تبیان، دستیار زندگی
آسیب های ادبیات عاشورایی: در این بخش، به این موارد پرداخته شده است: الف. آسیب های محتوایی 1- غلو 2- دروغ 3- عفو گناه 4- بیان مفاهیم غیر ارزشی ب. آسیب های شکلی 1- موسیقی مبتذل 2- شعار زدگی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آسیب های محتوایی و شکلی ادبیات عاشورایی

آسیب شناسی ادبیات عاشورایی

بخش اول، بخش دوم :

در این بخش، به این موارد پرداخته شده است:

الف. آسیب های محتوایی

1- غلو 2- دروغ 3- عفو گناه 4- بیان مفاهیم غیر ارزشی

ب. آسیب های شکلی

1- موسیقی مبتذل 2- شعار زدگی

نمادهای تصویری عاشورا ?

پیش از این که به موضوع آسیب ها بپردازم ضروری می دانم که به این دو دیدگاه اشاره نمایم که برخی با نگاه افراطی ادبیات عاشورا را قداست دینی بخشیده هرگونه تفحص و تحقیق را در آن منع قرار می دهند، در حالی که عده ی دیگر با نگاه تفریطی، آن را جزو خرافات قلمداد کرده هرگونه ارزشی را در آن منکر می شوند؛ اما باید دانست که ادبیات عاشورایی اگر به صورت درست مورد ارزیابی قرارگیرد غیر از آن چیزی است که دو گروه مذکور فهم نموده اند. به باور نگارنده ادبیات عاشورایی اصالت تاریخی و ارزش معنوی خود را دارد لیکن آن چه باعث می گردد تا نفرت بعضی را برانگیزد این است که این نوع ادبیات به مرور زمان از مسیر خود بیرون گردیده دچار آفات بسیاری شده است. بر پژوهشگر است که سره را از ناسره جدا ساخته صورت واقعی ادبیات عاشورایی را بنمایاند تا باعث کج فهمی تعدادی نگردد. روی این جهت باید گفت ادبیات عاشورایی به دلایلی که بعداً بدان ها اشاره خواهم کرد در گزند آسیب ها و آفات قرار گرفته است که به طور نمونه می توان به این آسیب ها اشاره نموده:

الف. آسیب های محتوایی؛ از قبیل:

1) غلو: طرح مسایل غلو آمیز در عزاداری ها امر غیر قابل انکار می باشد؛چنان چه گفته می شود طول نیزه امام حسین(ع) 60 ذراع و از بهشت آمده بود. ادبیات عاشورایی نیز از این آسیب به دور نمانده است. آن جا که شاعر می سراید:

هرکه می خواد هرچه بگه / من سگ کوی زینبم

بهشت جاودان زتو / کران و بی کران ز تو

سلطنت جهان ز تو / من سگ کوی زینبم

این غلو ها به مسایل عاشورا محدود نمی ماند بلکه تمام وقایع بعد از عاشورا را نیز دربر می گیرد و منجر به ارتداد وکفر(حسین اللهی و زینب اللهی) می گردد.

این غلو ها باعث گردیده تا حقانیت و صحت عزاداری ها مورد شک و پرسش قرارگیرد و از طرفی، اعتماد مردم از سوگواری های عاشورا کاهش یابد و مخالفین فرصت پیدا کنند که کل نهضت حسینی را به استهزا بگیرند و سوگواران را "دیوانگان حسین" بخوانند. در حالی که قرآن به صراحت غلو در دین را نهی قرارداده و منع کرده است. آن جا که می فرماید:

قل یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم

ای اهل کتاب! در دین تان غلو نکنید

یا پیامبر(ص) می فرماید: ایکم والغلو فی الدین فانما هلک من کان قبلکم بالغلو فی الدین

از غلو در دین بپرهیزید، گذشته گان شما با غلو در دین هلاک شدند

(سایت دین واندیشه : سید احمدخاتمی، آسیب شناسی محرم وعزاداری آن)

یا حضرت علی(ع) می فرماید: الهم انی بریء من الغلات کبراءت عیسی بن مریم من النصاری الهم اخذ لهم ابداً و لا تنتصر منهم احداً

خدایا من از غلات بیزارم همانند بیزاری حضرت عیسی از نصارا. خدایا آن ها را تا همیشه خوار کن و هیچ کدامی از آن ها را یاری مکن!

(همان)

2) دروغ:  گاهی شاعران و مداحان در بیان واقعه ی عاشورا به دروغ پناه می برند؛ مثلاً می گویند عدد کسانی که با امام حسین جنگیدند 000/600 نفر سواره و یک میلیون یا 000/800 نفر پیاده بودند که امام حسین 000/300 نفر آنها را کشت و حضرت عباس 000/25 نفر آنها را به هلاکت رساند! در حالی که نص تاریخیِ مورد اعتماد می گوید: عدد لشکر یزید 000/30 یا 000/80 یا 000/100 بیش تر نبوده است. نمونه ی این نوع دروغ ها را می توان به وفور در ادبیات عاشورا یافت. "لؤلؤ و مرجان" محدث نوری و "حماسه حسینی" برخی از این دروغ ها را اشاره کرده اند از جمله آن چه در این کتاب ها به عنوان وقایع دروغین نام برده شده است این موارد می باشد:

-حضور لیلا مادر علی اکبر در کربلا ونذر کردنش که اگر علی اکبر سالم برگردد، از کربلا تامدینه را ریحان بکارد و همچنان آمدنش به سر جنازه وی و این که وی فرمود:

خیز ای بابا از این صحرا رویم / نک به سوی خیمه لیلا رویم

-یا عروسی قاسم در روز عاشورا چنان چه شاعر سروده:

بس که ببستند بر او برگ و ساز/ گر تو ببینی نشناسیش باز

-یا آمدن اسرا در روز اربعین به کربلا و ملاقات امام زین العابدین با جابر انصاری که  در هیچ کتاب معتبر تاریخی تأیید نشده چرا که راه مدینه از کربلا نمی گذرد.

-یا آمدن زعفر جنی و هاشم مرقال به یاری حسین بن علی (ع) در کربلا؛ در حالی هیچ یک حقیقت نداشته  و مرقال از یاران امیر المومنین بود که بیست سال پیش کشته شده بود.

این موارد و موارد بسیار دیگر از این دست، در زبان مداحان و شاعران ذکر می گردد که با حقیقت فاصله طولانی دارند.

3-عفو گناه:عفو گناه با گریه بر حسین یکی از اسباب دیگری است که مداحان از آن استعانت می جویند و شاعران به مدد آن به تحریک عواطف مردم می پردازند؛ چنان چه در این شعر می  بینیم:

گر شفاعت به کف اوست بر آنم که به کف / برنگیرند به دیوان عمل میزان را

یا:

"حاجب" اگر معامله حشر با علی است / من ضامنم که هرچه خواهی گناه کن

یا:

گرچه از حد فزونست گناهم / پور زهرا بود عذر خواهم

روز  محشر مگو بی پناهم / در پناه لوای حسینم

من گدایم گدای حسینم / مستحق عطای حسینم

(فرقانی کوه بیرونی رحمت الله، نغمه های جانسوز، ص 71 )

4) بیان مفاهیم غیر ارزشی: چیز دیگری که ادبیات عاشورایی را به بیراهه کشانده است بیان مفاهیمی است که هیچ گونه بار ارزشی ندارند؛ چه بسا توهین و اهانت به مقام آن بزرگواران  محسوب می گردند مانند اصطلاح " زین العابدین بیمار"، "زینب مضطر" و... چنان چه در این شعر می خوانیم:

از دست یزید آن چه من زار کشیدم / شرحش نتوان کرد که بسیار کشیدم

اول که مرا در دربار نگه داشت / بس خفت و خواری که بدان بار کشیدم

من بودم و شصت و دو زن، آورده به مجلس / شرمنده شده رو سوی دیوار کشیدم

او بود و دو صد کس به دو صد کرسی زرین / من بودم و بس، بازوی بیمار کشیدم

او خم شد و می خواست به آهنگ دف و نی / من راست شده دیده به دربار کشیدم

او خم شد و خواهش ز حرم کرد کنیزی / من خم شدم و دامن حضار کشیدم

او خم شد و زد چوب به لب های حسینم / من راست شده پنجه به رخسار کشیدم

او راست شد و حکم به قتل پسرش کرد /  من راست شده نعره پدروار کشیدم

(واصل کابلی، ص 178)

ب. آسیب های شکلی؛ از قبیل:

1) موسیقی مبتذل: گرایش به موسیقی از دیگر آسیب های ادبیات عاشورایی خصوصاً شعر به حساب می آید. شعر عاشورایی طی یکی دو دهه اخیر با نوعی از موسیقی  همراه گردیده که درخور شأن عاشورا  و نهضت حسینی نیست بلکه مناسب مراسم عروسی و مجالس لهو می باشد؛ مانند موسیقیی که در این شعر نهفته است:

همه هستیم و مدیون چشماتم می دونی  / از همان روز ازل مست نگاتم می دونی

کار چشماش دلبریه / قد و بالای قشنگش عجب محشریه

سیاهه چشات جزیره دله / هر کس از نسل توئه چه خوشگله

2- شعار زدگی: تعدادی از شاعران برای این که به مخاطب های بیش تری دست یابند، از معیار های ادبی و هنری شعر غافل مانده و به شعار و صراحت روی آورده اند. این نوع برخورد شعاری نه تنها باعث جاودانگی عاشورا نمی گردد بلکه لطمه ی بزرگی را به پیکر نهضت حسینی وارد می آورد و ارزش های ماندگار آن را زیر سؤال می برد.


محمود جعفری؛ قوس 1388- کابل

تهیه و تنظیم: مهسا رضایی- تبیان