تبیان، دستیار زندگی
او دائره المعارف احساسات بود. گنجینه ای از هارمونی احساسات متفاوت و گاه متضاد. احساسات خود را از روی زندگی اندازه نمی گرفت.بی گذرنامه دوست می داشت.قلب مهربانش برای دردها و مصائب جهانیان می تپید.هستی اش سراسر پیکار با سرنوشت تلخ جدایی و تنهایی و زوال و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گمشده ای بنام صلح

آشنایی با رومن رولان

گمشده ای به نام صلح

رومن رولان Romain Rolland بین سال های 1866 و 1944 زندگی نمود.او دائره المعارف احساسات بود. گنجینه ای از هارمونی احساسات متفاوت و گاه متضاد. احساسات خود را از روی زندگی اندازه نمی گرفت.بی گذرنامه دوست می داشت.قلب مهربانش برای دردها و مصائب جهانیان می تپید.هستی اش سراسر پیکار با سرنوشت تلخ جدایی و تنهایی و زوال و گسیختگی بود و حلقه ی گمشده اش :صلح.

رومن رولان به دلیل انساندوستی اش در تمام عمر میان طبیعت گرایی عارفانه و افکار سوسیالیستی، در نوسان بود.

وی در سال 1910 مفتخر به دریافت نشان لژیون دونور (بالاترین مدال افتخار فرانسه) شد و در سال 1913 جایزه بزرگ آکادمی فرانسه را به دست آورد. در سال 1916 نیز جایزه ادبی نوبل را به دست آورد.

در 1904 تا  1912یعنی به مدت هشت سال رمان ده جلدی ژان کریستف را به رشته تحریر درآورد. و در سال 1916 جایزه نوبل را به خاطر این رمان دریافت نمود. کمیته اهدای جایزه نوبل، از جمله دلایل خود، اعلان کرد که: ما در این رمان شاهد احترام به خیال پردازی و ایده آلیسم ادبی- شاعرانه ای هستیم که نویسنده با گرمی و اصالت خاصی، تنوع و گوناگونی انسان ها را در آن نشان می دهد.

به نظر مورخین ادبیات، رولان جایزه نوبل را دریافت کرد چون او از طرفین جنگ خواسته بود که با کمک عقل و خرد مسائل خود را حل کنند و به جنگ پایان دهند. غیر از آن، او در سال پیش خواهان یک سازمان بین المللی جهانی برای حل اختلافات بین کشورها شده بود. به این دلیل مخالفین وی، اعطای جایزه نوبل به او را اقدامی صرفا سیاسی میدانند.

آیا آنطور که رولان ادعا میکرد، یکی از هدفهای بیوگرافی نویسی اش، روشنگری و تبلیغ اصول اخلاقی و انساندوستی است؟. به قول خودش او میخواست که با معرفی هنرمندان و مشاهیر انساندوست جهانی، مانع سرکوب و خطر آزادی درونی انسان در جامعه غیرعادلانه شود و برای اینکه اروپا را از یک زوال فکری-فرهنگی و اخلاقی نجات دهد، کوشید تا با کمک معرفی قشر برگزیده روشنفکر، به انقلاب اخلاقی در میان خوانندگان دست بزند و نوزایی فرهنگی جدیدی را در اروپا موجب شود. او آشکارا اعتراف می کرد که علاقه اش به نظام سوسیالیستی بخاطر امیدهای اخلاق انسانی است و نه به دلیل موفقیت های اقتصادی یا سیاسی. او هدف آثارش را امید به زندگی می دانست تا تبلیغ آرمان گرایی و خیال پردازی.

به نظر مورخین ادبیات، رولان جایزه نوبل را دریافت کرد چون او از طرفین جنگ خواسته بود که با کمک عقل و خرد مسائل خود را حل کنند و به جنگ پایان دهند. غیر از آن، او در سال پیش خواهان یک سازمان بین المللی جهانی برای حل اختلافات بین کشورها شده بود. به این دلیل مخالفین وی، اعطای جایزه نوبل به او را اقدامی صرفا سیاسی میدانند.

او به دلیل مبارزه ضد فاشیستی اش از دریافت جایزه گوته،اهدا شده در آلمان سال 1933، خودداری کرد. این اقدام او باعث شد که دانشجویان نازی آلمانی، بعدها آثارش را در مراسم تکان دهنده کتاب سوزی مشهور آنزمان، به صورت نمایشی همراه آثار سایر نویسندگان مبارز ضدفاشیست، به درون آتش بیندازند و فروش آنها را در کتاب فروشی ها ممنوع اعلان کنند.

گمشده ای به نام صلح

رولان در ایران با نام دو کتاب -ژان کریستف و جان شیفته  شناخته می شود.دو رمان اعجاب انگیز که رولان شهرتش را مدیون نگارش آن دوست. دو کتاب که گاه می توان آن را یک مجموعه در نظر آورد. ژان کریستف حقیقتاً یک رمان موزیکال است - رمانی که گام ها و اصوات موسیقی را لا به لای سطورش پنهان ساخته و هنگامی که سطر های آن خوانده می شود گویی همه چیز در فضایی مه آلود فرو می رود و موسیقی به گوش می رسد. رولان در این کتاب با زبان موسیقی سخن می گوید و گاه که کلامش از سخن گفتن باز می ایستد تنها می نوازد و نت ها و اصوات موسیقی را در قالب کلمه ها و واژگان در می آورد. موسیقی ای که گاه آدمی را به شور و هیجان وا می دارد و گاه متأثر می سازد.

و اما جان شیفته  که گویی رونوشتی دیگر ست از ژان کریستف در قالب شخصیت مونثِ  آنت.آنت همانند ژان شخصیتی به خصوص و استثنایی دارد.شخصیتی که در مقایسه با ژان از دوام و ثبات روحی بیشتری برخوردار است. جان شیفته نیز همانند  ژان کریستف نمونه ی کاملی ست از کتابی که به آن عنوان رومن فلو  اطلاق می شود چرا که هر فصلش به تنهایی ماجرایی جداگانه داشته  و در عین حال مکمل جریان اصلی داستان است. داستان با گذر زمان شکل می گیرد و آنت نیز در ذهن نویسنده به بلوغ می رسد.

رومن رولان به هنگام توصیف کردن به درون فرد نفوذ می کند  و روح  و روان فرد را توصیف می نماید و آن چه را می گوید که باید و هنگامی که تحت تاثیر قرار می گیرد کلمات از زبانش جاری می شوند و گاه که کلامی کوتاه افاقه می کند از سخن گفتن باز می ایستد.جالب آن که رومن رولان در توصیف هر دو جنس آن چنان تبحر دارد که نمی توان برای خودش جنسی تعیین کرد و این خوشبختانه از مزایای زبان فارسی ست چرا که در زبان فرانسه این تلاش بی فایده است و حروف تعریف همه چیز را از روی ظاهرش می سنجند.

ازجمله آموزگاران صلح خواهی و طبیعت گرایی عرفانی او، غیر از تولستوی و اسپینوزا، گاندی و فلسفه هند بودند.

آثار رولان:

نمایشنامه

* تراژدی ایمان (1909): شامل سن لوئی (1897)- آئرت (1898) - پیروزی خرد (1899)

* تئاتر انقلاب (1909): شامل 14 ژوئیه (1902) - دانتون (1900) - گرگ‌ها (1898) - زمان آن خواهد رسید(1903)

* لیلولی (1919م.)

* دیکه دوندن

زندگی‌نامه

* بتهوون (1903م.)

* هندل (1910م.)

* میکل آنژ (1906م.)

* لئو تولستوی (1911م.)

* گاندی (1924م.)

* میّه

تاریخ موسیقی

* تاریخ اپرای اروپا پیش از ژان باتیست لولی و آلساندرو اسکارلتی

* موسیقیدانان دیروز و موسیقیدانان امروز

رمان

* ژان کریستف (1904م.)

* جان شیفته (1923م.)

* کولا برونیون

سایر

* فراتر از جنگ

* پیغمبران هند جدید

* داستان‌های زیبای من

* پیشگامان (مقالات)

* یادداشتهای زمان جنگ

* خاطرات ایام جوانی

رومن رولان سی ام دسامبر سال 1944 بر اثر بیماری سل ، در فرانسه درگذشت. زندگی برایش غم انگیز نبود اما ساعاتِ غمناکی داشت و با تمام رنجی که می کشید سعی داشت همانی باشد که باید:انسان.

فرآوری: زهره سمیعی

بخش ادبیات تبیان


منابع:

ویکی پدیا

وبلاگ نویسندگان و شاعران فرانسه

سایت سارا شعر

سیب گاززده