تبیان، دستیار زندگی
آگاهی از غیب و گزارش امام از حوادث و رویدادهای پنهان و پوشیده، به خصوص جریان هایی که پس از شهادت ایشان رخ داده است، یکی از ابعاد گسترده نهج البلاغه را تشکیل می دهد و در مجموع، حدود هفتاد و پنج خبر غیبی در نهج البلاغه آمده است که اکثراً و یا مجموع آنها تحق
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خبرهای غیبی در نهج البلاغه

آیت‏اللَّه میرزا علی آقا شیرازی(نهج البلاغه مسلم)


گزارش از غیب، فقط مخصوص انبیاء و رسولان نیست که نتوانیم آن را به امام نسبت دهیم، بلکه نشانه صفای روح و ذهن و تایید الهی است و حاکی از آنکه انسانی به چنان مقام و درجه ای رسیده باشد که بتواند مرزهای زمان را در هم شکند. خداوند ذاتاً از غیب آگاه است و هر کس جز او از غیب آگاه باشد، به تعلیم او خواهد بود.


نهج البلاغه و آگاهی از غیب

آگاهی از غیب و گزارش امام از حوادث و رویدادهای پنهان و پوشیده، به خصوص جریان هایی که پس از شهادت ایشان رخ داده است، یکی از ابعاد گسترده نهج البلاغه را تشکیل می دهد و در مجموع، حدود هفتاد و پنج خبر غیبی در نهج البلاغه آمده است که اکثراً و یا مجموع آنها تحقق پذیرفته اند. 1

خبرهای غیبی نهج البلاغه، حاکی از این مطلب است که امیرالمؤمنین علیه السلام علاوه بر آگاهی های حسی و عقلی، از منبع سومی نیز بهره مند می شدند و کسب آگاهی می کردند که آن آگاهی ها را هرگز نمی توان از طریق حس و عقل کشف کرد.

گزارش از غیب، فقط مخصوص انبیاء و رسولان نیست که نتوانیم آن را به امام نسبت دهیم، بلکه نشانه صفای روح و ذهن و تایید الهی است و حاکی از آنکه انسانی به چنان مقام و درجه ای رسیده باشد که بتواند مرزهای زمان را در هم شکند و حوادث و رویدادها را پیش از وقوع، درک و احساس کند و یا مکان و حجاب داده را در هم بکوبد و با حوادث دور از محیط خود ارتباط برقرار سازد و آن را لمس نماید. 2

از نظر قوانین مادی، انسانی که در میان حجاب ماده و حصار تنگ زمان و مکان گرفتار است نمی تواند حوادث  و اتفاقاتی را که با او هم زمان و هم مکان نیستند لمس کند.

اما بعد معنوی انسان و ارتباط ضمیر پاک انسان های بزرگ فراتر از قوانین محدود این جهان مادی است و آنجا که انسان با زیر پا گذاشتن نفس سرکش، قلب خویش را با خدای لایزال پیوند می زند، خداوند نیز او را از خزانه غیب پشتیبانی می کند.

راه های کسب آگاهی

بشر برای بدست آوردن اطلاعات و آگاهی های لازم در این جهان سه راه را در اختیار دارد:

1- راه تجربی و حسی: آن ادراکاتی هستند که از طریق حواس بیرونی وارد ضمیر و ذهن انسان می گردند.

2- راه استدلالی و عقلی: متفکران جهان با به کار انداختن دستگاه تعقل و اندیشه، از یک سری مقدمات بدیهی و روشن و ثابت در علوم، یک دسته قوانین کلی خارج از حسّ را کشف می کنند و به مقداری از معرفت و کمال دست پیدا می کنند.

3- راه الهام و شهود: این راه، فراتر از دستگاه حس بشری و تعقّل است. یک نوع راه شناخت است که امکان آن از نظر علم و دانش نیز قابل انکار نیست.

در واقع، جنبه های تجربی علوم بوسیله حواس شناخته می شوند و جنبه های عقلانی به وسیله اندیشه و تفکر منطقی و ریاضی به ادراک می رسند و بر اثر الهام و اشراق و شهود، جلوه هایی از ماورای حس و استدلال، به رویت می رسند.

گزارش از غیب، فقط مخصوص انبیاء و رسولان نیست که نتوانیم آن را به امام نسبت دهیم، بلکه نشانه صفای روح و ذهن و تایید الهی است و حاکی از آنکه انسانی به چنان مقام و درجه ای رسیده باشد که بتواند مرزهای زمان را در هم شکند و حوادث و رویدادها را پیش از وقوع، درک و احساس کند و یا مکان و حجاب داده را در هم بکوبد و با حوادث دور از محیط خود ارتباط برقرار سازد و آن را لمس نماید

دو نوع آگاهی از غیب

آگاهی پیامبران و پیشوایان از غیب، بر دو گونه تقسیم می شود:

1- بدون تعلیم الهی، آگاه باشند، که این پذیرفته نیست چرا که هیچ موجودی از ذات چیزی ندارد و همه نیازمند تعلیم الهی هستند.

2- خداوند آگاه، به پیامبران آموخته باشد و پیامبر به امام و هر امامی به امام پس از خود آموخته باشد.

دانشمندان شیعه همگی تصریح کرده اند که آگاهی پیامبر و امامان از غیب، بدون تعلیم الهی نیست و همان طریق دوم قابل قبول است.

علامه طباطبائی در کتاب شریف المیزان فرموده اند: خداوند ذاتاً از غیب آگاه است و هر کس جز او از غیب آگاه باشد، به تعلیم او خواهد بود. و هر جا پیامبر صلی الله علیه آله و سلم آگاهی خود را از غیب انکار می کند و می گوید علم غیب ندارم، معنای آن این است که مستقلاً و ذاتاً عالم به غیب نیستم و هر چه می دانم از جانب خدا به من آموخته شده است. 3

نمونه هایی از خبرهای غیبی در نهج البلاغه

بخوان و غیب شو ! (2)

1- شهر بصره غرق می شود.

پس از آنکه جنگ جمل به پایان رسید و بصره فتح شد، حضرت  علی علیه السلام خطبه ای ایراد فرمود که مضمون بخشی از آن چنین است:

« و ایم الله لتغر من بلد تکم حتی کمانی انظر الی مسجدها کجوجو سفینة » 4

« به خدا سوگند شهر شما غرق می گردد و مسجد شما را می نگرم که گویی بسان سینه کشتی از آب بیرون مانده است. »

ابن ابی الحدید در شرح این کلام می نویسد: بصره تاکنون دو بار در آب غرق شده است، یک بار در زمان القادر با الله  و یک بار دیگر در زمان القائم بامرالله، طغیان آب های خلیج فارس این شهر را در آب فرو برد و از آن همه ساختمان، تنها قسمتی از مسجد جامع، در میان آب دیده می شد. در این دو حادثه تمام خانه ها خراب شد و جمعیت زیادی غرق شدند. 5

2- معاویه بر سر زمین عراق مسلط می گردد

امیرمومنان علیه السلام خبر می دهد که حضرتش پیش از معاویه از دنیا می رود و معاویه پس از او بر عراق مسلط می گردد و سپس می افزاید: « انّه سیأ مرکم بسبی و البرائة منّی » 6

« از شما می خواهد که به من ناسزا گویید و از من بیزاری جویید. »

همان طور که حضرت علی علیه السلام خبر داده بود، معاویه پس از آن حضرت بر عراق مسلط شد و از مردم خواست تا به آن حضرت ناسزا گویند و ماجرای تأسف بار ناسزاگویی به امیرمؤمنان علیه السلام، که در زمان معاویه مرسوم شده بود و حتی در خطبه های نماز جمعه نیز صورت می گرفت، در تاریخ ثبت شده است.

علامه طباطبائی در کتاب شریف المیزان فرموده اند: خداوند ذاتاً از غیب آگاه است و هر کس جز او از غیب آگاه باشد، به تعلیم او خواهد بود. و هر جا پیامبر صلی الله علیه آله و سلم آگاهی خود را از غیب انکار می کند و می گوید علم غیب ندارم، معنای آن این است که مستقلاً و ذاتاً عالم به غیب نیستم و هر چه می دانم از جانب خدا به من آموخته شده است

3- مروان بن حکم حکومت بسیار کوتاهی خواهد داشت.

مروان بن حکم در جنگ جمل اسیر شد و امام حسن و امام حسین علیهاالسلام، از پدر عفو او را خواستند. حضرت او را آزاد کرد و سپس فرمود:

« اما انّ له امرة کلعقة اللکب انفه و هو ابو الا کبش الا ربعة و ستلقی الامّة منه و من ولده یوماً احمر»7

« آگاه باشید که برای این مروان فرمانروایی کوتاهی است به مدت لیسیدن سگ بینی خود را (این تعبیر کنایه از کوتاهی زمان است). او پدر چهار رئیس است و امت اسلامی از فرمانروایی او و فرزندانش روز خونینی خواهند دید.

همان طور که آن حضرت خبر داده بود، مروان به حکومت رسید اما حکومت او بیش از 9 ماه طول نکشید و هم چنین فرزندانش به حکومت رسیدند و خونریزی ها کردند.

از این قبیل اخبار غیبی و خبر از حوادث آینده در نهج البلاغه فراوان است که در اینجا مجال پرداختن به همه آنها نیست اما مطالعه آن ها، و تدبر در آن، راهی برای شناخت صفای روح و عظمت امیرالمومنین علیه السلام است. باشد که عبرت گیریم.


پی نوشت ها:

1- نهج البلاغه و آگاهی از غیب، آیة الله جعفر سبحانی، ص 5

2- همان، ص 6

3- المیزان، ج 20، ص 131- 132

4- نهج البلاغه، خطبه 13

5- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج1، ص 253

6- نهج البلاغه، خطبه 56

7- نهج البلاغه، خطبه 72


منابع:

1- نهج البلاغه و آگاهی از غیب، آیة الله جعفر سبحانی، بنیاد نهج البلاغه

2- نهج البلاغه

آمنه کریمی

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.