تبیان، دستیار زندگی
در این بخش به تصویر ایزدان در اوستا خواهیم پرداخت ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تصویرسازی در سروده های کهن دینی و حماسی ایران

بخش اول، بخش دوم:

تصویرگری در متون ایرانی باستان

در این بخش به "تصویر ایزدان در اوستا" خواهیم پرداخت

تصویرگری در متون ایرانی باستان

آذر: ایزدی است که نگاهبان آتش به شمار می رود. وی در اوستا واپسین داوری مردمان را به عهده دارد. آذر دشمن اژی دهاک به شمار می رود و سرانجام بر او چیره می شود.

اردیبهشت: ایزدی که در اوستا نامش به معنای «بهترین راستی» است. وی از زیباترین امشاسپندان و نگاهبان مرغزارها خوانده شده. دیو خشم دشمن اوست زیرا اردیبهشت دشمن بیماری و مرگ و جانوران موذی است.

برز ایزد: هم در اوستا و هم در وداها ایزد آبها نامیده شده, زیرا نام او اپام نپات به معنی «فرزند آبها» است. تصویر او بلند قامت و نیرومند ترسیم شده و دارای اسب هایی تندرو است. در متون فارسی میانه «آبان» خوانده می شود.

بهمن: در اوستا و هومنه به معنای «اندیشه نیک» و برترین امشاسپند خوانده شده است. او داور مردمان در روز واپسین و پذیرای پرهیزگاران ترسیم شده و دارای اسب‌هایی تندرو است. در متون فارسی میانه «آبان» خوانده می‌شود.

بهرام: ایزد پیروزی است و نام او نیز به همین معناست. بنابر یشت چهاردهم که اختصاص به او دارد وی ایزدی است که به چهره بادی تند, گاوی نر,‌ اسبی سفید, شتری گَشَن و گرازی و کوانی و مرغی تصویر شده است. در متون پهلوی او را با ستاره مریخ یکی می دانند. وی در بهرام یشت اینگونه تصویر شده است: «چنین آمد, بهرام اهورا داده: به شکل بادی تند, زیبای مزدا داده, فرّه نیک مزدا داده, ... به شکل گاوی نر,‌ زیبای زرّین سرو, مسلّح ترین ایزدان مینوی, به شکل اسبی سفید, زیبا و زردگوش, زرّین لگام, چنین‌آمد,‌ بهرام اهورا داده».

تیشتر: وی در اساطیر ایرانی به عنوان ایزد باران تصویر شده است. خلاصه گزارش یشت هشتم اوستا از اسطوره باران سازی تیشتر چنین است: تیشتر ستاره ای «آب چهر» است... که نژاد از اپام نپات دارد: (کرده 2, بند4) به یاری او چشمه‌های آب, نیرومندتر از اسب بتازند: (کرده 3, بند 5) وی به پیکر اسبی به سوی دریای فراخکرت نیرومند... می‌آید و آبها را متلاطم می‌کند: (کرده 5,‌ بند 8). آنگاه سدویس این آب‌ها را به هفت کشور رساند: (کرده 5, بند9). تیشتر ده شب نخستین را به پیکر مرد پانزده ساله ... پرواز کند: (کرده 6 بند13). ده شب دوم را, در روشنی ها پرواز کنان, به پیکر گاو نر زرین شاخی درآید: (کرده 6 بند 16) و ده شب سوم را (نیز) پرواز کنان, تن به پیکر اسب سپید زیبای زرین گوش و زرین لگامی درآورد: (کرده 6 بند 18), و به دریای فراخکرت فرود آید: (کرده 6 بند20). آنگاه دیو اپوش به پیکر اسب سیاهی به پذیره او روآورد (= هجوم برد), اسبی کل با گوشها, گردن (و) دم کل,‌ داغ خورده (و) ترسناک: (کرده 6 بند 21). هر دو سه شبانروز با هم بجنگند. آنگاه دیو اپوش بر تیشتر رایومند فرهمند چیره شود و او را شکست دهد (کرده 6 بند 22). (سپس تیشتر گوید:)  براستی اگر مردم مرا با یسنای نامبردار بستایند, من نیروی ده اسب, نیروی ده کوه و نیروی ده آب ناو رو خواهم گرفت: (کرده 6 بند 24). (آنگاه اهورا مزدا گوید:) من,‌ تیشتر رایومند را با یسنای نامبردار می ستایم و به او نیروی ده اسب, نیروی ده شتر, نیروی ده گاو, نیروی ده کوه و نیروی ده آب ناو رو می بخشم: (کرده 6 بند 25). آنگاه, تیشتر رایومند... به دریای فراخکرت فرود آید. آن دو با یکدیگر بجنگند و در هنگام ظهر تیشتر رایومند بر اپوش دیو پیروز شود و او را شکست دهد. (کرده 6 بند 26-28)

خور: ایزد خورشید است که دارای زیباترین پیکر در میان آفریدگان هرمزدی است. یشت ششم مربوط به اوست و بنابر یسنا خورشید چشم اوست.

سپندارمذ: پنجمین امشاسپند و ایزد بانوی نگهبان زمین است. نام او در اوستا آرمنیتی به معنای «اندیشه مقدّس» است. وی یکهزار تا ده هزار داروی درمان بخش دارد.

سروش: از ایزدان بزرگی است که همواره مراقب نظم جهان و رعایت پیمان است. یشت یازدهم و یسنای پنجاه و هفتم متعلق به اوست و در توصیف او سروده شده. بنا بر یسنای مذکور, سروش ایزد بر فراز البرز کاخی دارد با یکهزار ستون که به خودی خود روشن و ستاره نشان است: «سروش نیک رسته پیروزگر که آن مان (=خانه) پیروزگر یکهزار ستون او آراسته است بر بالست, بر بالا, بر البرز که خود روشن است از درون سوی, و آراسته به ستاره از برون سوی». همچنین در بخش دیگری از این یسن آمده: «سروش پارسای برزمند پیروزگر گیتی  افزای اشون,   رد اشه را می‌ستاییم گردونه او را چهار اسب سپید روشن درخشان و تیزرو با سمهای زرین می رانند. آنچنان که هیچ موجودی از ایشان پیشی نمی گیرد... و بدین گونه است که او دشمنان خویش را به هر کجا که باشند دستگیر می کند». اسب‌هایی که گردونه سروش را می‌برند» ... تندتر از بادها, تندتر از باران ها, تندتر از میغ ها, تندتر از دو پرنده پرواز کننده, تندتر از یک جفت نیر نیک افکنده شده» اند. اهریمن دیو خشم را در مقابل او بوجود آورد. سروش او را در فرشکرد و در پایان عمر دوازده هزار ساله جهان نابود می‌کند.

شهریور: از امشاسپندان و یاوران هرمزد و نگهبان فلزّات است. نام او به معنی «شهریاری دلخواه» است.

مهر: از ایزدان کهن هند و ایرانی است که از او تصاویر بسیار زیبایی در اوستا ترسیم شده است. وی بویژه ایزدی است زبان‌آور که نگهبان عهد و پیمان است و بر پیمان شکنان هیچگان نمی‌بخشد. یشت دهم اوستا متعلّق به اوست و درباره او اینگونه می‌سراید: «آنگاه که مهر فراخ چراگاه را آفریدم, او را همچون خود, شایسته ستایش و برازنده نیایش آفریدم». «مهر فراخ چراگاه را می ستاییم, ... زبان‌آور هزار گوش ده هزار چشم برزمند بلند بالایی که بر فراز آسمان ایستاده, نگهبان نیرومندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد». وی نخستین ایزدی است که «پیش از دمیدن خورشید جاودانه اروند اسب, بر فراز کوه البرز پدید شود, نخستین کسی که آراسته به زیورهای زرّین از فراز آن کوه زیبا سر برآورد.»

ناهید: در اوستا «اردویسور سورا» نامیده شده به معنی رود «اردوی نیرومند». ناهید ایزد بانوی آبهاست و در متون ایرانی توصیفات زیبایی از او در دست است. تصویر وی در یشت پنجم اوستا چنین است: «... بازوان زیبا و سپیدش که به زیورهای باشکوه و زیبایی آراسته است, به ستبری کتف اسب است». ناهید, ایزد بانوی آبها, زیبا و خوش اندام با کفشهایی زرّین و کمربندی بر میان, و جامه‌ای زرّین و پرچین در بر, گوشواره ای زرّین بر گوش و تاجی با یکصد گوهر بر سر. او در میان ستارگان به سر می برد. گردونه او را چهار اسب نر: باد, باران, ابر و تگرگ می برند. نمونه ای از تصویرگری اوستا درباره او چنین است: «... که هست آنچنان بزرگ که همه آبهایی که بر زمین فرا می‌روند, آن نیرومند فرا می‌رود از کوه هرا به دریای ورکش, آشفته می‌شوند همه کرانه‌ها در دریای ورکش, هنگامی که به سوی آنها فرا شود, هنگامی که به سوی آنها فرا رود اردوی سور آناهید.»

هرمزد: که در اوستا اهورامزدا نامیده می‌شود, خدای بزرگ در ایران باستان است. نخستین یشت اوستا در ستایش اوست. نام او «... در منثره ورجاوند, تواناتر از هر چیز, پیروزمندتر از هر چیز, بلندپایگاه تر از هر چیز و برای رستاخیز سودمندتر از هر چیز است». نام او «همچون زره پشت سر و زره پیش سینه در برابر دروندان ... از او نگاهبانی می‌کند».

هوم:‌ از ایزدان ارجمند در ادبیات اوستایی است که افزون بر یشت بیستم, بیسنای نهم, دهم و یازدهم به ستایش او پرداخته است. وی ایزدی درمان بخش است که به شکل گیاهی بر فراز البرز می‌روید. وی دین را همچون کمربندی ستاره نشان به هرمزد داد. هوئم در شاهنامه به گونه پیرمردی روحانی تصویر شده که افراسیاب تورانی را در حال گریز دستگیر می‌کند. در یسنای پنجاه و هفت گوید« هوم درمان بخش, شهریار زیبای زرّین چشم است».

سروده‌های اوستا دهها ایزد دیگر را در قالبی آنچنان بدیع تصویر کرده که با زیباترین سروده‌های جهان پهلو می‌زنند و شرح آن در این مجال اندک نمی‌گنجد. ایزد بانوی دین به عنوان مادر زمین, ارد ایزد پاداش بخش, مارسپند ایزد کلام مقدّس, خرداد که پنجمین امشاسپند و نگهبان آبها, فروردین ایزدی که نگهبان فروشی هاست, امرداد که ششمین امپاسپند و نگهبان گیاهان است, رشن که بنا بر یشت دوازدهم بی‌گناهان را یاری می‌دهد, اشتاد که ایزد راستی است و زامیاد که ایزد زمین به شمار می‌رود, همگی در اوستا و متون فارسی میانه به اشکال گوناگون توصیف و تصویر شده‌اند. هنر تصویرگری کلامی آنچنان در سروده‌های ایرانی گسترش یافته که بازتاب آن در عهد اسلامی و در حماسه‌های ملی ایران نظیر شاهنامه فردوسی آشکار گردیده.

ادامه دارد...


محمود جعفری دهقی؛ گروه فرهنگ وزبان‌های باستانی – دانشکده ادبیات و علوم انسانی – دانشگاه تهران.

تهیه و تنظیم: مهسا رضایی- ادبیات تبیان