تبیان، دستیار زندگی
گاهی دخترها و پسرهای جوان به این تصور كه مشكلات رفتاری بعد از ازدواج رفع می شوند و یا می توان آن ها را تغییر داد از آن می گذرند كه این كار خطرناك است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خوان هفتم ازدواج

هفت خوان ازدواج


آزمایش سلامت جسمی، آزمایش ژنتیک، آزمایش فاکتورهای خونی، آزمایش اعتیاد... این اسم های آشنا هفت خوانی هستند که قبل از هر ازدواجی گذشتن از آنها ضروری است. اما فکر می کنید این آزمایش ها چقدر دوام و آرامش یک زندگی مشترک را تضمین می کنند؟


کسی منکر اهمیت سلامت جسمانی در موفقیت ازدواج نمی شود اما شاید مهم تر از آن، سلامت روانی باشد که نه تنها هیچ معیاری قبل از ازدواج برای سنجیدن آن وجود ندارد، بلکه اگر زیاد در این مورد کنکاش کنید به احتمال زیاد به وسواس و بهانه تراشی متهم می شوید و حتی ممکن است طرف مقابل تان دلخور شده و قید ازدواج با شما را بزند! اما حتی این عواقب ناخوشایند هم دلیل نمی شود که خوان هفتم را سرسری بگیرید و چشم بسته وارد زندگی مشترکی شوید که ممکن است یک پای آن لنگ باشد.

کمتر کسی می داند که گاهی اوقات آنچه به عنوان جسارت و ماجراجویی در یك جوان تلقی می شود ممكن است نمودی از اختلال شخصیت ضد اجتماعی باشد و در مقابل آنچه به عنوان سادگی و خجالت در یك دختر جوان به نظر می رسد امكان دارد تظاهری از هوش مرزی یا اختلال شخصیت اسكیزوئید باشد

زنگ خطر

دكتر فرید فدایی، روانپزشكی است که سال ها روی اختلالات شخصیتی کار کرده است. او درباره تاثیر اختلالات روانی و نقشی که در بهم زدن یک زندگی زناشویی دارند می گوید: «نقص و بیماری جسمی به این دلیل كه ظاهری آشكار دارند از چشمها پنهان نمی مانند. حتی برای بیماری های جسمی كه ظاهر آشكار ندارند، آزمایش هایی در نظر گرفته شده است و امروز به شناسایی بیماری های ژنتیك در شریك زندگی آینده اهمیت می دهند.

اما آنچه در این میان اهمیت بیشتری دارد و به آن توجهی نمی شود، اختلالات روانی است که متأسفانه نادیده می ماند. گاهی دخترها و پسرهای جوان به این تصور كه مشكلات رفتاری بعد از ازدواج رفع می شوند و یا می توان آن ها را تغییر داد از آن می گذرند كه این كار خطرناك است.

شخصیت

مثلا کمتر کسی می داند که گاهی اوقات آنچه به عنوان جسارت و ماجراجویی در یك جوان تلقی می شود ممكن است نمودی از اختلال شخصیت ضد اجتماعی باشد و در مقابل آنچه به عنوان سادگی و خجالت در یك دختر جوان به نظر می رسد امكان دارد تظاهری از هوش مرزی یا اختلال شخصیت اسكیزوئید باشد.

توجه زیاد به ظاهر و تمایل به جلب توجه ممكن است جنبه ای از اختلال شخصیت هیستریانیك را در یك دختر یا پسر جوان باشد و دلباختگی شدید و عشق با نخستین نگاه می تواند بخشی از اختلال شخصیت مرزی را تشكیل دهد. توجه اغراق آمیز به جزئیات و صرفه جویی غیر عادی شاید از نشانه های شخصیت وسواسی- اجباری، باشد.

پارانوئیدها معمولا به اطرافیان سوءظن دارند برای همین دوستان صمیمی ندارند. یعنی اصلا به کسی اعتماد نمی‌کنند که بخواهند با او دوست شوند. رازشان را به کسی نمی‌گویند که مبادا کسی علیه خودشان از آنها استفاده کند.  فکر می‌کنند هیچ‌کس چشم دیدن آنها را ندارد و همه چوب لای چرخ آنها می‌گذارند.

بر این عقیده‌اند که اگر دوستان و اطرافیان به او حسودی نمی‌کردند الان حتما به مقام والایی رسیده بود. متاسفانه این دیدگاه گاهی در جوامع رایج می‌شود. بنابراین اگر تشخیص قطعی باشد، منتظر درمان باشید و حتما با پزشک و یا مشاور خانواده قبل از ازدواج مشورت کنید. هر چند این موارد متعدد است، اما همین چند نمونه نشان می دهد که بحث ویژگی های رفتاری و شخصیتی خیلی پیچیده تر از آن است که بتوان به سادگی از آن گذشت.»

اختلالات شخصیت از 18 سالگی به بعد قابل تشخیص هستند. به همین دلیل كسانی كه پیش از این سن ازدواج می کنند به احتمال زیاد از مشکل همسر خود مطلع نخواهند بود. اما با شروع زندگی ناسازگاری و كشمكش هایی را می بینند که پیگیری آنها ممکن است منجر به تشخیص این اختلالات شود

شاید برای شما هم اتفاق بیفتد!

روانشناسان معتقدند که  اختلالات شخصیتی بسیار شایع است و انواع مشخص آن در 9 درصد كل جمعیت ملاحظه می شود. یك نكته درباره اختلالات شخصیتی این است كه این اختلالات از 18 سالگی به بعد قابل تشخیص هستند.

به همین دلیل كسانی كه پیش از این سن ازدواج می کنند به احتمال زیاد از مشکل همسر خود مطلع نخواهند بود. اما با شروع زندگی ناسازگاری و كشمكش هایی را می بینند که پیگیری آنها ممکن است منجر به تشخیص این اختلالات شود.

بیمارروانی

جالب است بدانید که تشخیص اختلالات شخصیتی مشكل است و در بسیاری از موارد آن ناشناخته باقی می ماند. مبتلایان به اختلالات شخصیتی هم خودشان رنج می برند و هم اطرافیان را رنج می دهند.

علت ناشناخته ماندن این وضعیت در درجه اول، عدم پذیرش و ناآگاهی فرد نسبت به مشكل شخصیتی خود است.

خیلی اوقات اطرافیان هم در ابتدا اهمیت چندانی به مشكلات شخصیتی او نمی دهند ولی زمانی كه برای مدتی بیش از چند روز با او سر و كار داشتند، وضع را تحمل ناپذیر می یابند.

البته باید به یک نکته توجه داشته باشید. ممکن است شما رگه‌هایی از اختلال شخصیت را در روابط با افراد ببینید ولی لزوما آنها بیمار تلقی نمی‌شوند یعنی در روابط اجتماعی خیلی مساله‌ساز نیست اما وقتی به بیماری تبدیل شود فاجعه است و باید درمان شود.

بعد از جلسات خواستگاری، وقتی تقریبا تصمیمتان قطعی شد، با یک روانشناس مشورت کنید و در صورت لزوم با همسر آینده تان یکی دو جلسه مشاوره داشته باشید. احتمالا بزرگترهایتان کمی نسبت به این کار بدبین باشند اما لازم نیست حرفی از اختلال روانی بزنید تا کار را از این بدتر کنید

دورو

دردی که درمان ندارد

دكتر ایرج انصاری، مشاور امور خانواده هم هشدارهای دیگری برای شما دارد: «اشكالات شخصیتی در صورتی كه مورد توجه قرار نگیرند و درمان نشده باقی بمانند با گذشت زمان كاهش نمی یابند، بلكه تشدید می شوند. با توجه به این که خیلی از مشكلات زندگی زناشویی ناشی از این صفات و اختلالات شخصیتی است شناخت آنها ضروری به نظر می رسد.

اعتیاد، خشونت و پرخاشگری بزهكاری، بی توجهی به مسؤولیت های زناشویی، ولخرجی های فراتر از درآمد، بی توجهی به واقعیات و غرق بودن در رویاها، پرداخت صرف به ظاهر و اهمیت ندادن به عمق باطن مسایل، بدبینی به همسر، خود شیفتگی، گوشه گیری. وابستگی شدید به والدین كه عمده شكایات زوجها را تشكیل می دهد و... همه می تواند نشان دهنده یکی از اشکال اختلال شخصیت در شریك زندگی باشد.»

کلید

راه حل چیست؟

همانطور که در آزمایش های خونی و ژنتیکی و غیره به یک متخصص امور پزشکی مراجعه می کنید، تشخیص مشکلات روانی را هم باید به متخصص آن بسپارید. مطمئن باشید شما هر قدر هم که درباره انواع و اقسام اختلال های پنهان شحصیتی مطالعه کنید، باز از یک متخصص با تجربه که موارد بیشماری از این بیماری را دیده است اطلاعات کمتری دارید و حتی ممکن است گاهی یک ویژگی اخلاقی و عادت رفتاری را به شکل اشتباهی تعبیر کنید و برچسب بدی به طرف مقابلتان بچسبانید.

بنابراین توصیه می کنیم که بعد از جلسات خواستگاری، وقتی خانواده ها به هم نزدیک تر شدند و تقریبا تصمیمتان برای انتخاب قطعی بود، با یک روانشناس مشورت کنید و در صورت لزوم با همسر آینده تان یکی دو جلسه مشاوره داشته باشید. احتمالا بزرگترهایتان کمی نسبت به این کار بدبین باشند و آن را غیرضروری بدانند. بنابراین لازم نیست حرفی از بیماری و اختلال روانی بزنید تا کار را از این بدتر کنید.

کافیست بگویید که می خواهید نظر یک مشاور باتجربه را هم درباره تناسب اخلاقی خود بپرسید. به هر حال دست به عصا راه رفتن در چنین مواردی خیلی بهتر از یک عمر حسرت و پشیمانی است!

فاطمه ایمانی

بخش کلوب ازدواج


برگرفته از: ایران سلامت- روزنامه قدس

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.