تبیان، دستیار زندگی
جلوه هایی از توسل به سید الشهداء در سیره امام (ره)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جلوه هایی از توسل به سید الشهداء در سیره امام (ره)

امام خمینی، گریه، روضه

بسم الله الرحمن الرحیم

درباره عشق و ارادت رهبر کبیر انقلاب نسبت به اهل بیت و خصوصا سید الشهداء علیه السلام، چیزهای زیادی شنیده ایم. علاقه ایشان به زیارت حرم امیر المؤمنین در دورانی که نجف بودند، اهتمامشان به زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها در قم، انس فراوان ایشان با زیارت جامعه کبیره، شرکت در مجالس روضه با وجود اشتغالات فراوان و... همگی حاکی از محبت فوق العاده ایشان به خاندان رسالت است.

اکنون نمونه هایی از توسل این مرد خدا را نسبت ابا عبد الله الحسین علیه السلام می خوانیم.

یک برنامه همیشگی

امام (ره) در دوران اقامت 14 ساله در نجف، هر شب به حرم مطهر امیر المؤمنین علیه السلام مشرف می شدند، در حرم یک زیارت «امین الله» را ایستاده، از روبرو میخواندند، سلام بالا سر به حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه میدادند و برمیگشتند و مینشستند و زیارت «جامعه» را نشسته میخواندند و بعد از خواندن نماز زیارت به منزل مراجعت میکردند. (1) و در اوقات زیارتی امام حسین علیه السلام به کربلا میرفتند و این عمل یک برنامه مرتب و همیشگی بود. (2)

برنامه زیارت امام در کربلا

مرحوم آیت الله خاتم یزدی:

امام همیشه تا هفتم محرم را در نجف بودند و پس از آن به کربلا مشرف میشدند. قبل از ظهر یا عصر روز هفتم همیشه از نجف به کربلا میرفتند و زیارت عاشورا را در این روزها ترک نمیکردند. در ایام دهه محرم در نجف، امام 2 مرتبه به حرم مشرف میشدند: روزها برای خواندن زیارت عاشورا و شبها هم که جزء برنامه همیشگیشان بود. بعد به کربلا میرفتند که تا سیزدهم محرم، در کربلا مشرف بودند و بعد دوباره به نجف برمیگشتند. این سیره مستمر ایشان در طول 15 سال اقامتشان در نجف بود. امام در کربلا هم هر روز، 2 مرتبه به حرم میرفتند، قبل از ظهر و بعد از ظهر؛ میدانید در این روزها حرم امام حسین (علیه السلام) چقدر شلوغ است ولی امام به دلیل شلوغی بیش از حد با آن وضع جسمانی که داشتند، زیارت امام حسین (علیه السلام) شان ترک نمیشد. (3)

تا نام علی اکبر را بردم

آقای کوثر که سالها در قم روضهخوان خاصّ امام بود نقل میکرد:

پس از شهادت حاج آقا مصطفی وارد نجف شدم، رفقا گفتند خوب به موقع آمدی، امام را دریاب که هر چه ما کردیم در مصیبت حاج آقا مصطفی گریه کند، از عهده بر نیامدیم مگر تو کاری بکنی. خدمت امام عرض کردم: اجازه میدهید ذکر مصیبتی بکنم؟ اجازه فرمودند. هر چه نام حاج آقا مصطفی را بردم تا با آهنگ حزین، امام را منقلب کنم که در عزای پسر اشک بریزند، در امام تغییر حالتی پیدا نشد و همچنان ساکت و آرام بودند ولی همین که نام حضرت علی اکبر علیه السلام را بردم، هنگامه شد؛ امام چنین گریستند که قابل وصف نیست. (4)

پی نوشتها:

(1) پا به پای آفتاب، ج3، ص262

(2) ویژهنامه روزنامه جمهوری اسلامی، خرداد70

(3) برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج3

(4) سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج6


گروه حوزه علمیه تبیان