تبیان، دستیار زندگی
بر شماست تا زیبایی را که سایه خداوند بر زمین است، دوست بدارید. هنر عاری از رب النوع موجود نیست. حتی اگر خالقش را دوست نداشته باشید باید در خور نشانه‌های آن خالق متعال باشید که همانند خود را می‌آفریند. بر شماست تا زیبایی را به‌منظور برانگیختگی طبع
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی به زندگی میسترال

زنبیل سیاهی در مسیر سپیده...

زنبیل سیاهی در مسیر سپیده...

گابْریلا میستْرال (7 آوریل 1889 - 10 ژانویه 1957) نام مستعار لوسیا دماریا دل پرپتوئو سوکورو گودوی آلکایاگا، شاعر، آموزگار، دیپلمات و فمینیست شیلیایی است. وی نخستین فرد از آمریکای لاتین بود که برنده جایزه نوبل در ادبیات شد. گابریلا میسترال در سال 1957 میلادی، در دهکده دورافتاده در شمال دره الکی، شیلی به دنیا آمد و در روستای مونتهگرانده پرورش یافت. او از سن 15 سالگی آغاز به آموزگاری کرد و بعد از سوی آموزش و پرورش شیلی به عنوان رایزن آموزشی برگزیده شد. در سال 1914 با غزل‌های سه‌گانه اش به نام غزل‌های مرگ برنده جایزه ملی شعر شیلی شد. او همچنین به نمایندگی مردم شیلی در جامعه ملل و پس ازآن در سازمان ملل متحد برگزیده شد. میسترال در سال 1945 به خاطر داستان معروف «دعا به خاطر آنها که خودکشی کردند»، موفق به دریافت جایزه ادبی نوبل شد. گورنبشته وی این جمله است: «آنچه روح برای جسم انجام می‌دهد، همان را شاعر برای مردم خود به جای می‌آورد». شعرهای «گابریلا میسترال» خواننده را به کمک موزیکال بودن بیت‌ها در خود غرق می‌کنند. خصوصیت شعرهای وی این است که این شعرها می‌توانند به‌طور عمیق،خواننده را تکان بدهند و احساس او را برانگیزند. شعرهای وی اغلب سرشار از اندوه و غم و حاکی از مرگ شخصیتی است که بیشتر در نوشته‌های وی به چشم می‌خورد. وی با مرگ مادرش به‌طور عمیقی تحت تاثیر قرار گرفت و بعد غم نوه 17 ساله‌اش هم به آن اضافه شد. با این حال شعرهای وی این امید را می‌دهند که روزی جهان کنونی بهتر از این باشد.

«گابریلا میسترال» تخلص شاعرانه خانم بزرگ‌ترین بانوی شاعر معاصر آمریکای‌لاتین است. این زن که جهانی‌ترین و موقرترین بانوی شاعر معاصر به‌شمار می‌رود، تنها کسی از نویسندگان و شاعران آمریکای لاتین است که جایزه بین‌المللی نوبل گرفته است.

نکته جالب توجه در شعرهای «گابریلا»، توجه وی به حقوق زنان و جهت‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی است. «گابریلا» همیشه تلاش کرده تا زن ها بتوانند حق‌شان را بگیرند و جایگاه آموزشی،کاری و اجتماعی‌شان را پیدا کنند.

شعر وی با عشق،طبیعت و خوشبختی، بدبختی، دریا و جاودانگی آمیخته شده است.

گزیده‌ای از سروده‌های این شاعر در کتابی با نام «شب زنبیل سیاهیست» در ایران ترجمه و در سال 1383 خورشیدی از سوی انتشارات مروارید و نشر گفت‌وگوی تمدن‌ها به انتشار رسیده است.

وی در سال 1914 با غزل‌های سه‌گانه‌اش به نام «غزل‌های مرگ» برنده جایزه ملی شعر شیلی شد. وی به نمایندگی مردم شیلی در جامعه ملل و پس از آن در سازمان ملل متحد برگزیده شد.

«گابریلا میسترال» تخلص شاعرانه خانم بزرگ‌ترین بانوی شاعر معاصر آمریکای‌لاتین است. این زن که جهانی‌ترین و موقرترین بانوی شاعر معاصر به‌شمار می‌رود، تنها کسی از نویسندگان و شاعران آمریکای لاتین است که جایزه بین‌المللی نوبل گرفته است.

«گابریلا میسترال» اهل شیلی است و بعد از«روبن داریو»( داریوش ) شاعر بزرگ نیکاراگوئه، بزرگترین شخصیت ادبی آمریکای لاتین به‌شمار می‌رود. شعر وی فوق‌العاده محکم و قوی است و برخلاف سایر بانوان شاعر در آمریکای جنوبی، به هیچ وجه از عشق‌های جسمانی و هوس‌آلود صحبت نمی‌کند. شاید این زن را بتوان یکی از شاعره‌های موقر در تاریخ شعر جهان نام داد. آنچه بیش از هر چیز در آثار شاعرانه این خانم جلب توجه می‌کند، تحسین و تجلیل فوق‌العاده او از احساسات و عواطف مادری و وصف مقام بزرگ مادر است.

آثار

  1. غزل‌های مرگ (Sonetos de la Muerte)‏ (1914) (برنده جایزه ملی شعر شیلی)
  2. ویرانی (Desolacin) ‏ (1922)
  3. تدریس برای زنان (Lecturas para Mujeres)‏ (1923)
  4. نازک‌دلی (Ternura)‏(مادرید 1924)
  5. Nubes Blancas y Breve Descripcin de Chile 1934
  6. بریدن (Tala)‏(بوئنوس آیرس 1938)
  7. گزیده‌ها Antologa‏ (1941)
  8. چرخُشت (Lagar)‏(سانتیاگو، شیلی 1954)
  9. Recados Contando a Chile 1957‏
  10. شعر شیلی (Poema de Chile)‏ (1967)، انتشار پس از مرگ

نمونه شعری از او:

10 فرمان

بر شماست تا زیبایی را که سایه خداوند بر زمین است، دوست بدارید.

هنر عاری از رب النوع موجود نیست.

حتی اگر خالقش را دوست نداشته باشید باید در خور نشانه‌های آن خالق متعال باشید که همانند خود را می‌آفریند.

بر شماست تا زیبایی را به‌منظور برانگیختگی طبع خلق نکنید جز به هنگام تزریق خوراک به روح.

بر شما نیست تا زیبایی را جز در دلبستگی‌های روحی به عنوان بهانه‌ای در تجمل‌گرایی به کار گیرید.

بر شما نیست در جشن‌های شادی یا بازار مکاره در جست‌وجوی زیبایی باشید و هنر خود را آنجا عرضه کنید

زیبایی باید ترانه‌وار از قلب‌تان برخیزد و برشماست تا پیشگام در تزکیه نفس شوید.

بر شماست تا زیبایی را به عنوان مرهمی خلق کنید تا تسلای خاطر انسان‌ها باشد.

بر شماست به‌سان مادری که فرزندش را به ارمغان می‌آورد،

شما هم هنر خود را از خون جاری در قلبتان به بار بنشانید.

زیبایی به‌سان افیونی خواب‌آور نیست بلکه مانند شراب نابی است که درونتان هیجان را شعله ور می‌سازد

اگر لختی کاستی در حقیقت مرد بودن یا زن بودن‌تان

حس شود

در هنرمند بودن‌تان بازنده خواهید شد.

بر شماست تا در هر عمل خلاقانه‌ای متواضع تر شوید

چرا که فراتر از رویایی انسانی بیش نیست

و همیشه نازل تر از شگفت انگیزترین رویای الهی است

رویای ماهیت انسانی.


تهیه و تنظیم: مهسا رضایی- ادبیات تبیان