احسان به والدین، مطلق، امّا اطاعت از والدین، مشروط!!
در جاهای مختلفی از آیات قرآن مشاهده می شود که به بحث پیرامون احسان به پدر و مادر اشاره شده و گاه این مسأله را از باب اهمیت در کنار پرستش خداوند یادآوری می کند .
باید به این نکته توجه داشته باشیم که هر انسانی وظیفه دارد به والدین خود احسان داشته باشد اما این احسان و برخورد نیکو با آنان ، نباید بر روابط و پیوند انسان با پروردگارش خللی را وارد سازد .
سیماى سورهى عنكبوت
در پایان سوره قصص خداوند بشارت و انذار فرموده و اینك در آغاز این سوره به ذكر تكالیف بندگان مىپردازد . سوره عنكبوت هشتاد و پنجمین سوره است كه بعد از سوره روم نازل گردید . اما در ترتیب فعلى قرآن مجید سوره بیست نهم است .
این سوره در مكّه نازل گردیده و شصت و نه آیه دارد. عدد كلمات آن : هزار و هفتصد و هشتاد كلمه و تعداد حروف آن : چهار هزار و صد و پنجاه و هفت حرف است .
نامِ برخى از سورههاى قرآن همچون بقره ، فیل ، نمل و نحل، برگرفته از نام حیواناتى است كه در این سورهها به گونهاى مطرح شدهاند . در آیه 41 این سوره نیز، بناىِ شرك همچون خانه عنكبوت سست و ناپایدار شمرده شده و لذا این سوره به « عنكبوت » نام گرفته است .
این سوره دربارهى موضاعاتی از جمله : ایمان ، تكلیف بشر، آزمایش الهى، تاریخ برخى انبیا ، نهى از مجادلهى غیر نیكو و تكیه بر غیر خدا مطالبی را بیان می کند.
برترین توصیه نسبت به پدر و مادر!
« وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بِی ما لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما إِلَیَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ؛ و به انسان سفارش كردیم كه به پدر و مادر خود نیكى كند ، و اگر آن دو كوشیدند تا چیزى را كه بدان علم ندارى شریك من سازى ، از ایشان اطاعت مكن ، سرانجامِ شما به سوى من است ، پس شما را از (حقیقت) آنچه انجام مىدادید آگاه خواهم ساخت .» (عنكبوت 8)
یكى از مهمترین آزمایش هاى الهى مسأله" تضاد " خط ایمان و تقوا ، با پیوندهاى عاطفى و خویشاوندى است ، قرآن در این زمینه تكلیف مسلمانان را به روشنى بیان كرده است .
نخست به عنوان یك قانون كلى كه از ریشههاى عواطف و حقشناسى سرچشمه مىگیرد مىفرماید :" ما به انسان توصیه كردیم نسبت به پدر و مادرش نیكى كند ؛ « وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً » .
گرچه این یك حكم تشریعى است ولى این مسأله پیش از آنكه یك لازم تشریعى باشد به صورت یك قانون تكوینى در نهاد همه انسانها وجود دارد ، و مخصوصاً تعبیر به" انسان" در اینجا جلب توجه مىكند ، چرا كه این قانون مخصوص به مؤمنان نیست ، بلكه هر كس که شایسته نام انسان است باید در برابر پدر و مادر حقشناس باشد ، و احترام و تكریم و نیكى به آنها را در تمام عمر فراموش نكند ، هر چند با این اعمال هرگز نمىتواند دِین خود را به آنها اداء كند .
پیوند با خداوایمان به او ، بر هر پیوندی مقدم است !
سپس براى اینكه كسى تصور نكند كه پیوند عاطفى با پدر و مادر مىتواند بر پیوند انسان با خدا و مسأله ایمان حاكم گردد ، با یك استثناء صریح مطلب را در این زمینه روشن كرده ، مىفرماید :" و اگر آن دو (پدر و مادر) تلاش و كوشش كنند و به تو اصرار ورزند كه براى من شریكى قائل شوى ، كه به آن علم ندارى، از آنها اطاعت مكن ؛ « وَ إِنْ جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بِی ما لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما » " .
تعبیر به" جاهداك"، مفهومش به كار گرفتن نهایت تلاش و كوشش و اصرار آنها است .
و تعبیر به" ما لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ" (چیزى كه به آن علم ندارى) اشاره به منطقى نبودن شرك است ، چون اگر واقعاً شرك صحیح بود ، دلیلى بر آن وجود داشت ، و به تعبیر دیگر جایى كه انسان علم به چیزى نداشته باشد باید از آن پیروى نكند ، تا چه رسد به اینكه علم به بطلان آن داشته باشد .
پیروى از چنین چیزى پیروى از جهل است ، اگر پدر و مادر تو را وادار به پیروى از جهل كنند از آنها اطاعت مكن ، اصولاً تقلید كوركورانه غلط است حتى اگر در مورد ایمان باشد تا چه رسد به شرك و كفر .
مخالفت به معنای بد رفتاری نیست !
همین توصیه در مورد پدر و مادر در سوره لقمان نیز آمده است ، با این اضافه كه در آنجا مىفرماید : " وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً : در عین اینكه دعوت آنها را به شرك مپذیر در امور دنیا نسبت به آنها ارفاق كن و در معاشرت با آنها به نیكى عمل نما " مبادا كسى چنین تصور كند كه مخالفت با پدر و مادر در مورد دعوت به شرك، دلیل بر بد رفتارى با آنها است ، و این نهایت تأكید اسلام را در مورد احترام به پدر و مادر ثابت مىكند .
به این ترتیب از اینجا یك اصل كلى استفاده مىشود كه هیچ چیز نمىتواند بر ارتباط انسان با خدا حاكم گردد كه آن مقدم بر همه چیز است ، حتى بر پیوند با پدر و مادر كه نزدیكترین پیوندهاى عاطفى است .
حدیث معروف : « لا طاعة لمخلوق فى معصیة الخالق ؛ اطاعت از مخلوق در عصیان خالق روا نیست » ، كه از امیر مؤمنان على (علیه السلام) نقل شده معیار روشنى را در این مسائل به دست مىدهد . (نهج البلاغه ، كلمات قصار ، جمله 165)
و در پایان آیه مىافزاید :" بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از اعمالى كه انجام مىدادید آگاه مىسازم" و پاداش و كیفر آن را بى كم و كاست در اختیارتان خواهم گذاشت . (إِلَیَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
این جمله در حقیقت تهدیدى است براى كسانى كه راه شرك را مىپویند ، و كسانى كه دیگران را به این راه دعوت مىكنند ، زیرا صریحاً مىگوید : خداوند حساب همه اعمال آنها را نگاه مىدارد و به موقع تحویل آنها مىدهد .
پیامهای آیه:
1ـ نیكى به والدین یك امر انسانى است ، نه فقط ایمانى : « وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ »
2ـ احسان و نیكى به والدین ، بدون قید و شرط است : « حُسْناً » (شرطِ نژادى ، سِنّى، منطقهاى ، علمى ، اجتماعى ، سیاسى ، اقتصادى و ایمانى ندارد ، حتّى اگر كافر و مشرك باشند ، باید احسان كرد .)
3ـ والدین منحرف براى انحراف فرزندان ، كوشش مىكنند : «جاهَداكَ»
4ـ از احترامِ دیگران ، سوء استفاده نكنیم : (والدین نباید به خاطر احترامگزارى فرزندانشان، آنان را به شرك دعوت كنند.) «وَ إِنْ جاهَداكَ»
5ـ فرزندان، باید قدرت انتخاب تفكّر صحیح را داشته باشند : «جاهَداكَ لِتُشْرِكَ بِی ... فَلا تُطِعْهُما»
6ـ شرك ، برهان و استدلال علمى ندارد : «ما لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ»
7ـ در مسأله توحید و شرك ، با هیچ كس كنار نیاییم و سازش نكنیم : «فَلا تُطِعْهُما»
8ـ احسان به والدین، مطلق و همیشگى است ، امّا اطاعت از والدین ، مشروط به آن است كه انسان را از خدا دور نكنند : « فَلا تُطِعْهُما»
9ـ ایمان به معاد ، ضامن اجراى توصیههاى الهى است : « وَصَّیْنَا ... إِلَیَّ مَرْجِعُكُمْ»
10ـ خداوند به همهى كارهاى انسان آگاه است : « فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ »
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
1- تفسیر نور ، ج 9
2- ترجمه تفسیر مجمع البیان ، ج 19
3- تفسیر اثنی عشری ، ج 10
4- تفسیر احسن الحدیث ، ج 8
5- تفسیر نمونه ، ج 16