تبیان، دستیار زندگی
عرفات سرزمین بسیار مقدّسی است که خداوند کریم ، آنجا را برای ضیافت و پذیرایی از میهمانان خود مقرّر فرموده است و سفره خاصّ انعام و اکرامش را در دامن کوه رحمت گسترانیده و از کافّه میهمانانش ، دعوت به عمل آورده است که در ساعت معیّن ، همه با هم بر گرد خوان نعم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقوف در سرزمین عشق و معرفت

عرفات

صادق آل محمد ، فخر کائنات (علیه السلام) فرموده اند :

در عرفات به خطاهای خویش اعتراف کن و میثاق خود را با خداوند و وحدانیّت او تازه کن و به او متقرّب شو . (1)

عرفات سرزمین بسیار مقدّسی است که خداوند کریم ، آنجا را برای ضیافت و پذیرایی از میهمانان خود مقرّر فرموده است و سفره خاصّ انعام و اکرامش را در دامن کوه رحمت گسترانیده و از کافّه میهمانانش ، دعوت به عمل آورده است که در ساعت معیّن ، همه با هم بر گرد خوان نعمت بی دریغش بنشینند و از بحر موّاج کرم و رحمت بی کرانش ، به قدر ظرفیّت و استعداد خویش برخوردار گردند .

عارف روشن ضمیر ، میرزا جواد ملکی تبریزی  رحمة الله  گوید :

منتهای جدیّت خود را به خرج بده که در عرفات ، به کمال معرفت نائل شوی و بدان که اجتماع حاجیان برای دعا در یک میدان و صحنه واحد ، بویژه به لحاظ حضور صالحان و اهل باطن از ابدال و اوتاد یا غیر آنها از کاملان ـ که هیچ وقت حج از بعضی از آنان خالی نیست ـ لامحاله با اجتماع دل ها و همت ها ، برای طلب نزول رحمت و طلب باران، ابرهای جود و کرم که گردن ها کشیده و دیده ها خیره شده ( برای آن) و تضرّع و زاری و ابتهال خود، شاید علّت تامه اجابت دعا باشد .

و برای اجتماع دل ها و همت ها ، تأثیر خاصی است در انجام مقاصد و وصول به مطالب. از این رو گفته اند: از عظیم ترین گناهان آن است که کسی در عرفات حاضر شود و گمان کند که خدای تعالی او را نیامرزیده است.(2)

پس عرفات ، سرزمین عشق است و شور ؛ نور است و سرور ؛ توبه است و تقوا ؛ ارتباط است و اتصال ؛ درد است و درمان ؛ خدای است و خدا و رحمت اوست که در انتظار رهپویان راه رسول الله است .

عرفات ، سرزمین عشق است و شور ؛ نور است و سرور ؛ توبه است و تقوا ؛ ارتباط است و اتصال ؛ درد است و درمان ؛ خدای است و خدا و رحمت اوست که در انتظار رهپویان راه رسول الله است .

عرفات ، عاشقِ دلسوخته می خواهد ؛ عرفات ، سالک بیدار دل می طلبد . عرفات ، عارف فرزانه می جوید ؛ عرفات ، عابد مشتاق می خواهد ؛ پس سزاوار است که عاشقانه و عارفانه به این سرزمین مقدّس قدم نهیم و از این دستورالعمل های اخلاقی و عرفانی توشه ای برگیریم و در آنجا به کار بندیم .

آری میهمان حق ، در عرفه با خدایش صحبت و راز و نیاز می کند و در مناجات خود ، شرح پریشان حالی و درماندگی خود را، یک به یک بیان می نماید .

مرحوم حاج ملاّ حسینقلی همدانی ، از زبان این مناجات کنندگان می گوید :

خدایا! نمی دانم حال ما در پیشگاه تو چگونه است؟ و چه مناسبتی بین گوشت و استخوان با آن آتش است؟ و کیست که طاقت آن زنجیرها و غلّ ها و عقرب ها و مارهایی را که مانند کوهند، داشته باشد؟ و کدام جسم برای نوشیدن زقّوم تلخ و ضریع بدبو، سرِ پا می ایستد؟ و کیست که در این گرفتاری ها و محنت ها به فریاد ما برسد و ما را از این سختی ها و فتنه ها نجات بخشد؟ و تو فریادرسِ فریادرس خواهانی و مهربان ترین مهربانانی.. .

وای از این مصیبت(که) ما بر غفلت خود افزودیم و در محضر پر عظمت تو، به ارتکاب گناهان کُشنده و جرم های مهلک جرأت نمودیم. روی خود و نامه اعمالمان را سیاه کردیم و با گناهان و گنداب کارهایمان، فرشتگانی که اعمال زشت ما را می نگارند، آزردیم . . . .

خدایا! آیا توفیق توبه راستین و مقبول را به ما می دهی؟ شاید ما به یاری تو ، برخی از آنچه را که از دست داده ایم به کمک خواری و فروتنی و خشوع و رکوع و سجود دریابیم .

وای بر ما! اگر ما را بر این حالت ناپاک و اوصاف کشنده و کارهای نامبارک و قلب های سخت و مرض های لاعلاج و هلاکت کننده، رها کنی . ای کریم! به فریادمان رس، به فریادمان رس، به فریادمان رس .(3)

عرفات سرزمین بسیار مقدّسی است که خداوند کریم ، آنجا را برای ضیافت و پذیرایی از میهمانان خود مقرّر فرموده است و سفره خاصّ انعام و اکرامش را در دامن کوه رحمت گسترانیده و از کافّه میهمانانش ، دعوت به عمل آورده است که در ساعت معیّن ، همه با هم بر گرد خوان نعمت بی دریغش بنشینند و از بحر موّاج کرم و رحمت بی کرانش ، به قدر ظرفیّت و استعداد خویش برخوردار گردند .

شیخ مصلح الدین سعدی گوید:

آتش دو است: آتش معیشت و آتش معصیت. آتش معیشت را آب آسمان کشد و آتش معصیت را آب دیدگان کشد. و نیز آتش معصیت را به دو چیز توان کشت: به خاک و آب .

به خاکِ پیشانی و به آب پشیمانی . خاکِ پیشانی، در سجود و آبِ پشیمانی، گریه از ترس خداوند ودود .

جوانمردا! هر دیده که نه از خوف حق گریان است، آن دیده بر او تاوان است و هر دل که وصل حق را جویان است، آن دل میران است. عزیز من ! اگر سرخی روی معشوقان نداری، زردی روی عاشقان باید که بیاری. اگر جمال یوسفی نداری، درد یعقوبی باید که بیاری. اگر عجز مطیعان نداری، ناله درماندگان باید که بیاری .(4)

در این زمینه صاحب کتاب الحقایق گوید :

در آنجا باید با کمال تضرّع و زاری ، به حضرت کردگار توجّه پیدا کند ، تا وی را در جمله رستگاران و مرحومان قرار دهد و تیر آرزویش را به هدف اجابت برساند . موقف (عرفات) مکان شریفی است و رحمت واسعه الهی ، به برکت نفس گرم او ... ریزش دارد. و شکّی نیست که در عرفات ، گروهی از صالحان و پاکیزه دلان موجودند و چون همه به اجتماع، از در زاری و تضرّع درآیند و دست ها به جانب آسمان بلند سازند و گردن ها کشیده، چشمِ انتظار بگشایند و از وی طلب آمرزش کنند، بلاشکّ آرزوهایشان برآورده شده و سعیشان مشکور است. (5)


پی نوشت ها:

1 ـ مصباح الشریعه ، ص92 ؛ المحجّة البیضاء ، ج2 ، ص207

2 ـ المراقبات ، ج2 ، ص225

3 ـ تذکرة المتقین ، ص204 و 205

4 ـ کلیّات سعدی ، ص1169

5 ـ الحقایق ، ص536

تهیه و تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.