پاسخی در خور
بنا به نقل شیخ مفید از ریان بن شبیب : وقتی مامون خواست دخترش ام الفضل را به همسری امام جواد (ع) درآورد ، عباسیان به چنین تحلیلی كه این مسئله موجب می شود كه حكومت به دست علویان افتد، با تصمیم مامون به مخالفت برخاستند .
از این رو به نزد مامون رفته و اظهار داشتند : تو را به خداوند سوگند می دهیم كه از تصمیم خود در تزویج ام الفضل با محمد بن علی منصرف شو و بار دیگر قدرت را از عباسیان به علویان منتقل نكن . در گذشته ولایتعهدی علی بن موسی الرضا (ع) همه را نگران خود ساخت ، اكنون برای نامزدی ام الفضل یكی از عباسیان را انتخاب كن .
مامون در جواب عباسیان گفت : اختلاف شما با علویان ریشه در نحوه برخورد شما با آنان دارد. اگر شما با آنان منصفانه برخورد می كردید ، همان گونه كه آنها بر شما برتری و شایستگی دارند ، برتری می یافتند.
پیشینیان من ،مشی بدرفتاری با علویان را در پیش گرفتند و قطع رحم كردند و من از این رویه به خدا پناه می برم، هرگز از این كه علی بن موسی (ع) را ولیعهد خویش كردم ، پشیمان نیستم . از وی خواستم كه به جای من خلافت كند قبول نكرد، قضای هتمی خدا جای خود را گرفت " و كان امر الله معذورا" (چنین تحلیلی از شهادت حضرت رضا (ع) بیانگر نهایت حیله گری و تزویر مامون حتی در برابر عباسیان است. ) اینكه می گویید چرا ابو جعفر را به دامادی خویش برگزیده ام ؟ به فضل و دانش وی باز می گردد، كه با وجود سنی كم از همه برتر است . امید است زمینه ای فراهم آید تا دیگران نیز چون من به درجه فضل و برتری وی آگاهی یابند.
بزرگان عباسی، دگر باره به سن حضرت (ع) خرده گرفتند و گفتند درست است كه رفتار این جوان و فضل وكمال وی تو را به اعجاب وا داشته است، ولی با مسائل فقهی آشنائی ندارد . مدتی صبركن تا به معلوماتی دست یابد سپس نیت خود را عملی ساز .
مامون در جواب گفت: وای بر شما ، من به جایگاه و منزلت این نوجوان بیش از شما دانایم، او از اهل بیتی است كه علم ودانش آنان از سرچشمه الهامات الهی نشات می گیرد.
پدران آنان در دین و دانش و ادب بی نیاز از رعیتی بودند كه علمشان به درجه كمال رسیده است. اگر قبول ندارید، امتحانش كنید تا درجه فضل و علم او بر شما آشكار گردد. گفتند: قبول است، وی را می آزماییم .
عباسیان با كسب اجازه از مامون، اجازه خواستند تا فردی را برای مناظره با حضرت جواد (ع) معرفی كنند و جلسه را ترك كردند .
عباسیان با یكدیگر به شور نشستند و در نتیجه قاضی نامی و مشهور ، «یحیی بن اكثم» را دعوت و با وعده دادن پول فراوان به وی در صورت پیروزی بر امام جواد (ع) ، در روزی معین در مجلسی با حضور مامون شركت جستند .
در این مجلس هر یك در جای خود قرار گرفتند و مامون دستور داد تا تشكی و دو متكا را برای امام جواد (ع) گستردند و خود در كنار او ایستاد. و یحیی بن اكثم روبروی امام قرار گرفت .
یحیی بن اكثم رو به مامون كرد و گفت : یا امیرالمؤمنین اجازه می دهید تا از ابو جعفر سؤال كنم ؟
مامون گفت : از خودش اجازه بگیر .
یحیی بن اكثم رو به حضرت (ع) كرد و گفت : فدایت شوم اجازه می فرمایی مسئله ای بپرسم ؟
حضرت (ع) فرمود :بپرس
یحیی بن اكثم گفت : خداوند ما را فدایت سازد اگر فردی در حال احرام شكاری را بكشد ، حكم آن چیست ؟
امام جواد (ع) فرمود : شكارچی در حلّ كشته است یا در حرم ؟
عالم به حرمت آن بوده یا جاهل ؟
از روی عمد كشته یا اشتباه ؟
آزاده بوده است یا غلام ؟
صغیر بوده است یا كبیر؟
این اولین صید بوده است یا بیشتر ؟
آن صید از پرندگان بوده است یا غیر آنها ؟
كوچك بوده است یا بزرگ ؟
شخص محرم بر این عمل اصرار دارد یا پشیمان شده است ؟
شب این عمل را انجام داده است یا روز ؟
احرام عمره بوده است یا احرام حج ؟
یحیی بن اكثم پس از شنیدن فروع باز شده از پرسش خود از سوی امام جواد (ع) زبانش به لكنت افتاد و نشانه های عجز و ناتوانی به سیمایش آشكار شد .
مامون پس از بیان مطالب از سوی امام جواد (ع) گفت :خدا را به خاطر تشخیص خویش حمد و سپاس می كنم سپس رو به عباسیان كرد و گفت: اكنون بر آنچه در فكر آن بودید آگاهی یافتید .
پس از مراسم عقد و خطبه خوانی مامون به حضرت (ع) گفت: در صورت تمایل پاسخ مسائل محرم را بیان كنید تا همه بهره مند شویم .
حضرت (ع) فرمودند : " محرم اگر صیدی را در غیر حرم بكشد و آن از پرندگان بزرگ باشد ، یك گوسفند كفاره باید قربانی كند و اگر صید در حرم باشد باید دو گوسفند قربانی كند ". " اگر جوجه ای در حل بكشد قربانی ، یك بره از شیر گرفته است؛ ولی قیمت آن جوجه بر او واجب نیست.اما اگر جوجه ای در حرم بكشد كفاره اش یك گوسفند و قیمت جوجه می باشد ".
اگر صید از حیوانات وحشی چون الاغ وحشی باشد باید یك گاو قربانی و اگر صید شترمرغ باشد یك شتر قربانی كند .
كفاره كشتن صید بر فرد عالم و جاهل مساوی است .
در صورتی كه محرم عمداً صید را بكشد گناه كرده ولی چنانچه به اشتباه صید را شكار نموده چیزی بر او نیست.
كفاره فرد حر برخودش واجب و كفاره غلام بر مولای او واجب است .
بر صغیر كفاره نیست ولی كبیر كفاره بر او واجب است .
شخصی كه از شكار پشیمان شود پس از كفاره عقاب اخروی ندارد ولی آنكه بر كشتن صید اصرار ورزد عذاب اخروی گریبانگیر او می شود .
الارشاد ،ص 319 - موسوعة الامام الجواد (ع)، ج2، ص 408