تبیان، دستیار زندگی
دیدگاه‌های استادان ادبیات فارسی درباره حماسه‌سرایی «دقیقی» ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دیدگاه‌های استادان ادبیات فارسی درباره حماسه‌سرایی «دقیقی»

دقیقی، پیشگام فردوسی در حماسه‌سرایی

دقیقی، پیشگام فردوسی در حماسه سرایی

دقیقی از سخنوران پیشگام زبان فارسی در سده چهارم است که به گمان بسیار میان سال‌های 320 تا 330 قمری در شهر توس بدنیا آمده است. او در روزگار جوانی به دربار امیران آل محتاج (چغانیان) پیوست و از ستایشگران امیر فخرالدوله ابوالمظفر احمد چغانی شد. آل محتاج فرمانروایان محلی بودند که در بخش فرازین مسیر رود جیحون در ماوراء‌النهر حکومت می‌کردند.

علاوه بر هزار بیت دقیقی که به «گشتاسب نامه» معروف است، ابیات پراکنده‌ای از او به‌جای مانده است. دکتر محمد دبیرسیاقی آن بیت‌های بازمانده را به همراه اشعار چند شاعر سده‌های نخست ایران، در کتاب «گنج بازیافته» منتشر کرده است. وی سپس در سال 1347 «دیوان دقیقی» را تصحیح و به چاپ سپرد. ویرایش دیگری از دیوان دقیقی توسط دکتر محمدجواد شریعت در سال 1368 چاپ و به‌ دستیاری انتشارات اساطیر منتشر شده است.

دقیقی راه حماسه ملی ایران را گشود

دیدگاه‌ها درباره شعر دقیقی گوناگون است اما در مجموع سخن او را استادانه و نمونه برجسته‌ای از شعر آغازین فارسی می‌دانند. هر چند دقیقی در حماسه‌سرایی به توانایی فردوسی نیست اما ارزش کار او را نباید نادیده گرفت. دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن ارزیابی خود از شعر دقیقی را چنین بازگو می‌کند «ما امروز هر چه از هزار و اندی سال پیش به دستمان می‌آید، آن هم از شاعر معتبری چون دقیقی، برایمان مغتنم است. خود کهنگی و کمیابی، یعنی بازماندگی از دوره‌ای که آن همه آثار از آن گم شده، کافی است که هر چه باشد گرانبها باشد.

درباره دقیقی جز این راهی نداریم که در قضاوت راجع به شعر او از یک سو او را کسی بدانیم که راه حماسه ملی ایران را گشوده است و از این حیث حق بزرگی بر گردن فرهنگ ما دارد و از سویی دیگر او را سراینده‌ای ببینیم که خواه ناخواه باید منزلتش بر حسب ارزش شعرش سنجیده شود»

اسلامی ندوشن شعر دقیقی را یکدست نمی‌داند و می‌گوید «در دقیقی جا به جا چنین احساس می‌شود که زبان نثر است که وزن و قافیه در آن گذارده شده است. لحن او روی هم رفته، جز در موارد استثنایی، از آن روح پهلوانی و بلند که شعر فردوسی را بهار افشان می‌کند، دور است. در شعر دقیقی نیز همان پایه‌های اصلی وصف میدان، وصف صحنه کارزار، نتیجه‌گیری و اظهار نظر عبرت‌آموز هست ولی همه این‌ها به کوتاهی و گاه سرسری آمده است. خواننده گاه گاه این احساس برایش پیدا می‌شود که شاعر خسته و بی حوصله است و دل به کار نمی‌دهد. با این حال ما همواره نام فردوسی و دقیقی را کنار هم می‌یابیم و نام فردوسی با هیچ نام دیگری آن‌قدر پیوسته نیست که با نام او»

دقیقی شاعری چیره‌دست، توانا و روان‌گوست

دکتر ضیاء‌الدین سجادی درباره دقیقی می‌نویسد «دقیقی شاعری چیره‌دست، توانا و روان‌گوست. در گشتاسب‌نامه کلمات، ترکیبات و تعبیرات متناسب با داستان را آورده و کهنگی و اصالت اجزاء را حفظ کرده است. نکته قابل ذکر این است که اشعار دقیقی و هم‌عصرانش اگر چه در نظر ناقدان سخن‌ دارای برهم خوردگی وزن یا عیب قافیه است اما خود آنان برای بیان معنی و مقصود و احساس خود بدین گونه نابسامانی‌های شعر توجه نداشتند و احساس و اندیشه و هنر شاعری را با روان‌گویی و ساده‌گویی همراه می‌کردند و این خود از ویژگی‌های سبک شاعران این دوره است»

دکتر سجادی یک ویژگی شعر دقیقی را دوری از اندوه و غمخواری می‌داند و می‌نویسد «شعر دقیقی و شاعران هم زمان او حکایت غم و اندوه نمی‌کند و سوز و گداز و آه و افسوس کم دارد و بیان هجران و دوری نیز ساده گفته شده. حتی مرگ دوستان و یاران و عزیزان و امیران و بزرگان، واقعیتی پذیرفتنی است و چندان تلخ و ناگوار به نظر نمی‌آید. به این جهت در اشعاری که برای سوگ سروده شده، از مرگ به سادگی و طبیعی سخن گفته شده است»

همخوانی میان حماسه‌سرایی ایرانی

دکتر جلال خالقی‌مطلق، مصحح شاهنامه، نیز در ارزیابی شعر دقیقی می‌گوید «کسی که قبلا در شعر فردوسی به قصد تصحیح یا تحقیقی تامل بیشتری کرده باشد، چون به شعر دقیقی می‌رسد بلافاصله درمی‌یابد که سخن از جهات گوناگونی تغییر می‌کند. یکی از این جهات کاسته شدن از سرعت جریان وقایع است. این درنگ دقیقی را در پیشبرد رویدادها می‌توان بر دو گونه شمرد، یکی درنگی که ناشی از تکرار زائد جزییات است و دیگری خشکی شعر دقیقی، به ویژه نسبت به شعر فردوسی، است و نیز کمی توصیف در شعر او»

با این همه دکتر خالقی همانندی‌هایی میان شعر دقیقی و فردوسی می‌یابد و می‌گوید «با همه اختلافی که میان شعر دقیقی و فردوسی است، مقداری همخوانی نیز میان سخن آن‌ها وجود دارد که گاه از محدوده واژگان و اصطلاحات حماسی درمی‌گذرد و به برخی تعابیر و توصیف‌ها می‌کشد. احساسات ملی دقیقی هم همانند فردوسی چشمگیر است. دقیقی ایران را می‌ستاید و بزرگان دشمن را تحقیر می‌کند و با صفاتی مانند، جادو، جادوی پیر، جادوی زشت، پلید، پلشت، دیو، اهریمن نام می‌برد»

در نظر دقیقی، طبیعت سرشار از زندگی است

دکتر غلامحسین یوسفی از زاویه‌ای دیگر به شعر دقیقی نگریسته و آن را از دید توجه به مظاهر طبیعت، درخور ارزش دانسته است. او می‌نویسد «دقیقی در روزگاری شعر می‌سروده که شاعران با طبیعت و مظاهر آن انس و همدلی فراوان داشتند و تصویر هر چیزی را در مناظر طبیعت متجلی می‌دیدند. به عبارت دیگر، جلوه‌های رنگ رنگ و دامنه گسترده و پُر نقش طبیعت الهام بخش طبع آنان در نگارگری‌های شاعرانه بود. در نظر دقیقی، طبیعت سرشار از زندگی است و جلوه‌های گوناگونش یادآور صوری که شاعر از معشوق و احوال درونی خویش و دیگر معانی و مفاهیم در ذهن دارد. این کیفیت، شعر دقیقی را گرم و حساس می‌دارد. تصاویر شاعرانه او هم نه تنها گریزنده و دشواریاب نیست، بلکه با همه تازگی و مطبوعی، مانوس است و در دسترس»

دقیقی قصیده‌پرداز و غزل سرا؛ سپس مثنوی‌پرداز و حماسه‌سرا

دکتر محمد ترابی نیز بر جنبه تغزلی شعر دقیقی تاکید می‌کند و در این باره می‌گوید «حقیقت این است که دقیقی را باید ابتدا شاعر قصیده‌پرداز و غزل‌سرا دانست و سپس مثنوی‌پرداز و حماسه‌سرا. زیرا نخست آن که هزار بیت گشتاسب‌نامه را اگر شاعر به فرض محال برای خواهش دل خود ساخته باشد، نه به سفارش یک امیر یا فرمانروا، تازه از نظر شمار ابیات نسبت به دیوانی که از او بجا مانده است، در اقلیت است.

دیگر این که هزار بیت ابتدای شاهنامه، نه تنها شناساننده جایگاه شاعری دقیقی نیست، بلکه مرتبه او را اندکی پایین آورده است. از سویی دیگر گشتاسب‌نامه دقیقی در کنار شاهنامه فردوسی که گوهر یکتای دریای سخنوری است، قرار گرفته و ناگزیر قدرت شاعری فردوسی و کلام استوار او به خواننده این جرات و جسارت را می‌دهد تا سخن دقیقی را به چیزی نگیرد»

عبدالشکور احسن، استاد فارسی دانشگاه پنجاب پاکستان، نیز اشاره به سهم فراوان دقیقی در تاریخ حماسه‌سرایی ایران دارد و سخن او را نمونه عالی شعر حماسی می‌داند و می‌گوید «دقیقی یکی از بزرگترین شعرای سده چهارم است که در سنت حماسه‌سرایی ایران تاثیر بسزا داشته است. فردوسی از شعر او الهام گرفته و همین دلیل روشنی برای بزرگی و عظمت دقیقی است»

دقیقی، مرد میدانی به فراخی تاریخ و فرهنگ ایران

دیدگاه دکتر میرجلال‌الدین کزازی نیز در باره شعر دقیقی همراه با ستایش است. او می‌گوید «دقیقی بی گمان سخنوری است در پایه و مایه خویش توانا که دیگر سرایندگان او را ستوده‌اند و گرامی داشته‌اند. نمونه را، فرخی سیستانی که از چامه‌سرایان استاد در سخن پارسی است، در چامه پرآوازه «داغگاه»، دقیقی را چونان نمونه‌ای والا در سخنوری و ستایشگری نام می‌برد».

با این همه کزازی، دقیقی را شاعری به توانایی فردوسی نمی‌داند و اشاره می‌کند «داستان این است که دقیقی، با همه آوازه و استادیش در ادب پارسی، مرد میدانی به فراخی تاریخ و فرهنگ ایران که فردوسی بی همال و همآورد در آن توسن طبع را به تازش در آورده است، نیست. هر سالاری دیگر، جز او که در پهنه‌ای چنین فراخ درمی‌تاخت، در می‌ماند. فردوسی و شاهنامه به دو روی سکه می‌مانند و پیوندی سرشتین و ساختاری و اندام‌وار با یکدیگر دارند»

ارزیابی گشتاسب نامه دقیقی از دیدگاه یاحقی

سرانجام، دکتر محمدجعفر یاحقی، استاد زبان و ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، در ارزیابی گشتاسب نامه دقیقی می‌گوید «من تردیدی ندارم که اگر فردوسی هزار بیت دقیقی را در شاهنامه جاویدان خویش ماندگار نمی‌کرد، امروز گشتاسب نامه دقیقی همان جایی بود که شاهنامه‌های مسعودی و ابوالموید هست.

هیچ قرینه‌ای در دست نیست که نشان دهد جوهر شعر مسعودی و میزان زمان‌شناسی ابوالموید از دقیقی برتر و بالاتر بوده است. شعر دقیقی اینک به عنوان نمونه پیش روی ماست و می‌تواند از جهات گوناگون مورد نقد و داوری قرار گیرد. اندکی شعرشناسی و زمان‌دانی به ما می‌گوید که اگر فردوسی هزار بیت دقیقی را نمی‌آورد، این هزار بیت از میان می‌رفت»


منبع: خبرگزاری کتاب ایران

تهیه و تنظیم: مهسا رضایی- ادبیات تبیان