تبیان، دستیار زندگی
رسانه را لمس کنید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی رسانه، رسانه می شود!
رسانه

بخش ارتباطات- رسانه در زندگی اجتماعی امروز حرف اول را می زند.  رسانه در واقع امروز نیاز کاذبی در بشر به وجود آورده است که خود عامل بسط و گسترش و ارضای آن می باشد. شاید اکنون تصور گذشته های دور بدون وسایل ارتباطی جمعی خیلی دور از ذهن باشد، رسانه ای که بدون آن فرد از سرعت زندگی اجتماعی عقب می ماند و آگاهی اجتماعی که ازملزومات کنونی است، بیش از همه مرهون فعالیت نهادهای رسانه ای می باشد. رسانه ها در حال به وجود آوردن دهکده جهانی مک لوهان می باشند، دهکده ای که غایت رسانه را می توان در نوع عملکرد وسایل ارتباط جمعی آن جستجو کرد. دستکاری افکار عمومی، واقعیت سازی، تهاجم فرهنگی همه و همه در راستای اقدامات رسانه ها در حال شکل گیری است زیرا رسانه وظیفه دارد در ادامه تکامل زیست حیوانی بشر امروز او را به بهشت زمینی اش دلخوش کند و با غوطه ور کردن در ضعف های وجودیش وی را یکی از انسان نماهای دنیای امپریالیسم کند و غافل از کمال الهی که در انتظار او می باشد.

آنان که ریز بین هستند و دهکده جهانی را نه از درون بلکه از بالا و با نگاه نقدانه می بینند به خوبی دریافته اند که همانطور که مک لوهان اشاره کرده است، رسانه امروز نه یک ابزار بلکه پیام است. و رسانه را امروز نمی توان به مثابه ظرفی دید که هر مظروفی را می پذیرد بلکه همانطور که شهید آوینی در مقالات خود آورده است اهالی رسانه درگیر موجبیت تکنیک هستند و رسانه به درستی در حال پیش روی در مسیر غایی خود است.

و این تنها وظیفه ی ما را سنگین تر می کند. زیرا ما قرار است دنیا را نه از نگاه مادی بلکه از نگاه دینی نظاره گر کنیم و نه شهروندان اتوپای غربی بلکه امت جهان مهدوی باشیم. و همه همتمان امروز در بکار گیری امکانات و نیرویمان در این راستا است و رسانه نیز که در خط مقدم جنگ نرم امروز قرار دارد بیش از همه باید از این نگاه باز تعریف و به کار گرفته شود.

البته بحث ما در این مجال، رسانه دینی نمی باشد بلکه می خواهیم الزامات اولیه را برای نیل به سمت این نوع رسانه به تقریر در آوریم.

اگر ما کمال انسانی را در بهشت زمینی و رسیدن به لذت های مادی متوقف کنیم، نه در وصول به حقیقت واحد جهانی و رسیدن به درجات کمال انسانی که پیوستن به حق و قدم داشتن در این راه است و به هیچ عنوان چنین مقصد و مقصودی را برای وی فرض نکنیم، هیچگاه نخواهیم توانست تعهد را آنگونه که باید، بدست آورده و به کار گیریم.

تخصص گرایی

در جهانی که رسانه ها در صف اول قرار دارند و حرفهای بسیاری برای بیان کردن؛ برنامه ریزی و سرمایه گذاری برای آنها امری منطقی و بدیهی به نظر می آید.  در جهان روزی برای به سلطه در آوردن جوامع دیگر نیاز به تجهیزات، تخصص و اطلاعات نظامی بود، در واقع استعمار  در حیات آغازین خود از این شیوه برای سلطه استفاده می کرد. اما امروز روند نظامی جایش را به فرهنگ داده و کشورهای مستکبر جهان امروز سلطه فرهنگی را در دستورکار خود قرار داده و از رسانه در این راستا بهترین استفاده را می کنند. در کشور ما این روند از بعد از 8 سال دفاع مقدس جدی ترین حالت را به خود گرفت و بعد از قطعنامه 259 تهاجم فرهنگی به فرهنگ، ارزش و باورهای  ملت ایران در راس فعالیت دشمن قرار گرفت.

اما ما برای مقابله با این تهاجم راهی جز روی آوردن به سمت رسانه دینی نخواهیم داشت و دستیابی به این آرمان نیازمند تخصص است. متاسفانه امروز نهاد های رسانه ای ما در این زمینه با دو بحران اصلی عدم باز تعریف رسانه با توجه به فرهنگ دینی و ملی و عدم تخصص گرایی در نهادهای رسانه ای رو به رو می باشند.

باز تعریف رسانه با توجه به فرهنگ دینی و ملی

رسانه

برای برون رفت از بحران اول، ما در ابتدا باید تکلیف خود را با رسانه و جایگاهش در دنیای امروز و غایات آن که چگونگی استفاده از آن را پیش روی ما قرار می دهد روشن کنیم و این جنبش نرم افزاری در دانشکده های ارتباطات و نهادهای رسانه ای کشور است که باید انقلابی در دید ما از رسانه و نحوه استفاده مان از آن ایجاد نماید.

تا زمانی که ما رسانه را چون ابزار ببینیم و انتظار داشته باشیم که از آن هر استفاده ای که می خواهیم، بتوانیم کنیم و از موجبیت تکنیک در این زمینه رهایی نیابیم، نمی توانیم به سوی اسلامی شدن رسانه پیش رویم. و آن نتیجه ای که مد نظر ماست به دست نخواهد آمد.

ما باید از فرهنگ حاکم بر رسانه رهایی یافته و سعی کنیم آن را تا حد ابزاری پایین آورده و فرهنگ خود را بر آن مستولی کنیم. تنها با حاکم کردن فرهنگ اسلامی بر این تکنولوژی  و استفاده از آن در راستای آرمان هایمان است که می توانیم در جبهه جنگ نرم تهاجمات را خنثی و دفع نماییم و بتوانیم  در اشاعه فرهنگ انقلابمان موفق باشیم.

البته ایجاد الگویی جدید برای رسانه با توجه به فرهنگ حاکم بر این وسایل و هم  غایت ساخته شده برای آن به آسانی نگارش این نکته بر روی این صفحه، نمی باشد و نیازمند تلاش های فراوان، ایمانی راسخ، آگاهی بالا و جهان بینی اسلامی است.

با نگاه کنونی حاکم بر رسانه هایمان و اهالی آن، راه طولانی پیش رو داریم و با توجه به فضای امپریالیسم جهانی مسیری صعب العبور...

بازتعریف رسانه با توجه به فرهنگ دینی و ملی مان و نگاه از پشت عینک معنویت به دنیای ارتباطات و پرورش نیروهای متخصص در این زمینه گام اول در تخصص گرایی در کار رسانه به صورت مطلوب، می باشد.

عدم تخصص گرایی در نهادهای رسانه ای

رسانه

رسانه برای آنکه بتواند به رسالت ها و وظایف خود عمل کند نیازمند تخصص است. این دید به رسانه که هر فردیکه توان مدیریتی داشته باشد و مقداری هم اطلاعات ارتباطاتی و تجربه در این زمینه، می تواند فردی مناسب برای کار و حتی مدیریت در فضای رسانه ای باشد، بسیار سطحی و نادرست به نظر می آید. بلکه تخصص گرایی در رسانه ملزوم داشتن دید رسانه ای، تخصص علمی و تجربه عملی می باشد.

اکنون رسانه های ما در دو سطح در بدنه خود دارای فقدان تخصص گرایی می باشند. سطح مدیریت و سطح کارشناسان و کارمندان.

در سطح مدیریتی متاسفانه بسیاری از مدیران نه تنها در زمینه رسانه فاقد تخصص علمی لازم می باشند بلکه در انتخاب کارشناسان نیز به این نکته توجهی نمی کنند. در واقع تجربه گرایی آفتی است که اکنون دامن مدیریت رسانه ها را گرفته در حالی که تجربه شرط کافی در کار رسانه می باشد نه شرط لازم. فقدان دید رسانه ای عامل دیگری است که در کنار دو عامل مذکور باعث از بین رفتن پتانسیل رسانه ای در جامعه می شود.

با نگاه کنونی حاکم بر رسانه هایمان و اهالی آن، راه طولانی پیش رو داریم و با توجه به فضای امپریالیسم جهانی مسیری صعب العبور...

در سطح کارشنان نیز تجربه دراولویت اول قرار گرفته  و تخصص در مرحله بعدی قرار دارد که در برخی موارد به اندازه مورد اول برایش اهمیت قائل نمی شوند. در واقع فرد ابتدا به کار در رسانه مشغول شده و بعد به دنبال تخصص می رود. و خود اینگونه آزمون و خطا در سطح وسیع مانعی بر سر راه می باشد. این مورد در روزنامه نگاری بیشترین نمود  را پیدا می کند، در اینجا آنچه مورد توجه است بحث میان تخصص روزنامه نگاری و روزنامه نگاری تخصصی است. ما برای اینکه بهترین برآیند را از رسانه داشته باشیم باید به مرحله روزنامه نگاری تخصصی برسیم. بگذارید همین مطلب را در مقیاس وسیعتر اینگونه بیان کنیم برای کار در رسانه در بهترین نحو باید از مرحله تخصص در رسانه به کار تخصصی در رسانه روی آوریم و شایسته سالاری را اولویت خود قرار دهیم.

رسانه

دید رسانه ای که پیشتر هم بدان اشاره شد حلقه مفقوده ای است که باعث می شود به رسانه و قابلیت هایش آنطور که باید نگاه نشود و فرصت های درست و مطلوب استفاده از آن، از دست برود. رسانه در صورت عدم وجود چنین نگاهی در دام افراط و تفریط گرفتار می افتد و نفوذ و تاثیر در مخاطب که هدف نهایی آن می باشد را هیچگاه در دسترس نخواهد دید.

نگاه رسانه ای دارای تخصص در یک رسانه به این پتانسیل چون طلایی می نگرد که می توان با استفاده منطقی و عقلانی از آن بیشترین سود را بدست آورد. این نگاه هیچ فرصتی را از دست نمی دهد و قبل از هر کار به تامل درآثار و پیامدهای آن می نشیند. وی رابطه ای منطقی بین نیروی کار و پتانسیل دستگاه ایجاد می کند. و با برنامه ریزی به پیش می رود.

در این راستا باید همه جوانب کار را سنجید و نگاه دقیق و حساب گر به همه ی قسمت های یک مدل ارتباطی که در فرآیند ارتباطات رسانه ای ما نقش دارند، داشته باشیم. از جمله اینکه چه متاعی به عنوان پیام در دست داریم. چه کانالی برای انتقال این پیام از سایر نمونه ها برای ما مناسب تر است این پیام قرار است به چه کسی برسد،ویژگی های وی چیست و چگونه بهترمی توان در او تاثیر گذاشت.

این پیام چه اثراتی را در برخواهد داشت و ما باید با توجه به بازخورهای دریافتی چه اصلاحاتیرا باید در فرآگردمان ایجاد کنیم و چه مواردی را تقویت کنیم. چه موانع و پارازیت هایی بر سر راه داریم و چگونه باید بر آنان فائق آییم. و خود و پتانسیل هامان را نیز بشناسیم که برای اهدافمان این موارد را چگونه بکار گیریم تا بتوانییم رسالت اخلاقی و حرفه ایمان را به بهترین نحو ایفا کنیم. مهندسی پیام از جمله مهمترین و حیاتی ترین مسائلی است که ما چوب فقدان آن را به خاطر عدم تخصص گرایی در رسانه می خوریم. به همین خاطر در بسیاری از موارد فعالیت های گسترده و درخور توجهی داریم اما به دلیل عدم وجود این مورد، کارکردهامان هم در جریانی که باید قرار بگیرد ، قرار نمی گیرد و هم ما نتایج دلخواه را در چشم انداز تعریف شده مشاهده نمی کنیم. و تنها پتانسیل مصرف شده به هدر رفته است.

دستیابی به این مهم کاری دشوار به نظر نمی رسد و فقط نیازمند پرورش چنین نیروهایی در وهله اول و بعد دقت در جذب تخصص های لازم و استفاده مفید از آنان و فراهم آوردن شرایط مطلوب برای کار در نهاد رسانه ای می باشد.

تعهد گرایی

آیا تخصص به تنهایی برای ما کافی می باشد؟ یعنی ما صرف اینکه به تخصص دست پیدا کردیم می توانیم به انتظار نتایج مطلوب از فعالیت هایمان بنشینیم؟ مسلما جواب منفی می باشد تخصص برای دستیابی به نتایج مطلوب لازم است اما این تعهد می باشد که در کنار این عامل ما را کفایت خواهد کرد.

رسانه

تعهد همان گمشده ای است که در عامل باز تعریف رسانه در تخصص گرایی بدون آن کمیت ما خواهد لنگید.در واقع بدون تعهد و توجه به آن باز تعریفمان یا شکل نخواهد گرفت و یا ناقص خواهد بود. تخصص گرایی صرف، برای ما همان مشکلاتی را به وجود خواهد آورد که غرب هم اکنون بدان مبتلاست. گرفتار آمدن در وجهه حیوانی بشر که مشکلات اخلاقی و روحی را در پی خواهد داشت، ماندن در بن بست آزادی بیان غربی و اسارت در زندان تناقض این آزادی با فطرت انسانی ، ابتلا به مقتضیات زمان و پرداختن به ضعف های درونی و ذائقه سوزی مخاطبان که محرومیت آنان از نیازهای واقعی شان را به دنبال خواهد داشت و....

عده ای فقط در جلوی چشم خود تابلوی رسالت حرف ه ای را نصب کرده اند و آمالشان عمل به تمامی بندهای آن می باشد و معیار ارزیابیشان، میزان و چگونگی عمل به این اصول است و برای خود فرضی به عنوان رسالت اخلاقی قائل نیستند. خود را به هیچکس و هیچ چیز متعهد نمی بینند و فقط و فقط به قدرت رسانه ای و سود مالی فکر می کنند و از هر طریقی به دنبال کسب آن هستند، از لگد کوب کردن فرهنگ نقد و جایگزینی تخریب و مدح چاپلوسانه گرفته تا فرو بردن انسان در باتلاق شهوانی و تکیه بر ضعف های درونی آنان. اگر ما کمال انسانی را در بهشت زمینی و رسیدن به لذت های مادی متوقف کنیم، نه در وصول به حقیقت واحد جهانی و رسیدن به درجات کمال انسانی که پیوستن به حق و قدم داشتن در این راه است و به هیچ عنوان چنین مقصد و مقصودی را برای وی فرض نکنیم، هیچگاه نخواهیم توانست تعهد را آنگونه که باید، بدست آورده و به کار گیریم.

و این تنها وظیفه ی ما را سنگین تر می کند. زیرا ما قرار است دنیا را نه از نگاه مادی بلکه از نگاه دینی نظاره گر کنیم و نه شهروندان اتوپای غربی بلکه امت جهان مهدوی باشیم. و همه همتمان امروز در بکار گیری امکانات و نیرویمان در این راستا است و رسانه نیز که در خط مقدم جنگ نرم امروز قرار دارد بیش از همه باید از این نگاه باز تعریف و به کار گرفته شود

درتعهد گرایی، رسانه بر روی فطرت انسانی و با توجه به آن فعالیت می کند و غریزه تنها نقطه گذری است که جز در حدود تعریف شده با توجه به شرایط از آن استفاده نمی شود و نقطه مطلوب نخواهد بود. با استفاده از این عامل در کنار تخصص است که قلم ها مسلسل ساز نخواهد شد و رسانه جامعه را به سمت فساد پیش نمی برد و دانشگاهی می شود که انسان ها در آن تربیت می شوند.

آخر کلام:

برای اینکه رسانه ای اسلامی و متناسب برای فعالیت در جبهه جنگ نرم داشته باشیم. باید دو بال تخصص و تعهد آنطور که بدان اشاره شد را، برای این نهاد فرض کنیم. در صورت هر گونه عیب و فقدان این دو عامل ما درگیر موجبیت تکنیک و فرهنگ غایی اومانیستی در استفاده از رسانه خواهیم شد و لاجرم باید خود را در آینده بسان شهروندی در دهکده جهانی نظاره گر باشیم  که همه ی متعلقات فرهنگی خود را در پای فرهنگ مدرنیته ذبح کرده ایم.

رسانه ما اکنون از نقص این موارد در بدنه خود رنج می برد و ما به همین دلیل  هنوز نتوانسته ایم نتیجه مطلوب را از پتانسیل های موجود در این زمینه در کشور بدست آوریم. حضور رسانه های معاند ما را تهدید می کند و ما باید به جای تهاجم به بی ارزشی غرب،به دنبال فرصت سازی در مقابل آنها باشیم در حالی که رفع این نقوص که چون بیماری دامن گبر رسانه می باشد ما را به دست یابی هر چه سریع تر به رسانه دینی کمک خواهد کرد. رسانه ای که قرار است درجهانی شدن  ما و ارز ش هایمان  در خط مقدم باشد.

عطاالله باباپور

گروه جامعه و سیاست