تبیان، دستیار زندگی
گلزار، بازیگری کرده، موسیقی اجرا کرده، روزنامه نگاری کرده، مربی ورزش بوده و حالا، نوبت نویسندگی این ستاره بازاری سینمای ایران است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گلزار؛ و آرزویی دست نیافتنی!

1. خبر رسیده است که محمدرضا گلزار، سوپراستار سینمای ایران، سرگرم بازنویسی فیلمنامه ساندویچ سرد به تهیه کنندگی مرتضی شایسته و کارگردانی بهمن گودرزی است؛ که البته به عنوان نقش اول هم، در این فیلم حضور به هم خواهد رسانید!

گلزار

2. مدت ها قبل، نه تنها گلزار، که چند چهره نامدار دیگر حوزه تصویر و سینما و اجرا و موسیقی هم، دست به کارهای دیگری زده بودند؛ خوانندگی، روزنامه نگاری، نقاشی و نویسندگی. گلزار، تجربه ناموفق روزنامه نگاری را هم پشت سر گذاشته است و حالا، نوبت زورآزمایی در حوزه نوشتن، و این بار در قالب بازنگاری یک فیلمنامه است. به راستی که سینمای عجیبی داریم!

3. رضا صادقی، خواننده معروف پاپ ایران، یک بار در مصاحبه ای رودر رو، حرف جالبی به من زد: ما دو جور سوپراستار داریم، فرهنگی و بازاری. سوپراستارهای فرهنگی، کسانی هستند که خودشان، مولف اند و این قدر ظرفیت دارند که به عنوان سوپراستار فرهنگی مطرح شوند؛ مثل برخی از شعرا و متفکران و حتی اصحاب هنر و ادبیات. برای ما، بدون شک قیصر امین پور یا حاتمی کیا و علی حاتمی، سوپراستارهایی فرهنگی هستند؛ چرا که هم صاحب فکر و اندیشه و سبک هستند، هم در حوزه خود به قدری موثر بوده اند که لاجرم، معروف هم شده اند. و البته در مقابل این ها، سوپراستارهای بازاری هم داریم؛ کسانی مثل بنیامین و بسیاری از فوتبالیست ها و رضا شفیعی جم و جواد رضویان و پورمخبر و ... .

البته رضا صادقی، آرزو هم کرده بود که ای کاش، به عنوان سوپراستاری فرهنگی مطرح شود؛ همان طور که فرهاد مطرح شد و دیگران.

4. جاذبه تبدیل شدن به شمایلی فرهنگی و سوپراستاری فرهنگی در حوزه هنر، خیلی ها را به تکاپو وا می دارد که بروند و کارهایی بکنند تا از حوزه سوپراستارهای بازاری، خارج شوند. کیست که دوست داشته باشد به عنوان یک شیء، تنها تضمین کننده فروش و سود دیگران باشد؟ کمتر کسی دوست دارد که شیء باشد، حتی اگر شهرتی هم به هم بزند.

5. گلزار هم، لابد چندان بی علاقه نیست که کم کم، تبدیل به شمایلی فرهنگی شود؛ این روزها، موسیقی کار می کند، فیلمنامه بازنویسی می کند و کارهایی دیگر. مرتضی شایسته، تهیه کننده، نیز، چندان بی علاقه نیست که با اسم و رسم گلزار، سود پول خودش را هزینه کند، و کدام تهیه کننده است که از چنین اتفاقی بدش بیاید؟ اما...

6. در تاریخ هنر، داشته ایم هنرمندانی را که در حوزه های مختلف، زورآزمایی کرده اند؛ داوینچی، بزرگترین آن ها بوده است. خلاقیت، یک نگاه و دیدگاه است که یک بار می تواند در قالب بازیگری، بار دیگر در قالب های هنری دیگر خودنمایی کند. این را هم می دانیم که قرار نیست تمام مخلوقات هنری یک هنرمند، در اوج باشند؛ در این میان بخشی از این مخلوقات هم، قربانی می شوند، تنها به امید خلق بهترین محصول هنری یک هنرمند.

چاپلین بزرگ گفته است که اگر جایگاه واقعی خود را در دنیا پیدا کنی، نیاز به تنگ کردن جای دیگران نداری. گلزار، اگر جایگاه واقعی خود را پیدا کند، دیگر نیاز به تنگ کردن جای فیلمنامه نویسان حرفه ای ندارد. و اگر جایگاه واقعی اش را پیدا نکرده و این همه تکاپو برای این است، که بحث، چیز دیگری است. یافتن جایگاه  واقعی، نیاز به کشف و جستجو دارد. دوست سوپراستار ما، اگر حوصله اش را ندارد، پس بهتر آن است که حد گلیم خودش را بشناسد

7. پس چه ایرادی به گلزار بازیگر هست؟ ایراد در اینجا است که این سوپراستار سینمای ایران، نمی تواند تبدیل به شمایلی فرهنگی شود. چرا؟!

روزنامه نگارانی که به همصحبتی با این بازیگر نائل آمده اند، از کمبود مطالعه و اطلاعات فرهنگی او سخن ها گفته اند.

مورد آشکارتری که همه دیده اند؛ در سری مصاحبه های رضا رشیدپور با چهره های نامدار هنر ایران در شبکه پنج هم، گلزار از نظر معلومات حرفه ای و اطلاعات خاص و شخصیت هنری، قابل قیاس با ستارگان دیگری مثل رادان و صفاریان و مدیری نشان نداد. گلزار، بیش از اندازه تجاری است؛ جوری که برای قبول مصاحبه و دادن افتخار فرستادن عکس خودش روی جلد مجله ای، رقمی میلیونی تقاضا می کند! نه، هیچ وقت قبول نمی کنم که چنین شخصیتی، می تواند تبدیل به شمایلی فرهنگی شود؛ چرا که در آن صورت، فاتحه آن فرهنگ و هنر را کاملا خواهم خواند.

8. بازنویسی فیلمنامه توسط بازیگری که دستی در نوشتن نداشته است، توهین به فیلمنامه نویسان حرفه ای است. اگر رضا کیانیان یا نیکی کریمی قصد داشتند این کار را بکنند، با این قطعیت اعلام موضع نمی کردم؛ چرا که محصول نوشتاری این دوستان را دیده ایم، اما رضا گلزار... . گلزار، حق ورود به باشگاه سوپراستارهای فرهنگی را ندارد؛ چرا که احتمالا، حتی قادر به تعریف کردن فرهنگ و مولفه های فرهنگی و شناخت چند نظریه فرهنگی هم نیست. گلزار، بهترین کاری که می تواند بکند، بازی در همان نقش سابق خود است؛ ستاره ای بازاری. اگر از این نقش خسته شده، باید زحمت تبدیل خود به موجودی فرهنگی را بکشد که گفته اند، نابرده رنج، گنج میسر نمی شود، جان برادر...

9. چاپلین بزرگ گفته است که اگر جایگاه واقعی خود را در دنیا پیدا کنی، نیاز به تنگ کردن جای دیگران نداری. گلزار، اگر جایگاه واقعی خود را پیدا کند، دیگر نیاز به تنگ کردن جای فیلمنامه نویسان حرفه ای ندارد. و اگر جایگاه واقعی اش را پیدا نکرده و این همه تکاپو برای این است، که بحث، چیز دیگری است. یافتن جایگاه  واقعی، نیاز به کشف و جستجو دارد. دوست سوپراستار ما، اگر حوصله اش را ندارد، عطایش را به لقایش ببخشد.


عیسی محمدی

گروه سینما و تلویزیون تبیان