تبیان، دستیار زندگی
یاد جبهه ها بخیر که دانشگاه خودسازی بود و کـنــکـورش صـداقـت و اخــلاص و مـتـون درســی آن را در کربلا با مرکب خون به چاپ «انتشارات شهادت» می رساند . یاد موقعیت هایی بخیر که ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شقایق های سوخته

هر شهیـد، کـربـلایـی دارد که خـاک آن کربلا تشنه خون اوست و زمان انتظار می کشد تا پای آن شهید بدان کربلا برسد و آنگاه خون شهـیـد، جـاذبـه خـاک را در هم شـکـسـتـه ، ظلمت را دریده و معبری از نور خواهد گشود تا روحش را از آن به سفری ببرد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد .

دشت شقایق

چنین سوختنـی را جز به آنان که پـروای سـوختن در آتش عشق ندارند نمی بخشند. ای شقایق های سوخته ! دل خـونین ما شقایقی است کـه داغ شهادت شـمـا را بر خـود دارد آیا آن روز نـیـز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟  (سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی)

یاد جبهه ها بخیر که دانشگاه خودسازی بود و کـنــکـورش صـداقـت و اخــلاص و مـتـون درســی آن را در کربلا با مرکب خون به چاپ «انتشارات شهادت» می رساند . یاد موقعیت هایی بخیر که کسی به فکر موقعیت نبود و قرارگاه هایی که دل را بی قرار می کرد . یاد سنگر بخیر که به غار ثور می ماند و ایستگاه صلـواتی که مـحل استـراحت ملائـک بود .می روم تـا ببینم آنچه را تاکنون فقط شنیده ام . دلش را در چفیه ای خونین خلاصه کرده «باکری» است ، چفیه ای کـه از برادری شهید برایش به یادگار «مهـدی باکری» مانـده است .خداونـدا، سردار شهـید چـه رازی در درون داشت ، چـه جـوانمردی بـود کـه با گذشت سال ها از دوران دفاع مقدس هنوز قلب ها به عشق او می تپد . هـنوز هـم می تـوان آهنگ درد آلـود «دشت عـباس» نمازهای شبانه را در این دشت شنید .هنوز می توان از حافظه آرام این فضا صدای تپش ایثار و دلدادگی را شنید .شهیدان باران رحمت حق اند بر زمین .

اگر شهیدان نبودند دریای دلهامان کویر می شد . شهیدان رفتند تا ما ماندن بیاموزیم و ما چه می دانیم از راهیان خط ایثار و از چابک سواران عرصه پیکار، آنان که میدان رزم از نبرد جانانه شان به لرزه درآمده بــود .آنـهــایـی کــه در بـزم خــون حـنــا بـســتـنــد و بـا فریادشان خط بطلان بر واژه شوم ذلت کشیدند . ای شــهــیـــدان هــشــت فــصــل شــهـــادت ، از شــمــا تقاضایی داریم به آبرویتان سوگند، نه نگویید، تقاضا داریـم مـا را شـفـاعـت کـنـیـد .

ای شـهـیـدان بـا حـضـور آسمانی و عاشقانه شماست که از خاک خونین دشت گل مـی شکـفد و بـا تکـبیر سـلحـشورانـه شمـاست که سق سکـون و سکوت ترک برمی دارد و نور خـدا بر زمین تجلی می گردد . اینک مایـیم و تندیسی از پـیکارتان ، اینک مایـیم و حــمــاســـه ای ســتــرگ کــه شـــمــا بــرادران ســفـــر کــرده «ازدحام عشق» آفریده اید .اینک ماییم و دریایی که در بـوی بهـار گـرفتـه و لحـظه لحـظـه ظهـوری کـه مـردم را انتظار می کشد .

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع :

ویژه نامه راهیان نور (صبح صادق)