تبیان، دستیار زندگی
تحقیقات متعددی جهت مشخص نمودن ریشه دقیق حکایات هزار و یک شب انجام شده است. این پیچیدگی را می توان با این حقیقت توجیه نمود که آثار نوشتاری به زبان ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ریشه یابی حکایات هزار و یک شب

(سیر پیدایش هزار و یک شب)

ریشه یابی حکایات هزار و یک شب

بحث های مختلفی پیرامون ریشه حکایات این مجموعه کهن ادبی وجود دارد و اعراب، ایرانی ها و هندی ها داعیه این را دارند که اصالت این مجموعه به آنان باز می گردد. حال این سوال در ذهنمان جای می گیرد که ادعای کدام یک از اینان با واقعیت تطبیق دارد؟ برای رسیدن به جواب این سوال نقطه دیدمان را بر پژوهش ارائه شده از یک محقق فرانسوی به نام ونسان دمر متمرکز می کنیم.

تحقیقات متعددی جهت مشخص نمودن ریشه دقیق حکایات هزار و یک شب انجام شده است. این پیچیدگی را می توان با این حقیقت توجیه نمود که آثار نوشتاری به زبان عربی و نسخ خطی تنها به صورت جزئی و ناتمام یافت شده اند و آن ها دارای منابع گوناگون می باشند. با این اوصاف، نوشتاری قدیمی تحت عنوان کتاب الفهرست که به سال 987 به رشته تحریر درآمده است از وجود نسخه ای به زبان فارسی به نام هزار افسانه ( هزار حکایت)  خبر می دهد. این کتاب که هیچ ردپایی از آن در دست نیست داستان شهرزاد را حکایت می کند. [1]

شهرزاد و شهریار [2] اسامی فارسی هستند. در این اسامی پیشوند "شاه" به زبان فارسی است، حال آن که دیگر عناصر دارای ریشه هندی می باشند و به قبل از قرن 3 باز می گردند. [3]

بحث های مختلفی پیرامون ریشه حکایات این مجموعه کهن ادبی وجود دارد و اعراب، ایرانی ها و هندی ها داعیه این را دارند که اصالت این مجموعه به آنان باز می گردد.

دگرگونی در حیوانات، اجنه هایی که به صورت نیمه خدا ظاهر می شوند به مکتب چند خدایی هندو اشاره دارد. تاخیر انداختن مجدد در زمان مرگ از دیگر عناصر ویژه هندی است که می توان آن را در دیگر آثار هندو مانند پانکاتانترا و هیتوپادسا ملاحظه نمود. [4]

بنابراین فرضیه بر این است که اصالت حکایات به هند باز می گردد و اینکه این حکایات به صورت شفاهی به ایران زمین رسیده است؛ سرزمینی که اولین مجموعه از این حکایات به نام هزار افسانه در آن به رشته تحریر درآمده است. این مجموعه که همان حکایات شفاهی مکتوب است در دنیای عرب به چاپ رسیده است. تجار افرادی بودند که نقش بسزایی در این کار داشتند زیرا آنان علاقه وافری به حکایات داشتند تا به یاری این حکایات آهنگ سفرشان از یکنواختی به درآورند.

حول و حوش قرن هشتم  بود که راویان عرب زبان هزار افسانه  را ترجمه کردند و آن را منتشر نمودند. این در حالی است که آنان حکایات را تغییر دادند و آن ها را مطابق فرهنگ، مذهب و زبانشان درآوردند. اما بسیاری از عناصر اصلی را حفظ نمودند. بنابراین این حکایات با جایگزینی اسامی و اماکن هندی و فارسی به جز موارد استثنا و به یاری فضا سازی عربی و حال و هوای اسلامی به حکایات عربی تبدیل شدند. [5] به علاوه آنان تعداد زیادی حکایت را که به طور اخص عربی بودند به انضمام مدح و ستایش پیامبر اکرم (ص) به این مجموعه اضافه نمودند.

از میان عناصر عربی موجود در مجموعه می توان به همزیستی مسلمانان با مسیحیان و یهودیان [6]، رویارویی با رومی ها و فرانسوی ها در زمان جنگ های صلیبی [7]، شهرهای عربی چون بغداد، بصره و شام جایی که داستان در آن ها جریان دارد، بازارها، چانه زنی ها و رجوع به شخصیت های عربی آشنا مانند شعرای معروف، خلفا و دانشمندان اشاره نمود.

بعدها چندین راوی عرب زبان بر اساس نسخ مخصوص خود به نقل حکایات پرداختند. بنابراین دست نوشته های مختلفی یافت می شود که تعداد شب ها در آن با هم مطابقت ندارد. از سویی دیگر تمامی این دست نوشته ها دارای حکایات مشابه و چارچوب مقدماتی یکسان هستند که حضور شهرزاد و شهریار در آن ها به چشم می خورد.

ریشه این حکایات هندی- فارسی است. فرضیه بر این است که هزار افسانه تا 1001 شب کامل نمی شود. [8] زمانی که مجموعه هزار و یک شب به دست اعراب می رسد، آنان حکایات و داستان های مختلف ارائه شده توسط راویان و نسخه برداران را به آن اضافه نمودند به این منظور که به مجموعه کاملی دست یابند.

در ابتدا این اعراب آسیایی در حدود قرون 9 یا 10 بودند که زیر نظر خلیفه عباسی به نقل حکایات پرداختند. حکایاتی که در آن ها هارون الرشید [9] و وزیرش جعفر به چشم می خورند. سپس نوبت به قاهره می رسد. از قرن 11 یا 12 زیر نظر سلسله فاطمی ها بود که حکایاتی شگفت انگیز و جالب به چشم می خورد؛ حکایاتی که سحر و اجنه و پری جزء عناصر آن هستند. دیگر دست نوشته که اصالت آن ها مبهم است به حکایات اضافه می شوند و سرانجام این مجموعه شکل ثابت تری را در قرون  13 یا 14 به خود می گیرد.[10]

بنابراین هزار و یک شب در برگیرنده مجموعه ای از حکایات پویا است زیرا راویان، داستان هایی را مطابق دلخواهشان و به ویژه بر طبق ذائقه شنونده به آن اضافه می نمودند.

حول و حوش سال 1700 بود که آنتوان گلان فرانسوی روی دست نوشته های هزار و یک شب دست گذاشت. وی آن را ترجمه نمود و به سال 1704 به چاپ رسانید. گلان داستان ها را مطابق  با دوره ای ترجمه نمود که در آن عناصر مبتذل و شهوت انگیز [11] جایشان را به حرف های تملق آمیز به سبک اروپایی ، بدون بازی کلمات، داده اند.

نشر داستان های عربی برای اولین بار توسط گلان این امکان را فراهم نمود که فرهنگ و مذهب اسلامی در اروپا از دید اعراب توصیف شوند و دیگر این چشم اندازها توسط صلیبی ها، زائرین، راهبی ها یا تجار اروپایی توصیف نشوند و این یک موفقیت بلافصل است. [12]

این اثر به واسطه دارا بودن عناصر شگفت انگیز متعدد با نوشتار منطقی دوران مغایرت دارد؛ دورانی که عناصر تخیل و غیر بومی بودن جایگاهی بس ناچیز در آثار دارند.

ترجمه هایی به دیگر زبان های اروپایی از روی این اثر ترجمه شده صورت گرفت. می توان در نظر گرفت که ورود هزار و یک شب به فرانسه و علاقه وافر به شناخت مشرق زمین به خاطر ویژگی اسرارآمیز بودن آن از عوامل مهم در توسعه خاور شناسی [13] در اروپا است.

در سال های بعد و تا قرن 19 نسخ خطی دیگری به دست آمدند که حاوی حکایات هزار و یک شب هستند؛ با این تفاوت که نظم موجود در آن ها با نسخه ترجمه شده تفاوت اندکی دارد و این نسخ حاوی حکایات جدیدی هستند. این دست نوشته ها نیز به نوبه خود ترجمه شدند.

غیر بومی بودن مجموعه تنها در کلمات نمی گنجد بلکه این ویژگی حتی در تصاویری که هنرمندان مستعدی چون ادموند دولاک و مارک شاگال از چندین حکایت هزار و یک شب به تصویر کشیده اند نیز به چشم می خورد.

علاوه بر چاپ سنگی مارک شاگال از یکی از حکایات هزار و یک شب، صنعت سینماتوگرافی نیز به این موضوع می پردازد و آن را به صورت یک مجموعه تلویزیونی ارائه می دهد.

کودکان همیشه تشنه داستان های شگفت انگیز می باشند. به سرعت نسخه ای از روی ترجمه گلان مطابق با دنیای کودکان تهیه شد؛ نسخه ای که عناصر خشن و مبتذل در آن جایشان را به عناصر خارق العاده داده اند.

با جمع بندی مطالب بالا به این نتیجه می رسیم که این مجموعه، اثری پویا  با ریشه ها ی گره خورده از ادبیات عرب، ایران و هند است که شاهدی بر فرهنگ اعصار و قرون گذشته می باشد. ابزاری است که به یاری آن با اسطوره شناسی مشرق زمین آشنا می شویم.


پی نوشت ها:

[1] الیسف، نیکیتا، تم ها و علل هزار و یک شب، بیروت، 1949، صفحات 23-20.

[2] شهریار یکی از پادشاهان سلسله ساسانی است که دلباخته شهرزاد می شود و وی را به مرگ تهدید می نماید.

[3] لویل، ژان لویس، تم مسافرت در هزار و یک شب، پاریس: ارمتان، 1998، ص 122.

[4] الیسف، نیکیتا، تم ها و علل هزار و یک شب، بیروت، 1949، ص 33.

[5] همان، ص 27.

[6] داستان خیاط ، گوژپشت، یهود، خزانه دار و مسیح در شب های 34-25 هزار و یک شب

[7] حماسه عمرالنعمان در شب های 145-45 هزار و یک شب.

[8] الیسف، نیکیتا، تم ها و علل هزار و یک شب، بیروت، 1949، ص 52.

[9] هارون الرشید (809-766) در پنجمین سلسله عباسی در بغداد خلافت می کرد. وی این شهر را مطابق با سلیقه اش به مکانی باشکوه و فرهنگی برای هنر و موزیک تبدیل نمود. هارون الرشید در چندین حکایت با لباس مبدل ظاهر می شود و در کوچه ها پرسه می زند؛ کوچه هایی که وی شاهد ماجراهایی است...

[10] الیسف، نیکیتا، تم ها و علل هزار و یک شب، بیروت، 1949، ص 25.

[11] لارزول، سیلوت، ترجمه های فرانسوی هزار و یک شب،پاریس: ارمتان، 1996، صفحات 109-106.

[12] الیسف، نیکیتا، تم ها و علل هزار و یک شب، بیروت، 1949، ص 14-7.

[13] همان، ص 15.


ساحره بلوچی - تبیان