تبیان، دستیار زندگی
پدر داشت روزنامه می خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پیش پدرش رفت و گفت : پدر بیا بازی کنیم پدر که بی‌حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنیا بود تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت برو درستش کن . پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را به پدرش داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دوستت دارم
عشق تان را دریغ نکنید

تیک

دوستت دارم

تاک

دوستت دارم

تیک

دوستت دارم

تاک

دوستت دارم

تیک

تاک

دوستت دارم

دوستت دارم

در من

بمبی ساعتی کار گذاشته ای.

" جلیل صفربیگی "

یكی بود یكی نبود

استاد

ارسالی از anima49

نتیجه اخلاقی

پدر داشت روزنامه می خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پیش پدرش رفت و گفت : پدر بیا بازی کنیم پدر که بی‌حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنیا بود تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت برو درستش کن . پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را به پدرش داد. پدر دید پسرش نقشه جهان رو کاملاً درست جمع کرده از او پرسید که نقشه جهان رو از کجا یاد گرفتی؟ پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم .

نتیجه اخلاقی: وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه!

رفت تو پاچت بنده خدا!

طنز

برای دیدن عكس بزرگتر روی عكس كلیك كنید.

ارسالی از talaaa


باشگاه كاربران تبیان