تبیان، دستیار زندگی
روحیه آزادگی شاخصه طلبگی قسمت دوم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روحیه آزادگی شاخصه طلبگی

قسمت دوم

طلبگی در روایات

قسمت اول این مطلب را در اینجا ببینید.

علمای اسلام، از جمله امام خمینی(ره) نیز در  بررسی انسان، انسان را موجود دو بعدی می داند که در ذات خود مجموعه ای از فطرت و طبیعت است كه هر كدام از این دو عامل دارای جنود و لشكر مخصوص به خود است.(1) انسان سرشتی دوگانه دارد و هر بخش و بعد او به سویی میل دارد نتیجه این سرشت دوگانه در درون انسان جنگی را به دنبال دارد كه از آن به تضاد عقل و جهل نام می برد. از دیدگاه امام خمینى(ره) نفس انسان در بدو خلقت داراى همه ادراكات و فعلیات به صورت بالقوه است كه با توجه به توان و اختیار خود مى‏تواند سرنوشت خود را مشخص سازد. امام خمینى در رابطه با خلقت انسان مى‏فرماید:

«بدان كه انسان اعجوبه ای است دارای دونشئه و دو عالم: نشئه ملكیه دنیویه كه آن بدن اوست و نشئه غیبیه باطنیه ملكوتیه كه از عالم دیگر است؛ و نفس او كه از عالم غیب و ملكوت است دارای مقامات و درجاتی است... و از برای هر یك از مقامات و درجات آن جنودی است رحمانی و عقلانی، كه آن را جذب ملكوت اعلاء و دعوت به سعادت می كنند وجنودی شیطانی و جهلانی كه آن را جذب به ملكوت سفلا و دعوت به شقاوت می كنند؛ وهمیشه بین این دو لشكر جدال و نزاع است و انسان میدان جنگ این دو طایفه است»(2)

در اندیشه اسلام اگر انسان از طمع آزاد باشد در یك بعد مراحل تكاملى را طى خواهد كرد. اگر از تعلقات دنیوى آزاد باشد مسیر و بعد دیگرى از قابلیت‏هاى او شكوفا مى‏شود و مراحل كمال را طى مى‏كند و اگر از هواهاى نفسانى خود آزاد باشد زوایاى دیگرى از رشد و كمال را درك خواهد كرد. در هر كدام از ابعاد و زوایا، هرچه انسان آزادى بیش‏ترى به‏ دست آورد و قید و بندهاى مربوط را بیش‏تر كنار بزند، شكوفایى استعدادها و رشد و تعالى او در آن زمینه افزون‏تر خواهد بود.

اما در مقابل، حرص و طمع به دنیا، موجب دست و پاگیری او و عدم همراهی با روح اللهیاش می شود لذا تن به هر ذلتی میدهد تا دنیا را به دست آورد. از این رو روایاتی که در ذمّ و نکوهش دنیا آمده است شامل این وابستگی و تعلق خاطر به دنیا است.

زُیِّن لِلناسِ حُبُّ الشهواتِ مِن النِساءِ والبَنینِ والقَناطیرِ المُقنطَرهِٔ مِن الذّهَبِ والفضَّهِٔ والخیلِ المسوَّمهِٔ والانعامِ والحرثِ ذلكَ متاعُ الحیوهِٔ الدُنیا واللّهُ عِندهُ حُسنُ المآبِ قُل أَؤُنبِّئكُم بِخیرٍ مِن ذلكُم لِلّذینَ اتّقوا عِندَ رَبِّهم جنّاتٌ تَجری مِن تَحتها الانهارُ خَالدینَ فیها و اَزواجٌ مُطَهَّرهٌٔ و رِضوانٌ مِنَ اللّهِ واللّهُ بَصیرٌ بِالعبادِ(3)

بنابراین «آزادگی»، نوعی رهایی انسان از قید و بندهای ذلّت آور است و نیز به معنای رهایی عقل و جان آدمی از زندان نفس و شهوت و گام برداشتن در وادی عشق و حیرت است. تعلّقات و پای‌بندی‌های انسان به دنیا، ثروت، اقوام، مقام، فرزند و... در مسیر آزادی روح او، مانع ایجاد می‌كند و اسارت در برابر تمنّیات نفسانی، نشانه ضعف اراده بشری است. این آزادی درونی، پله اول نردبان کمال و مقدمه‏ای برای رسیدن به درجات بالای آزادی، یعنی آزادگی نفس است. آزادگی در اوج ارزش‏های انسانی قرار دارد و آدمی را از خوی پست حیوانی به بلندای معرفت و معنویت و از خاک به افلاک می‏رساند.(4)

سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم

منابع:

1. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل

2. امام خمینی، شرح چهل حدیث،ص5

3. آل عمران

4. محدثی، جواد؛ پیام‌های عاشورا، قم، انتشارات تحسین، 1381،چاپ دوم، ص55.


سید مهدی موسوی، گروه حوزه علمیه تبیان