تبیان، دستیار زندگی
موج جدید آنچه که توسط محمدرضا یزدانی خرم صادرات کشتی گیر خوانده می شود، همچنان ادامه دارد ........
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک اتوبوس کشتی گیر در آذربایجان

گوش شکسته ها در آذربایجان

بخش ورزشی - موج جدید آنچه که توسط محمدرضا یزدانی خرم "صادرات کشتی گیر" خوانده می شود، همچنان ادامه دارد.

سه ماه پس از آنکه سامان طهماسبی کشتی گیر تیم ملی ایران به خاطر مشکلات و تنگناهای مالی بین کشتی گرفتن در ایران و آذربایجان، دومی را انتخاب کرد کوچ کشتی گیران نامدار ایرانی به کشور آذربایجان همچنان ادامه دارد.

اگرچه پس از نمایش موفقیت آمیز کشتی ایران در هر دو رشته فرنگی و آزاد این امیدواری وجود داشت که دوباره لیگ کشتی ایران رونق بگیرد اما با کوچ دسته جمعی کشتی گیران ایرانی به لیگ آذربایجان، رویای کوچک کشتی دوستان ایرانی هم بر آورده نشد.

به گزارش گروه ورزشی تبیان؛ پس از این كه محمدرضا آذرشكیب در مسابقات وزن 120 كشتی آزاد آذربایجان دوبنده آذربایجان پوشید و قهرمان شد، سامان طهماسبی در وزن 84 كیلوگرم و قاسم رضایی در وزن 96 كیلوگرم فرنگی نیز بر سكوی نخست ایستادند و بشیر باباجان زاده در سنگین وزن فرنگی دوم شد.  طهماسبی دارنده دو مدال برنز جهان است كه در مسابقات جهانی امسال دوبنده تیم ملی آذربایجان را پوشید اما قاسم رضایی و بشیر باباجان‌زاده برای اولین بار است در مسابقات كشوری آذربایجان كشتی می‌گیرند.

اگرچه رقم های چند صد میلیونی برای فوتبالیستها به یک عادت تبدیل شده اما کسی در رشته ای مانند کشتی از این متعجب نمی شود که یک کشتی گیر شاید به ازای حضور هر روز در اردوها تنها چیزی حدود سی تا پنجاه هزار تومان در آمد دارد

اگرچه وقتی طهماسبی به لیگ آذربایجان رفت، پیش بینی اینکه او حاضر شود با دو بنده تیم ملی آذربایجان کشتی بگیرد دشوار بود اما با شروع رقابتهای جهانی طهماسبی زیر پرچم آذربایجان کشتی گرفت و اگر شکست او در مرحله دوم نبود او مجبور می شد با کشتی گیر ایران در وزن 84 کیلوگرم هم مسابقه بدهد. به هر حال طهماسبی بر خلاف پیش بینی ها، با گذشتن از پیراهن تیم ملی ایران حاضر شد، دو بنده تیم ملی آذربایجان را بر تن کند تا زنگ خطری جدی برای کشتی ایران به صدا در بیاید و حالا معلوم نیست که سرنوشت کشتی گیران پر امیدی همچون قاسم رضایی، آذرشکیب و بابا جان زاده چه می شود؟

طهماسبی

* دلیل کوچ از ایران

واقعیت انکار نشدنی این است که غیر از بازیکنان فوتبال، سایر ورزشکاران وضع مالی معمولی دارند. اگرچه رقم های چند صد میلیونی برای فوتبالیستها به یک عادت تبدیل شده اما کسی در رشته ای مانند کشتی از این متعجب نمی شود که یک کشتی گیر شاید به ازای حضور هر روز در اردوها تنها چیزی حدود سی تا پنجاه هزار تومان در آمد دارد و این رقم قطعا با توجه به شرایط سخت زندگی در اردو و دوری از خانواده نمی تواند رقم بزرگی برای یک ورزشکار حرفه ای باشد و این تبعیض همیشه یکی از ناراحتی های ورزشکاران سایر رشته ها بوده است.

بنا می گوید که کشتی پویای ایران با رفتن چند کشتی گیر کوچک نمی شود اما او در عین حال نمی تواند ناراحتی اش را از این اتفاق پنهان کند.

می گویند وقتی سامان طهماسبی ایران را به مقصد آذربایجان ترک کرد،با مشکلات مالی عدیده ای روبه رو بود و به خاطر همین تنگنای مالی حتی مجبور شد از دانشگاه ترک تحصیل کند. او در مصاحبه های بعدیش هم این مساله را تایید کرد. حتی گفته شد که با رفتن طهماسبی به آذربایجان او صاحب درآمد بالایی شده و به ازای هر روز حضور در تمرینات مبلغی بالغ بر دویست دلار دستمزد دریافت کرده است. با این همه شاید برای ایرانیها قابل پذیرش نباشد که یک ورزشکار در ازای دریافت پول حاضر باشد که پیراهن کشور دیگری را بر تن کند، از آن طرف هم این وظیفه مسوولان است که باید برای حل مشکلات و دغدغه های مالی ورزشکاران ملی پوش فکری کنند.

محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی

* افسوس بنا از کوچ کشتی گیران

محمد بنا را همه تاثیرگذارترین مربی کشتی ایران میدانند. همان که توانست با حضورش در تیم ملی فرنگی، جهشی بزرگ را در کشتی فرنگی ایران ایجاد کند و به یمن حضور او بود که کشتی فرنگی ایران در بازیهای آسیایی صاحب مدالهای رنگارنگ شد.

او از اینکه بر سر شاگردانش چنین اتفاقی افتاده ناراحت است و می گوید که باید فکری به حال این موضوع کرد. اگرچه بنا می گوید که کشتی پویای ایران با رفتن چند کشتی گیر کوچک نمی شود اما او در عین حال نمی تواند ناراحتی اش را از این اتفاق پنهان کند. البته این نظر تمامی کارشناسان و مربیان کشتی است که نباید به راحتی از کنار این موضوع بدین درجه اهمیت به راحتی گذشت؛ با این حال هنوز فدراسیون کشتی به این موضوع واکنشی نشان نداده و تنها اظهارنظری که در این باره صورت گرفته همانی است که یزدانی خرم درباره رفتن سامان طهماسبی گفت و آن هم این بود که "این صادر کردن کشتی گیر است. چه اشکالی دارد؟"

نویسنده- محسن معتمدکیا

گروه جامعه و ارتباطات