تبیان، دستیار زندگی
كسی را میشناسم كه زیاد پای منبر هایش میرفت . از آن موقع ها كه حرف می زند انگار قند توی دلش آب می شود ، لحنش حماسی می شود ناخود آگاه ! و تو اینها را كه میبینی ، آه میكشی كه ای كاش محمد تقی حالا بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راه هايي كه به سراب نمي رسند!
فلسفی

كسي را ميشناسم كه زياد پاي منبر هايش ميرفت . از آن موقع ها كه حرف مي زند  انگار قند توي دلش آب مي شود ، لحنش حماسي مي شود ناخود آگاه ! و تو اينها را كه ميبيني ، آه ميكشي كه اي كاش محمد تقي حالا بود

قرار است راجع به آيت الله محمد تقي فلسفي بنويسم . چند روز است كه اين قرار را گذاشته ايم .راجع به اش زياد خوانده ام . زياد هم شنيده ام . از آنها كه در دوران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي پاي منبرهاي اين فرزانه نشته بودند و او از "راه" برايشان ميگفت .از "راه هايي " كه بايد پيدا مي كردند ،از "راه هايي "كه بايد مي رفتند ، و از " راه هايي " كه بايد از بيراه ها تميز داده مي شدند .

مي خواهم بنويسم ! اما نمي توانم . نمي شود انگار ! نمي دانم از كجا بايد شروع كنم ، نه اينكه ندانم ، نه اينكه نتوانم ، نمي شود انگار ! يك جاي كار گير دارد . يك جاي كار مي لنگد انگار !

از پشت ميزم بلند مي شوم ، وضو ميگيرم‌،‌دو ركعت نماز مي خوانم برايش‌. براي او كه نه ! براي خودم كه او را بيابم .حمد و سه تا توحيد هم مي خوانم .حالا دو باره آمده ام پشت ميزم و جرقه هاي ذهني ام را جمع و جور مي كنم ...

از خيلي از آدم ها كه مي خواهي حرف بزني ناچاري پاي پدرو مادرشان را بكشي وسط ماجرا ! يعني مهم است بداني پدر كه بوده و مادر چه بوده كه طفل تازه به دنيا آمده به سال 1286 ش ، در تهران بشود"حضرت آيت الله محمد تقي فلسفي"، همان آيت الله فلسفي معروف خودمان ! همان كه صداي منبر هايش هنوز  در گوش شهرمان مي پيچد .

پدر ، شيخ محمد رضا تنكابني است . مجتهد و مدرس بزرگ كه سال ها در مدرسه فيلسوف الدوله  تهران تدرسي مي كرد . از شاگردان ميرزا هاشم آملي بود . مرجع عموم مردم بود و در باب مسايل فقهي محل رجوع بزرگترين عالمان و قضات آن زمان .

مادر هم البته دست كمي نداشت . " طوبي" خانم دختر "ابوالحسن تاجر اصفهاني" بسيار مهربان و به شدت متدين بود . طوبي خانم در تمام طول دوره كشف حجاب ، هرگز از خانه اش خارج نشد .

محمد تقي بعد از پايان دوره شش سالگي به مدرسه توفيق وارد شد كه مدير اين مدرسه فردي با ايمان و باسواد و اهل معرفت و فضيلت به نام شيخ محمد رضا توفيق بود . محمد تقي طي شش سال در دبستان توفيق مشغول كسب مقدمات ابتدايي شد و توانست گواهينامه اتمام تحصيلات ابتدايي را در يافت كند .

بعد از اينكه تحصيلات ابتدايي را تمام كرد ،در مدرسه حاج ابوالفتح ، تحصيل مقدمات علوم اسلامي را شروع كرد . او صرف و نحو را از شيخ محمد رشتي ، علم معاني و بيان را بر اساس كتاب " مطول" از ميرزا يونس قزويني ، فقه و اصول را از شيخ محمد علي كاشاني ،و از پدرش آيت الله تنكابني قوانين وشرح لمعه را آموخت .

او در تحصيل علم فلسفه بسيار كوشا بود ،و در اين زمينه از محضر  اساتيدي همچون ميرزا مهدي آشتياني ،شيخ ابراهيم امامزاده زيدي ،سيد كاظم عصار ، و ميرزا طاهر تنكابني استفاده كرد .

محمد تقي در آستانه 24 سالگي با دختر عمويش ، خديجه خانم  ازدواج كرد. خديجه خانم با مسائل شرعي و احكام  و تعاليم ديني آشنايي داشت و بانوان براي پاسخ به سوءالات ديني خود به او مراجعه مي كردند .

****

كسي را ميشناسم كه زياد پاي منبر هايش ميرفت . از آن موقع ها كه حرف مي زند  انگار قند توي دلش آب مي شود ، لحنش حماسي مي شود ناخود آگاه ! و تو اينها را كه ميبيني ، آه ميكشي كه اي كاش محمد تقي حالا بود ! بود و مي ديد كه ما درست وسط ميداني از سراب سرگشته مانده ايم  و باز هم از "راه" برايمان مي گفت . راه هايي كه به سراب نمي رسند !


تهیه و تولید گروه حوزه علمیه