره خليل بك القائد العام و معا نقول الله الهيئه العسكريه لم تكن حتي اليوم في العراق بهذا الانتقام و الترتيب مستحضره للقوي التمنعيه حسب القانون الالهي و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه فالمنتظر سرعه محو الاعداء بعون الله تعالي.»

در سوم شباط با پرچم شريف

علي عليه السلامـ، همراه گروهي از دانشوران نجف لشكرگاه سپاه اسلام در جبهه كوت را زيارت كرديم. از صميم قلب شجاعت سپاهيان دلير و فداكاريهاي آنان را در باز پس گيري سرزمينهاي غصب شده، سپاس گفتم، در حالي كه فرمانده دلاور و بي‎باكشان، مرد كمياب روزگار، فرمانده كل حضرت خليل بك نيز در ميان آنها بود. ما همه بر اين باوريم كه سپاه ما تاكنون هرگز در عراق چنين نظم و ترتيب نداشته، اين گونه به حكم قانون الهي وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّه آماده دفاع نبوده است. انتظار مي‎رود دشمنان، به ياري پروردگاره به سرعت نابود شوند.

منابع:

1.کتاب الشيعة و الحكومة القومية في العراق.

2.کتاب هبت الدين شهرستاني.

تهیه: گروه حوزه علمیه