تبیان، دستیار زندگی
کاستیهای ادیان سنتی از علل پیدایش معنویتهای نوظهور شناخته شد، به دلیل اینکه هر کجا در هر زمینه ای خلأیی بوجود آید، آنجا مورد سوء استفاده دیگران قرار گرفته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علل گرایش به عرفانهای نوظهور (3)

عرفان های نوظهور

کاستیهای ادیان سنتی از علل پیدایش معنویتهای نوظهور شناخته شد، به دلیل اینکه هر کجا در هر زمینه ای خلأیی بوجود آید، آنجا مورد سوء استفاده دیگران قرار گرفته است.

در مورد عرفانهای نوظهور این منظور کاملا صدق می کند، به این بیان که، یکی دیگر از علل گرایش مردم به این شبه عرفانها، در واقع وجود یک خلأ در دین ماست، که این مطلب را از چند جهت بررسی میکنیم.

البته لازم به ذکر است که دین مبین اسلام از هر گونه نقص و ایرادی مبرا می باشد، و اگر اشکالاتی هم دیده می شود، در خود دین نیست بلکه در نحوه ارائه و عمل به آن است.

در جلسه ای در حضور حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته) فرمودند: یک شخص انگلیسی با مطالعه اسلام و ابعاد گوناگون آن، عاشق این دین شده و مسلمان شدند، بعد از مدتی که ایشان تبدیل به یک مسلمان معتقد و ملتزم به دستورات اسلام شده بودند، به پیشنهاد یکی از دوستانش برای دیدن مسلمانان دیگر، عازم سفر معنوی حج می شود، بعد از بازگشت از سفر حج، وقتی دوست وی از او در مورد سفرش و مسلمانان سوال می کند، ایشان میگویند که من اسلام را دیدم که مسلمان شدم، ولی اگر از ابتدا برای شناخت اسلام مسلمانان را می دیدم مسلمان نمی شدم. در واقع مطلب به این معنی است، که کاستیهایی که از دین اسلام دیده می شود، مربوط به خود دین نیست بلکه اشکال در اجرای آن است.

حال اگر بخواهیم یکی از علل گرایش به عرفانهای نوظهور را کاستیهای دین بدانیم، می توان در موارد ذیل به آنها اشاره کرد:

1- عدم عرضه دین

عدم ارائه صحیح دین مبین اسلام و عرفان نشأت گرفته از آن، به جوانانی که دیدگاههای علمی در آنها نهادینه شده است؛ و همین مسئله میدان را برای تکتازی گروههای فکری معنویت گرا و دیگر فرقه ها باز گذاشته و نسل جوان امروز را ناخودآگاه به سمت آنها سوق می دهد. در حالی که به علت بیان نکردن مبانی دین، حتی از اولیات اسلام بی اطلاع هستند.

2- سخت گیری

دین ما دینی است که احکام و دستوراتش برسهل و آسانی گذاشته شده است، و تکالیف آن به نسبت سن، صحت بدن، میزان درآمد، علم به احکام و ... متغیر بوده و اجباری برای یک شکل بودن آنها نیست، برای مثال؛ نماز واجب است، و مطمئنا وقت زیادی در 24 ساعت از نماز گذار نمی گیرد، اما همین نماز برای پسر 13 ساله واجب نیست، برای کسی که نمی تواند ایستاده بخواند فرمودند نشسته بخواند، اگر باز هم نمی تواند خوابیده بخواند و ...، این موارد همه دلیل بر سخت گیری نکردن اسلام است، که متأسفانه برخی آن را سخت جلوه داده و یا سخت می دانند بی آنکه شناخت درستی از آن داشته باشند.

یکی دیگر از جنبه های ایجاد ضعف در دین، عالمان بی عمل هستند، که خود به دستورات گفته شده عمل نمیکنند و این خود باعث بدبین شدن به دین می شود. امروزه از رادیو و تلویزیون و جراید گوناگون افرادی مختلف به ترویج اسلام و عرفان می پردازند، که اشتباهات این افراد در محیط اجتماع عمدا یا سهوا، مردم را از ایشان و مطالب ارائه شده ایشان دور می سازد

3- سخت گویی

هر عصرى ویژگیها، ضرورتها، و تقاضاهایى دارد، كه از دگرگون شدن وضع زمان و پیدا شدن مسائل جدید و مفاهیم تازه در عرصه زندگى سرچشمه مى‏گیرد.

همچنین هر عصرى مشكلات و پیچیدگیها و گرفتاریهاى مخصوص بخود دارد كه آن نیز از دگرگونى اجتماعات و فرهنگها كه لازمه تحول زندگى و گذشت زمان است مى‏باشد.

دین

وظیفه اصلی مبلغین دین اسلام برگرداندن میراث علمى و فرهنگى اسلام به زبان روز، و پیاده كردن همه آن مفاهیم عالى از طریق زبان "عصرى" در روح و جان و عقل نسل كنونى است.

چه زیبا فرمود آن پیشواى راستین: «آن كس كه از وضع زمان خود آگاه است مورد هجوم اشتباهات قرار نمى‏گیرد» (مضمون حدیث معروفى كه از امام صادق(علیه السلام) نقل شده «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس.»)

بهتر است دین اینگونه بیان شود:

- به زبان ساده و رسا باشد، امّا سست نباشد.

- از اصطلاحات فنى علوم كه باعث مشكل شدن فهم دین است دور باشد.

- به مطالبى كه راهگشاى زندگى و قابل عرضه در جامعه مسلمین، بلكه قابل ترجمه و انتقال به تمام جوامع انسانى بوده و به راستى «هُدىً لِلنَّاسِ» و «هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» باشد پرداخته شود، چه آنكه مطالب قرآن و دین محصور به عصر و زمان معیّن و یا فرد و جمعیت معینى نیست.

- برداشت از آیات و احادیث از راه دلالت آیات باشد و متّكى بر تفسیر به رأى و استحسان‏هاى دلخواه و روایات ضعیفه نباشد.

- روایات معتبره وارده از اهل بیت علیهم السلام كه یكى از ثقلین كتاب اللَّه و عترت رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله هستند و رجوع به آنها بر حسب دستور رسول اكرم صلى اللَّه علیه و آله لازم است باید مورد نظر باشد.

4- فاصله بین حرف و عمل

یکی دیگر از جنبه های ایجاد ضعف در دین، عالمان بی عمل هستند، که خود به دستورات گفته شده عمل نمیکنند و این خود باعث بدبین شدن به دین می شود. امروزه از رادیو و تلویزیون و جراید گوناگون افرادی مختلف به ترویج اسلام و عرفان می پردازند، که اشتباهات این افراد در محیط اجتماع عمدا یا سهوا، مردم را از ایشان و مطالب ارائه شده ایشان دور می سازد.

وظیفه اصلی مبلغین دین اسلام برگرداندن میراث علمى و فرهنگى اسلام به زبان روز، و پیاده كردن همه آن مفاهیم عالى از طریق زبان "عصرى" در روح و جان و عقل نسل كنونى است
دین حافظ

5- عرضه در زمان نامناسب

اطلاع دقیق از زمان مناسب انتقال هر مفهومی میتواند کمک بسزایی در درست منتقل شدن مبانی دین کند.

6- عرضه در مکان نامناسب

گاهی اوقات به خاطر انتخاب زمان نامناسب برای انتقال مفاهیم دینی، ضمن شکست در انتقال آموزه های دینی، مخاطب را نسبت به آن آموزه ها بد بین می کنیم.

7- عملیاتی نکردن مفاهیم دین در زندگی

اگر اعمال و اذکار دین را بتوان با زندگی امروزی مردم گره زد، و دین را در بطن زندگی آنها نشان داد، مطمئنا پذیرش آموزه های دین برای همگان آسان و لذت بخش خواهد شد.

همچنین دادن دستوراتی کاربردی در زندگی مردم، که مانع دور شدن آنها از خدا و آموزه های دینی شود.

امام صادق علیه السلام ـ در پاسخ به این سؤال كه چرا نماز با آن كه مردم را از كار و رسیدن به مشكلات و نیازهایشان باز می دارد و باعث زحمت و رنج جسمی آنهاست، واجب گردید ـ فرمود: چون اگر فقط به آمدنِ دین و وجود كتاب (قرآن) در میان مردم اكتفا می شد، و عاملی نمی بود كه یاد و خاطره پیامبر را در میانشان نگه دارد، به همان سرنوشت پیروان ادیان پیشین دچار می شدند. آنها نیز برای خود دینی و كتابی داشتند و عدّه ای را به سوی آیین خود فرا خواندند و در راه آن با آنان جنگیدند، اما با رفتن آنها، دین و آیینشان هم كهنه شد و از بین رفت. خداوند تبارك و تعالی چنین خواست كه مسلمانان نام و یاد محمّد صلی الله علیه وآله، و دین او را از یاد نبرند؛ از این رو، نماز را بر ایشان واجب فرمود، تا روزی پنج مرتبه به یاد او باشند و نامش را به زبان آورند، و آنان با نماز و یاد خدا سر بندگی فرود آورند، تا مبادا از یاد خدا غافل شوند و فراموشش كنند و در نتیجه یاد و نامش محو شود.(میزان الحكمه 6، ص 283، حدیث 10730 )

نوشته داریوش عشقی – گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.