تبیان، دستیار زندگی
فیض حسینی در کلام استاد امجد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فیض حسینی در کلام استاد امجد

(قسمت اول)

استاد امجد

بسم الله الرحمن الرحیم

در این روزها که دلها، بیشتر و بیشتر متوجه ساحت اباعبد الله الحسین علیه السلام و نهضت ایشان است؛ نگاهها بیش از سایر اوقات به خادمان آن حضرت میباشد.

یکی از این خادمان، عالم ربانی آیت الله محمود امجد است که در تمام ایام سال، جلسات اخلاقش را با توسل به اهل بیت نبوت و خصوصا سید الشهداء (علیهم السلام) گره زده است و در کنار تأکید بر نکات کلیدی چون «تقوا»، مشتاقان معارف ناب خاندان امامت و ولایت را به راه میانبُر حسینی هدایت میکند.

آشنایان با مجالس انس این استاد اخلاق، به عیان این نکته را در ایشان میبینند که با وجود مقام والای علمی، در عرض ارادت به خاندان عصمت، برای خود شأنیتی قائل نیست و خود را نوکر و روضهخوان این آستان و خصوصا خامس آل عبا علیهمالسلام میداند. لذا نام حاج آقا امجد با ذکر مولایش امام حسین علیه السلام همراه شده و شاید این فرمایش علامه طباطبایی (ره) -استادِ آقای امجد- را شنیده باشید که فرمودهاند: به او امجد كرمانشاهی نگویید بلكه «امجد كربلایی» بگویید. و استاد فاطمی نیا درباره آیت الله امجد گفتهاند: من یقین دارم كه ایشان اگر از دنیا برود، اهلبیت مثل نگینی ایشان را در برخواهند گرفت.

آن چه در پیش روی دارید گزیدههایی از گوهرهای کلام استاد در جلسات اخلاق ایشان است که درباره موضوع «امام حسین» علیه السلام گردآوری شده است.

امام حسین، راه نجات ما

به ضرس قاطع می گویم هزاران سال عبادت و اخلاق و نماز شب و... به یک پف شیطان بند است. باید رفت تو دامن امام حسین علیه السلام.

آنچه خوبان همه دارند...

امام حسین (علیه السلام) همه دین، مذهب و عرفان و اخلاق می باشد؛ قرآن، حقیقت  و انبیاء همهاش امام حسین (علیه السلام) می باشد. آنچه خوبان همه دارند حسین تنها دارد. هرچه هست پیش امام حسین می باشد. دست از امام حسین نکشید، همه چیز در دستگاه امام حسین می باشد. حسین آمد کربلا کشته شد برای شما.

برای هدایت ما

امام حسین (علیه السلام) بَذَل مُهجَتَه (مهجة: خون قلب) یعنی همه چیزش را فدا کرد برای هدایت ما.

امام حسین(علیه السلام) خودش و خانواده اش را قربانی کرد تا انسان بسازد؛ با «خود را ندیدن» و «خدا را در نظر گرفتن» می توان به خدا و خلق خدمت کرد. ارزش انسان به این است که خدا گونه شود.

امام حسین (علیه السلام) آمده تا «خود» را به «خدا» تبدیل کنیم.

تعقل، تفكر دارد از دست می رود.امام حسین (علیه السلام) علی اكبر (علیه السلام) را فدا كرد كه ما انسان بشویم. نه اینكه فقط دولا و راست بشویم.

امام حسین بی‌خودی علی‌اكبر، علی اصغر، قاسم، ابوالفضل را نیاورده شهید بشوند. آورده تا ما آدم بشویم. همه علما، عرفا، حكما همه را جمع كنید یك موی علی‌اكبر نمی‌شود.

قلب مردان خدا کانون عواطف می باشد. عاطفه جزء کمالات انسان می باشد انسان هرچه کامل تر باشد عاطفه اش قویتر می باشد. امام حسین (علیه السلام) کانون محبت عالَم  و کانون رحمت خدامی باشد. جوانی مثل  حضرت علی اکبر(علیه السلام) که تمام عالم  یک موی علی اکبر نمی شوند؛ همه جوانها،  تمام بزرگان، همه علما و حکما یک موی علی اکبر نمی شوند؛ این علی اکبر را جلوی امام حسین(علیه السلام) تکه تکه کنند و امام حسین(علیه السلام) گریه نکند! امام حسین(علیه السلام) اینها را قربانی نموده است. راجع به علی اصغر هم در روایت دیدم که «اشبه الناس برسول الله» یعنی اگر پیامبر خاتم انبیاء نبود، علی اصغر خاتم انبیاء می شد. اگر پیامبر خاتم انبیاء نبود علی اکبر خاتم انبیاء بود.

هدف قیام امام حسین

هدف از قیام امام حسین(علیه السلام)  نجات بشریت از جهالت و نادانی بود،  جهالت و نادانی مردم آن زمان نه به معنای فقر دانش و علم است، بلكه به معنای فقر فرهنگی و فقر نگرش صحیح سیاسی است.

هدف از قیام امام حسین(علیه السلام) انسان‌سازی جهت حیات در جامعه توحیدی است. منشأ همه فضیلت‌ها، قرآن و اهل‌بیت است و امام حسین(علیه السلام)، مسیر دفاع از آن را در طول تاریخ ترسیم كرد. عمل منكر، جامعه آن زمان را فرا گرفته بود و هیچ معروفی در میان نمانده بود و امام حسین(علیه السلام) با شهادتش، نفس مسیحایی خود را بر روح مرده جامعه آن روز دمید. امام حسین(علیه السلام) در مسیر رسیدن به كربلا،‌ برای یارانش از شهادت در راه خدا می‌گفت تا در طی راه، یاران مخلص و آماده شهادت را غربال كند و همین طور هم شد. كسانی بودند كه در طی راه، امام (علیه السلام) را رها كردند و چه بسا مشتاقانی كه در این مسیر با امام همراه شدند. البته پیامی را كه امام با این كار قصد انتقال آن را داشتند، امروز به وضوح در جامعه خودمان می‌بینیم. جهالت و نادانی مردم آن زمان نه به معنای فقر دانش و علم است، بلكه به معنای فقر فرهنگی و فقر نگرش صحیح سیاسی است.

آنقدر بایستی گریه بکنیم تا یک قطره اشک حقیقی بیرون بیاید.

استاد امجد
اثر مجالس حسینی

من باید بیایم در مجلس امام حسین(علیه السلام) که این کری وکوری ام ازبین برود.

حضرت حبیب بن مظاهر(علیه السلام) را در خواب دیده اند فرمود: اگر به دنیا بر می گشتم دلم می خواست دائم در مجالس امام حسین (علیه السلام) شرکت کنم.

هر جا اسم حضرت زهرا و امام حسین (علیه السلام) است دار الشفاء است.

از تباکی تا تفدیه

در مجلس امام حسین از تباکی (خود را به حال گریه آوردن) تا تفدیه،ارزش دارد. تفدیه یعنی حاضران سل خود و اهلش را فدای امام حسین (علیه السلام) کند.

به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس
چون حسین است در آن لحظه که مهمان من است
به سؤالم اگر آرند به میزان حساب
پاسخ آرم که حسین جان من است

یک قطره اشک

اگر یک قطره اشک در جهنم برای امام حسین (علیه السلام) بریزند، آن را خاموش می کند.

یک قطره اشک برای امام حسین (علیه السلام)، بهتر است از ذبح فرزند در راه خدا. چون وقتی ذبح حضرت اسماعیل منتفی شد و حضرت ابراهیم (علیه السلام) برای مصائب امام حسین (علیه السلام) گریه کرد، خداوند متعال این گریه را همپایه ذبح فرزندش در راه خدا قرار داد. (رک : کتاب الخصائص الحسینیة مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر شوشتری)

می دانید اگر جوان قطره اشکش  جاری شود خدا حیا می کند و دعایش را مستجاب می کند خدا اینقدر شماها را دوست دارد. امام حسین (علیه السلام) هم شماها را دوست دارد؛ امام حسین هم مال و منال و خواهر و برادر و اهلبیتش را فدا کرده تا من و تو هدایت شویم.

یا حسین یا حسین گفتن و مردن خوش است
جان خود را به دست او سپردن خوش است

سوغاتی برای خدا

در درگاه خدا باید سوغات آورد. سابق، سوغات رایج بود؛ ولی الان هرجایی می روی همه چیز هست. سوغات چیزی باید برد که جایی نباشد. پیش خدا چه چیزی باید برد که خدا نداشته باشد. یک عده ملال گر از ازل تا به ابد گریه می کنند، گور این گریه ها، خدا به این گریه ها که اعتنایی نمی کند.

گریه خوب است، آنقدر بایستی گریه بکنیم تا یک قطره اشک حقیقی بیرون بیاید.

خیال نکنید گریه چیز کمی است؛ ولی گریه کردن معرفت می خواهد. این که یک قطره اشک بر امام حسین (علیه السلام) آتش جهنم را خاموش میکند یعنی جانش بر امام حسین می سوزد و این بهصورت اشک از چشمانش جاری می گردد.

ولی خدا معرفت و عجز میخواهد گریه نمی خواهد، در صندوق خدا عجز پیدا نمی شود همه چیز پیدا می شود الا عجز.

گریه، فقط بر مصائب اهل بیت

یك قطره اشك بر امام حسین جهنم را خاموش می كند. مسلمانی كه بر اساس مكتب اسلام زندگی می كند نباید بر هیچ مصیبتی گریه كند به جز مصیبت اهل بیت(علیه السلام). باید به گریه جهت داد. باید مصیبت ها را بهانه كرد و برای امام حسین(علیه السلام) گریه كرد، نه اینكه امام حسین(علیه السلام) را بهانه كرد و برای مصیبت های دیگر گریست! چرا در همه مصیبت ها برای اهل بیت گریه نكنیم؟ درحالیكه اگر یك قطره اشك بر حسین(علیه السلام) جهنم را خاموش می كند.

این امتیازات حاصل مصیبتهای عظیمی است كه هیچ كس جز اباعبدالله در راه خدا آنها را تحمل نكرد. هدف او هم یاری دین خدا بود و می خواست تا بقیه هم در این راه، او را یاری كنند. وقتی كه حسین(علیه السلام) یكه و تنها صدا میزد «هل من ناصر ینصرنی» همه موجودات از جن و ملائكه و... اعلام آمادگی كردند، اما او نپذیرفت؛ چون هدفش نابودی دشمن نبود، هدفش هدایت بود و فقط با كشته شدن او این هدف محقق می شد. او تا آخرین لحظه قبل از شهادت تلاش كرد تا دشمنانی كه به قصد ریختن خون او آمده بودند را هدایت كند.

استاد امجد

همه اتفاقاتی كه برای ایشان و اصحاب و اهل بیت و حضرت زینب (سلام الله علیها) اتفاق افتاد برای هدایت بود و واضح است كه این برنامهای از پیش تعیین شده بود تا انسانها هدایت شوند. بعد از گذشت سالها از این حادثه، هرانسانی می تواند از این ماجرا راه درست را پیدا  كند و این مسأله مختص به شیعیان یا مسلمانان نیست. هیچ كس همانند حسین(علیه السلام) نیست... حسین(علیه السلام) فرزند زهرا (سلام الله علیها) و فرزند علی (علیه السلام) امیرالمؤمنین است... و بزرگان گفته اند كه: واجب لاشریك له خدا است و ممكن لاشریك له حسین است!

ممكن الوجودی كه نظیر ندارد اباعبدالله الحسین(علیه السلام) است. اباعبدالله مخلوق است اما نظیر ندارد. او مخلوق است اما شریك ندارد. البته این انوار چهارده معصوم(علیه السلام) یكی است اما بصورت چهارده اسم در این عالم ظاهر شده اند... آنها در عالم نور امتیازی به هم ندارند اما در این عالم هر كدام به گونه ای ظاهر شده اند.

برای حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) 300 امتیاز برشمرده اند كه هیچ یك كس دیگر این امتیازات را ندارد. همه فقها خوردن خاك را حرام می دانند اما خداوند در تربت امام حسین(علیه السلام) شفا قرارداده است! یك قطره اشك بر اباعبدالله الحسین(علیه السلام) حد و حساب ندارد. یك قطره اشك بر امام حسین(علیه السلام) از سربریدن فرزند(قربانی فرزند) در راه خدا با ارزش تر است و دلیل آن هم ماجرای قربانی كردن حضرت اسماعیل، توسط حضرت ابراهیم است.

تموم زندگی‏ مال حسینه
دلم همواره دنبال حسینه

به دنبال یک قطره اشک حقیقی

گفته شده است علامت اذن دخول حرم حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) اشک می باشد. یک وقت هم هست که اشک انسان نمی آید. یک بنده خدایی در کربلا می خواست برگرد، می گفت: من در این چند روز اصلا اشکی از من نیامد. گفتم خیلی آسان است بنشین یک کمی فکر کن، اگر خواهر تو دیده بود که سر تو را می بریدند چه حالی داشتی؟ آقا شروع کرد به گریه کردن...

البته اشک علامت استجابت می باشد. علامه امینی وقتی میآمدند حرم همه می فهمیدند علامه امینی آمده است؛ [در] حرم، مثل مشک آب از چشمهایش سرازیر میشد.

آقا من دو نفر را دیدم که اشک عجیب می ریختند: یکی آقا میرزا جعفر مجتهدی که خدا رحمتش کند و یکی هم علامه طباطبایی رضوان الله علیه بود. وقتی اسم امام حسین می آمد این اشک مثل فندق دور چشمانشان جمع میشد. توفیقی هست که خدا اشکی به ما بدهد اشک چیز خوبی است یک قطره اشک آتش جهنم را خاموش می سازد، چه کسی می گوید کارشناس می گوید من نمی گویم امام صادق (علیه السلام) می گوید، ولی باید سیل آسا گریه کنیم؛ نه اینکه پسرم رفته سفر و من دلم برایش تنگ شده یا بچه ام مریض است یا ساعتم گم شده! اشتباه نکنیم سیل آسا باید گریه کنیم تا یک قطره اشک برای امام حسین از ما دربیاید اشک جهنم را خاموش می سازد چطور غضب و شهوت من را خاموش نمی سازد! این خودش جهنم است دیگر لذا باید خاموش سازد.

گریه با معرفت

این گریه‌ها باید عمیق باشداین حسین گفتن ها باید عمیق باشد. جان انسان باید بگوید: حسین

هردری بسته بود جز در پر فیض حسین
این در خانه عشق است كه باز است هنوز

ان شاء الله ادامه دارد...


منبع: وبلاگ استاد امجد

فرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان