تبیان، دستیار زندگی
حامد اسماعیلیون دندان‌پزشک است، اما دستی‌ هم در نوشتن دارد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک روز می‌روم دنبال یک شغل آبرومند

حامد اسماعیلیون

حامد اسماعیلیون دندان‌پزشک است، اما دستی‌ هم در نوشتن دارد. کتاب اول او با نام "آویشن قشنگ نیست" جایزه‌ی بهترین مجموعه‌داستان را از "بنیاد ادبی گلشیری" به دست آورد و در جایزه‌ی ادبی "روزی‌ روزگاری" نیز مورد تقدیر قرار گرفت. او که این روزها منتظر انتشار کتاب دوم خود، با عنوان "قناری‌باز" است در مصاحبه با تبیان در مورد اوضاع کتاب در کشور و... سخن گفته است.

- آقای اسماعیلیون، انتظار داشتید که کتاب اول شما به عنوان کتاب برتر انتخاب شود؟

- واقعیت این است که نه؛ انتظار نداشتم. حتی همان زمانی هم که کتاب را می‌نوشتم، جایزه آخرین چیزی بود که راجع به آن فکر می‌کردم. زمانی هم که کتاب منتشر شده، تا 6 ماه، غیر از نقدی که در یک روزنامه به چاپ رسید، عکس‌العمل دیگری دیده نشد. این ماجرا ادامه داشت تا وقتی که کتاب کاندیدای جایزه‌ی روزی‌روزگاری شد و به قول معروف کم‌کم دیده شد و بعد از آن هم که موفق به کسب جایزه‌ی "گلشیری" شد و به چاپ دوم و سوم رسید.

- شما تجربه‌ی حضور در کلاس‌های استاد "چهل‌تن" را دارید. فکر می‌کنید این کلاس‌ها چه‌قدر به نوشتن کمک می‌کنند. این وسط تکلیف استعداد داشتن یا نداشتن چیست؟

مسلماً تا آدم در خودش چیزی نبیند نباید در این کلاس‌ها شرکت کند. این کلاس‌ها بیشتر جایی است برای انتقال تجربه و این که انسان بفهمد می‌تواند بنویسد و خوب بنویسد یا نه. این‌که انتظار داشته باشیم صِرف حضور در این کلاس‌ها شخص را نویسنده کند کافی نیست. قطعاً تلاش و استعداد هم لازم است.

این‌که انتظار داشته باشیم صِرف حضور در این کلاس‌ها شخص را نویسنده کند کافی نیست. قطعاً تلاش و استعداد هم لازم است

- رابطه‌ی نسل امروز و به عبارتی جامعه‌ی دانش‌گاهی ما با کتاب چگونه است؟

- البته برای پاسخ دقیق و منطقی باید به آمارهای رسمی مراجعه کرد ولی فکر می‌کنم رابطه‌ی نسل امروز با کتاب خیلی تعریف ندارد. مثلاً چند هفته قبل که برای شرکت در جلسه‌ی نقد مجموعه داستانم به دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران رفته بودم، چیزی که برای من خیلی مایه‌ی تعجب بود عدم اطلاع دانشجویان دانشکده‌ی ادبیات از جریان و اوضاع ادبی کشور بود. علاوه بر آن فقط 30 نفر از دانشجویان در جلسه شرکت کرده بودند، و اتفاقاً جامعه‌ی فرهنگی دانشکده‌ی ادبیات تهران هم به خاطر وجود چنین شرایطی ناراحت بودند و گله می‌کردند.

- به عنوان یک نویسنده، مشکل رh در کجا می‌بینید؟ فکر می‌کنید چرا مردم ما علاقه‌ای به کتاب ندارند؟

- من فکر می‌کنم این مشکل ربطی به امروز و دیروز ندارد و یک مشکل ریشه‌دار تاریخی است. ظاهراً ایرانیان مطالعه‌ی کتاب را کار باارزشی نمی‌دانسته و نمی‌دانند. مثلاً شما اگر به کسی بگویید "نویسنده‌ام" از شما می‌پرسد: "خب، کار اصلیت چیه؟ دیگه چیکار می‌کنی؟" می‌خواهم بگویم کتاب و مطالعه‌ی کتاب هنوز برای خیلی‌ها جدی نیست.

آویشن قشنگ نیست

- اساساً نویسندگی در ایران شغل محسوب می‌شود؟

- ظاهراً برای عده‌ای این‌گونه است. ولی در مورد نویسند‌ه‌هایی که می‌خواهند جدی بنویسند و روی کارشان فکر کنند، خیر؛ نویسندگی برای آن‌ها شغل نیست.

- شما دستی در وبلاگ‌نویسی هم دارید. به نظر شما این پدیده می‌تواند راهی باشد برای تشویق مردم به کتاب و کتاب‌خوانی؟

- فکر می‌کنم همین‌طور است. اتفاقاً طی یادداشتی در مجله‌ی همشهری داستان(آبان ماه)هم به این مطلب اشاره کردم. می‌شود از طریق وبلاگ و در قالب‌های مختلف، کاربرها را تشویق به مطالعه‌ی کتاب کرد. من همیشه به دوستانم می‌گویم که "این‌که حتی یک نفر با سر زدن به وبلاگ من، با کتابی آشنا شود و سراغ مطالعه‌ی کتاب برود، موفقیت خیلی بزرگی است."

- در مصاحبه‌ای گفته‌اید که به‌طور هم‌زمان دو سه رمان در ذهنتان دارید و به آن‌ها فکر می‌کنید. فکر می‌کنید کی کار نوشتن آن‌ها را شروع کنید؟

- البته سومین کتاب من فعلاً در حال بررسی و... است تا اجازه‌ی انتشار پیدا کند. ولی درباره‌ی رمان‌های بعدی، از آن‌جا که نوشتن‌ آن‌ها نیاز به مطالعه‌ و بررسی دقیق دارد، فکر می‌کنم کمی زمان ببرد و وقت لازم باشد برای این ‌که شروع به نوشتن کنم.

من همیشه به دوستانم می‌گویم که این‌که حتی یک نفر با سر زدن به وبلاگ من، با کتابی آشنا شود و سراغ مطالعه‌ی کتاب برود، موفقیت خیلی بزرگی است

- اگر قرار باشه که یک روزی بین نویسندگی و دندان‌پزشکی یکی رو انتخاب کنید، چه‌طور تصمیم می‌گیرید و کدوم رو انتخاب می‌کنید؟

- قطعاً نویسندگی رو انتخاب می‌کنم. ما دندان‌پزشک‌ها یک ضرب‌المثلی داریم که وقتی به خاطر مشکلات و سختی‌های دندان‌پزشکی تحت فشار قرار می‌گیریم می‌گوییم: "بالاخره یک روزی می‌رویم دنبال یک شغل آبرومند!" البته نه این‌که نویسندگی سختی ندارد ولی این‌که مسوولیت سلامتی یک انسان به عهده‌ی انسان باشد، کار خیلی سخت و دشواری است.

- شما در جایی گفته‌اید که "ژانر مورد علاقه‌ی شما خون و خون‌ریزی و بخیه و... این‌هاست؛" احتمال دارد که در کتاب‌های آینده‌ چنین چیزی را ببینیم؟

- بله، البته نه مثل فیلم‌های زامبی(با خنده) ولی در همین رمان اخیر خیلی از قسمت‌های کتاب در جنگ می‌گذرد و مسایلی که مرتبط با جنگ هستند نیز در آن‌ها وجود دارد؟


گروه کتاب تبیان

گفت‌وگو از امیر مقیمی