تبیان، دستیار زندگی
سونامی بیداری اسلامی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سونامی بیداری اسلامی


شاید روزی که آن عزیز سفر کرده ما، از صدور انقلاب سخن می راند، برای بسیاری نامفهوم وغریب می نمود و گمان می بردند که نیروهای انقلابی به صورت فوج فوج اقدام به این امر می نمایند، غافل از اینکه امام راحل(ره)، پایه های انقلاب اسلامی را بر آشنا نمودن مردم به حقوق و ارزشهای اسلامی و مطالبه آن، قرار داده بود. در واقع، پیروزی انقلاب اسلامی ایفای حقوق پایمال شده ملت ایران بود که با هدایت رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بر انگیختن موج بیداری، ایجاد گردید.


رهبر انقلاب و امام خمینی رهبری

انقلاب اسلامی، به سرعت پیمان های منطقه ای را دچار تزلزل نمود و ترتیبات سیاسی و ساختار بین المللی را به شدّت تحت تاثیر قرار داد. پیمانهایی نظیر سنتو از میان رفته  و  شکل صف آرایی قدرتها و وابستگان اقماری آنها تغییر نمود. جنگ تحمیلی آغاز و به مدت هشت سال ادامه یافت و تحریم ها و توطئه های گوناگون، تهاجمات کوچک و بزرگ، فساد انگیزی و استفاده از نیروی مخرب مواد مخدّر علیه جوانان؛ به شدّت به اجرا در آمد که همگی در جهت تعمیق صدمات برای ریشه کن کردن انقلاب نو پای اسلامی، در بستری از شیوه های جنگ نرم و با بهره گیری از روشهای پیچیده فرهنگی؛ پشتیبانی می گردید.

ندای آزادیخواهی انقلاب اسلامی، که روزی توسط معلمین و مترجمین روسی که از طرف ارتش سرخ  در افغانستان مامور بودند و هنگام بازگشت به موطن خود؛ آن را به سوغات می بردند، بر پیکره اتحاد جماهیر شوروی سابق، رسوخ نموده و بتدریج  باعث شد تا صدای شکستن استخوانهای کمونیسم دنیا را تکان داده و بساط کمونیسم از اساس برچیده شود؛ اینک به موجی تبدیل شده تا افرادی را که ظاهراً در سایه حکومتهای متنعّم، آرمیده بودند به حرکت در آورده و جنبشهای خودجوش گسترده مردمی را جهت مطالبه حقوق خود، سامان داده و بسیج نمایند.

البته این حرکتها یک شبه اتفاق نیفتاده است. بلکه حاصل مجموعه ای از اقدامات، سیاستها، پیامها، موضع گیریها  و برقراری ارتباطات مستمر با مسلمانان، نخبگان و اندیشمندان و توجه ویژه به کنگره سالیانه عظیم حج، از سالهای آغازین انقلاب و به ویژه در زمان حیات حضرت امام(ره) بوده است که با هزینه و خون دلهای بسیار به دست آمده و توسط مقام معظم رهبری تداوم یافته است. در نتیجه، بارقه هایی از بیداری و احساس نیاز به تامین حقوق تضییع شده، ظاهر گردید و همزمان با ظلم مضاعفی که به صورت روزمره بر فلسطینیان می رفت و تشدید سرکوب و جوّ خفقانی که در کشورهای عربی به درجات متفاوتی وجود داشت؛ پرتو های بیداری اسلامی را قوام داده و به نقطه انقلاب و انفجار نزدیک نمود، به طوری که جرقه ای که در اثر خودسوزی یک جوان معترض 26 ساله تونسی به وجود آمد، همچون ترور ولیعهد اتریش، که شعله جنگ جهانی را برافروخت؛ سونامی بیداری اسلامی امت اسلام را، در مقابل ظلم و اختناق دیرپا در کشورهای عربی، رقم زد.

جای تعجّب است که منادیان حقوق بشر و دمکراسی، به جای توصیه به حکّام منطقه، برای تامین حداقل حقوق انسانی شهروندان؛ حمایت خود را از این رژیمها گسترش داده و آنان را به سلاحها و تجهیزات پیشرفته ضدّ بشری جهت فشار و سرکوب، مسلح تر می نمایند

در غرب، هنگامی که گروهی سر به اعتراض می گذارند، مسئولین مربوطه در تکاپوی حل مشکل بر آمده و سعی در رعایت چارچوبهای دمکراسی و تامین حقوق شهروندان می نمایند. اما اغلب رژیم هایی که در خاورمیانه بر سرکارند، کوچکترین مخالفتی را برنتابیده و به اشّد وجه ممکن آن را سرکوب و راه هرگونه اعتراضی را مسدود می نمایند. ترس از گسترش انقلاب اسلامی و تکرار آن نیز، بهانه تشدید این امر را توسط سردمداران فراهم ساخته و به کارگیری فنون و دستاوردهای تکنولوژی غربی و روشهای پیچیده اطلاعاتی توسط نیروهای ورزیده، هرگونه حرکتی را کنترل، سرکوب و یا متلاشی نمودند. اما روند تثبیت انقلاب اسلامی همراه با صلابت  و دور اندیشی معجزه آسای امام خمینی (ره) باعث تبدیل گروههای معارض به احزاب سیاسی، با توانایی ورود به بدنه حکومت گردید. به طوری که اکنون بدون جلب موافقت حزب الله لبنان؛ که روزگاری یک گروه مبارز کوچک بود، دولت لبنان قادر به ادامه فعالیت نمی باشد.

مصر

جای تعجّب است که منادیان حقوق بشر و دمکراسی، به جای توصیه به حکّام منطقه، برای تامین حداقل حقوق انسانی شهروندان؛ حمایت خود را از این رژیم ها گسترش داده و آنان را به سلاحها و تجهیزات پیشرفته ضدّ بشری جهت فشار و سرکوب، مسلح تر می نمایند. از این رو است که امریکا و کشورهای اروپایی به تشکیل صفی از متحّدین و عوامل دست نشانده، در خاورمیانه ای که سرشار از منابع حیاتی است؛  به خود می بالند.

داستان انقلاب اسلامی در حال تکرار است. چنانچه شدّت عمل شاه، باعث جریحه دار شدن احساسات عمومی گردید و کشتار مردم بی دفاع با انواع سلاحهای مدرن، خون مردم را به جوش آورده و مراسم بزرگداشت شهدا، جوشش مضاعفی را باعث می شد؛ اکنون خشم فروخورده سالیان متمادی از دیکتاتوری به اوج رسیده و در حال لبریز شدن است. حال چنانچه حداقلی از خواسته های مردم تامین گردد، ممکن است اوضاع سامان یابد و در صورتیکه حکّام خودکامه دست به کشتار و سرکوب مردم بزنند، سونامی فزاینده ای از بیداری اسلامی، برپا شده و رژیمهای ظالم  در گرداب خشم مردمی، فرو رفته و مضمحل می گردند.

البته مصر که خود مهد تمدنی بزرگ بوده است، حکم دیگری دارد چرا که علاوه بر داشتن جایگاه استراتژیک و ژئوپولتیک، موقعیت ممتازی نزد اعراب دارد. از دورانی که جمال عبدالنّاصر داعیه اتحّاد عربی داشت و پرچم غیرت و حمّیت عربی را حول محور ملّی گرایی(پان عربیسم)، در دست گرفت؛ تا سیّد قطب و اخوان المسلمین که آوازگر پرشورترین گروه مبارز اسلامی بودند و چه الازهر، که مهد اندیشه و تفکّر اسلامی بود؛ بدین ترتیب جنس تحولات مصر با سایر کشورها متفاوت است هر چند که کشور دیگری محرک آن بوده باشد. مصر؛ نقطه آغاز نبوده ولی نقطه شکوفایی و تحولات غیر قابل انتظار در منطقه است. اوج حساسّیت مصر را می توان به راحتی از صف کشی ایالات متحده  و دولتهای عمده غربی در کنار رژیم صهیونیستی دریافت و تعجیل در ایجاد هماهنگی که در سفرهای پیدا و پنهان مقامات امنیتی به اطراف و اکناف منطقه مشاهده می شود. به خصوص آنکه رژیم صهیونیستی نیروهای امنیتی، تجهیزات و اطلاعات جاسوسی خود را در اختیار مصر قرار داده تا بی درنگ در جهت سرکوب نهضت، اقدام نمایند.

نکته اینجاست که حتی تصور روی کار آمدن اسلامگرایان، در کشورهای مصر و اردن، که هم مرز با رژیم صهیونیستی هستند این رژیم را به حالت خفگی می کشاند در حالی که از سوی دیگر با سوریه و لبنان مرز مشترک دارد

این سونامی که از شمال افریقا شروع شده و نقطه اتصال دو قاره را در نوردیده، اکنون به شبه جزیره عربستان رسیده و کشورهای این منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. موج بیداری، اسلام خواهی و حق طلبی کشورهای تحت ستم سر راه خود را، در بر گرفته تا پاسخگوی سرخوردگی مردمی باشد که دیگر تحمل زندگی زیر یوغ رژیمهای دیکتاتوری، در قرن بیست و یکم را نداشته و در پی ساختن آینده ای جدید و نظمی استوار بر پایه عدالت و اصول اعتقادی خود هستند. وبرخلاف آنچه که غرب، در پی القای آن است، طنین ندای اذان در تونس و نمازهای جماعت گسترده در میادین مصر، پیامهای واحدی دارند. امت اسلام پیام امام خمینی(ره) را به جان نیوشیده و به دعوت ایشان لبیک گفته است.

مصر

اینک پس از گذشت 21 سال از رحلت امام خمینی(ره) رهنمودهای الهی و پیش بینی ایشان در مورد مصر، به بار می نشیند. گویا ایشان همین امروز حاضرند و تحولات مصر را می بینند و بر اساس آن پیام می دهند:

"من امیدوارم که ملت هاى دیگر هم توجه بکنند و اقتدا بکنند به این ملت ایران. ملت مصر اعتنا نکند به این حکومت جائرى که اعلام مى‏کند که ما هرکس اسم از اسلام ببرد سرکوب مى‏کنیم. بدانند که اسلام در مصر در خطر است و واجب است بر زن و مرد مصرى که قیام کنند و این حکومت فاسد را، که از اول اعلام جنگ با اسلام داده است، سرکوب کنند."[2]

"ملت مصر باید این مطلب را بداند که اگر قیام کند بر خلاف این توطئه ها همان طوری که ایران قیام کرد- آن جا هم خواهد پیروز شد. ملت مصر از حکومت نظامی نترسد و به او اعتنا نکند و همان طور که ایران حکومت نظامی را شکست و به خیابان ها ریخت، آن ها هم بشکنند و به خیابان ها بریزند و این تفاله های آمریکا را بیرون بریزند."[3]

و بشارت آخر ایشان به ملت مصر چنین است:

 "امروز شما پیروزید."[4]

نکته اینجاست که حتی تصور روی کار آمدن اسلامگرایان، در کشورهای مصر و اردن، که هم مرز با رژیم صهیونیستی هستند این رژیم را به حالت خفگی می کشاند در حالی که از سوی دیگر با سوریه و لبنان مرز مشترک دارد.

بخش سیاست


منبع: الف

[1]  دكتری علوم سیاسی

[2]  صحیفه امام جلد ‏15، صفحه 318

[3]  صحیفه امام ج‏15 ص 285

[4]  همان.