تبیان، دستیار زندگی
تزلزل و دلهره یا مرض روحى : اضطراب و نگرانى ، یکى از امراض روحى و بیمارى هاى روانى است و آثار زشت و نتایج سوئى در بردارد و در اعمال و کردار انسان فوق العاده اثر مى گذارد و اگر از حد معمول و متعارف بیشتر گردد، حیات و زندگانى دنیا را بر آدمى تنگ و ناگوار
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با وجود ضمانت خدا نگرانی چرا ؟

خدا

قال الله تعالى فى کتابه : وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کلٌّ فِی کتَابٍ مُّبِینٍ 1 ؛ هیچ جنبنده ای در روی زمین نیست ، جز آنکه روزی او بر عهده خداست ،، وموضع و مکانش را می داند ، زیرا همه در کتاب مبین آمده است.

تزلزل و دلهره یا مرض روحى :

اضطراب و نگرانى ، یکى از امراض روحى و بیمارى هاى روانى است و آثار زشت و نتایج سوئى در بردارد و در اعمال و کردار انسان فوق العاده اثر مى گذارد و اگر از حد معمول و متعارف بیشتر گردد، حیات و زندگانى دنیا را بر آدمى تنگ و ناگوار مى سازد و اى بسا عمر انسان را قطع نموده و به دیار عدم و نیستى مى فرستد.

نگرانى مردم اغلب از جهت روزى است :

هنگامى که از سبب و انگیزه آن تفحص و جستجو مى کنیم ، آگاه مى شویم که اکثر نگرانى و ناراحتى مردم و اختلال و تشویش افکار بشر، از جهت تأمین معاش خود و خانواده و چگونگى کسب و تحصیل رزق و روزى و کیفیّت دلگرمى و خاطرجمعى از ناحیه روزى مى باشد. و لذا پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: انسان وقتى که خوراک خود را به دست آورد، آن موقع نفسش ثابت و استوار مى گردد. 2

و مضمون همین حدیث را امام باقر (علیه السلام ) از سلمان محمدى نیز نقل کرده و فرموده است که آن جناب گفت : بى شک اگر انسان طعام و غذا نداشته باشد (که نفس بر آن تکیه و اتکاء کند) هر آینه صاحب خود را به تزلزل و دلهره وامى دارد و او را به اندیشه هاى پریشان و ناراحت کننده دچار و گرفتار مى سازد و هنگامى که معیشت خویش را یافته و به دست آورد، آن وقت نفس و روانش قرار و آرام مى گیرد.3

و باز براى همین جهت حضرت رضا (علیه السلام ) مى فرمود: انسان زمانى که طعام و قوت یک سال خود را تهیه و آماده ساخت و آن را وارد خانه خود نمود، پشتش سبک شده و راحت مى گردد و مى فرمود: رسم و روش امام باقر و امام صادق (علیه السلام ) این بود: مادامى که غذا و خوراک یک سالشان را تأمین نمى کردند، ملک و زمین و مستغلات نمى خریدند. 4

گروهى از مردم در این جهان هستند که جز از کسب معاش ، اندوهى ندارند و همه غم و همشان ، به دست آوردن روزى خودشان مى باشد و شب و روز مغزشان را در پیرامون همین موضوع به کار انداخته و در اطراف و جوانب و چگونگى آن به فعالیت وامى دارند و عمر عزیز و گرانمایه خودشان را در این راه صرف مى نمایند.

از این جهت هنگامى که عایدات و درآمدشان کم شده و یا به کلى قطع مى شود، فوق العاده مضطرب و ناراحت گشته و تکان مى خورند و براى جبران آشفتگى و بى قرارى و برطرف ساختن تزلزل و دلهره خودشان ، با عناوین مختلف ؛ داد و بیداد کرده و سر و صدا راه مى اندازند و به کارهایى اقدام مى کنند و اعمالى را به وجود مى آورند که پس از کوشش و جدیت بسیار در مدت طولانى نمى توانند خطا و اشتباهات خویش را جبران نمایند.

راجع به علم لایتناهى و بى پایان و دانش بى کران خود مى فرماید: حالات همه موجودات و سرنوشت تمام جانداران جهان هستى و عالم کون جلوتر از عالم اصلاب تا آخرین و واپسین منزل آنها و همه تغییرات و دگرگونى هاى آنها (که در این منازل از ابتدا تا انتها و از آغاز تا سرانجام آن صورت گرفته است ) بر او مخفى و پنهان نبوده و همه اش به طور تفصیل در نزد خدا هویدا و آشکار است

آرامش قلب ، علاج واقعى اضطراب ها :

یگانه راه نجات و طریق علاج از این نوع آشفتگى و آزردگى ؛ یقین و اطمینان مى باشد. اگر انسان جزم و قطع داشته باشد که روزى او (هر چند زنده و در قید حیات است ) به او خواهد رسید، هیچ گونه فکر و خیال خویشتن را متزلزل نساخته و خواب هاى آشفته و پریشان نمى بیند و از خود بى تابى و بى آرامى نشان نمى دهد.

خداوند به چه وسیله آرامش به دل ها مى بخشد؟

الا بذکر الله تطمئن القلوب

پروردگار عالمیان ، براى زوال این گونه اندیشه هاى ناراحت کننده و از بین بردن بى قرارى و پریشان خیالى و آرام ساختن قلب بشر و تسکین دل او، در آیات بسیار از سوره هاى مختلف 5 قرآن کریم ، با مضامین گوناگون ضامن رزق و متکفل روزى انسان شده و در این زمینه به آنان وعده و نوید داده است مثل آیه ای که در اول بحث ذکر کردیم خداوند عزوجل در این آیه مبارکه به دو صفت از اوصاف خود اشاره نموده است : یکى قدرت و دیگرى علم .

قدرت خدا: طبق این آیه شریفه و آیات دیگر، پروردگار عالمیان ؛ به روزى همه خلایق و حیوانات دریایى ، خشکى ، هوایى ، قوى و ضعیف حتى جاندارانى که با چشم معمول و متعارف قابل رؤ یت و دیدن نمى باشند، ضامن و متکفل شده است و از این جهت در هر حال رزق و روزیشان را داده و خواهد داد.

علم خدا: اما راجع به علم لایتناهى و بى پایان و دانش بى کران خود مى فرماید: حالات همه موجودات و سرنوشت تمام جانداران جهان هستى و عالم کون جلوتر از عالم اصلاب تا آخرین و واپسین منزل آنها و همه تغییرات و دگرگونى هاى آنها (که در این منازل از ابتدا تا انتها و از آغاز تا سرانجام آن صورت گرفته است ) بر او مخفى و پنهان نبوده و همه اش به طور تفصیل در نزد خدا هویدا و آشکار است .6

با این همه نویدها، اندیشه ناروا چرا؟

پس اى فرزند آدم ابوالبشر! با این علم و قدرت که آفریننده خلایق دارد و در کتاب هاى آسمانى وعده و نوید روزى تان را داده و به وسیله پیامبران گرامى و سفراى عزیز خود به شما بندگانش رسانیده و قطعا هم مى دانیم که خلف وعده در دستگاه الهى امکان ندارد و حتما به آن وعده اى که داده است عمل خواهد کرد؛ در این صورت هیچ گونه جاى نگرانى و اضطراب باقى نمانده و نباید انسان غم و غصه روزى خویشتن را بخورد. بلکه سزاوار و شایسته مرد خداپرست و مؤمن نیست که در پیرامون رزق و روزى خود تفکر ناروا و اندیشه سوء نسبت به رزاق على الاطلاق بنماید تا انواع و اقسام ناراحتى و دلهره براى خویش فراهم سازد.

چیزى که دانستن آن لازم و ضرورى است این است که :

کسى خیال و گمان نکند که مراد و مقصود از این وعده و نوید، این است که خداوند روزى هر جنبنده و ذى روحى را "بدون زحمت و مشقت" به آن خواهد رسانید زیرا این گونه تربیت ، مفاسد فراوان و زیان هاى بسیارى در بردارد (که فعلا درصدد بیان آن نیستیم ) و از این جهت اراده و مشیت پروردگار عالمیان بر آن تعلق نگرفته است بلکه منظور این است که پروردگار عالمیان ، آلات کسب و ابزار تحصیل روزى را نسبت به فراخور حال هر حیوانى به او عنایت و مرحمت کرده و به این وسیله آنها را غنى و بى نیاز ساخته است و به واسطه همان اسباب و وسایل باید روزیشان را تهیه و آماده نموده و خودشان را از رنج گرسنگى و تشنگى نجات دهند.

مثلا خداوند به یک عده از حیوانات (مانند: شیر، پلنگ ، یوزپلنگ ، ببر و...) قوه بدنى و نیروى جسمى عطا فرموده است و آنها به وسیله همان قدرت و توانایى جسمى و جسدى روزیشان را به دست مى آورند.

خلاصه اینکه هیچ جنبنده ای در دستگاه آفرینش نیست مگر اینکه روزیش مقدر شده و وسیله رسیدن به آن را به فراخور حال خداوند متعال در اختیارش گذاشته است .

منبع : گفتار علوی، مجموعه سخنرانی های سید مهدی علوی

رهنما_گروه دین و اندیشه تبیان


1-  سوره هود ، آیه 6.

2- کافى ، ج 5، ص 89، حدیث 2؛ قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ): ان النفس اذا احرزت قوتها استقرت .

3- کافى ، ج 5، ص 89، حدیث 3؛ ان النفس قد تلثات على صاحبها اذا لم یکن لها من العیش ما تعتمد علیه فاذا هى اءحرزت معیشتها اطماءنت .

4- کافى ، ج 5، ص 89، حدیث 1؛ یقول الامام رضا (علیه السلام ): ان الانسان اذا اءدخل طعام سنته خف ظهره و استراح و کان ابوجعفر و ابوعبدالله (علیهما السلام ) لا یشتریان عقده حتى یحرز اطعام سنتهما. مخفى نماند این گونه روایات با اخبار توکل هیچ گونه تصادم نداشته و منافاتى ندارند. انشاءالله در موقع مناسب توضیح داده خواهد شد.

5- المعجم المفهرس ، ماده رزق و بحار، ج 5، ص 143.

6- خداوند متعال در این آیه شریفه و همچنین آیات دیگر، به جهات عدیده و نکات بسیارى تفصیل را به کتاب و لوح محفوظ نسبت داده است و همه آنها را دانشمندان عالیقدر اسلام و مفسران والا مقام در کتب تفسیر به طور اکمل بیان نموده و داد سخن را داده اند.