تبیان، دستیار زندگی
فضای سرد و خاموش نوشته‌های فرانتس کافکا در رمان آمریکا اندکی متفاوت تر از همیشه اشتیاق خواننده خسته از آن همه تیرگی را برای خواندن کتاب می‌افزاید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مروری بر رمان آمریکا

پوچ و رنگانگ مثل آمریکا

پوچ و رنگانگ مثل آمریکا

فضای سرد و خاموش نوشته‌های فرانتس کافکا در رمان آمریکا اندکی متفاوت تر از همیشه اشتیاق خواننده خسته از آن همه تیرگی را برای خواندن کتاب می‌افزاید.

در دوره‌ای که آمریکا سرزمین تحقق رویاهای طلایی بشر بود، گروه‌های زیادی از اروپاییان به آن سرزمین مهاجرت می‌کردند و به همین سبب نوشتن از آمریکا در یادداشت‌های مختلف افراد جایگاه خاصی پیدا کرد. میل نوشتن رمان‌های آمریکایی در دوره‌ای مشخص رایج بود. البته پس از مدتی که پوچ بودن این رویاها نیز برای گروهی مشخص شد محتوای رمان‌های آمریکایی تغییر کرد.

فرانتس کافکا، نویسنده مشهور چک تبار آلمانی زبان، هرگز به آمریکا سفر نکرد. اما از دوران دانش‌آموزی و مشخصا از سال 1911 تا پایان عمر خود فکر نوشتن رمانی آمریکایی را در سر می‌پروراند. آمریکا ماجرای زندگی پسری 16 ساله به نام کارل روسمان است که در نوجوانی خدمتکار خانه‌ شان به او سوءقصد می‌کند و خانواده‌اش تصمیم می‌گیرند که برای رقم زدن آینده‌ای بهتر و جلوگیری از بی‌آبرویی، او را به آمریکا نزد دایی‌اش بفرستند. اگرچه برای نخستین بار پسر از خانواده‌اش در اروپا طرد می‌شود اما آمریکا نیز ارمغانی برای او ندارد و در آنجا بر اثر یک ناهنجاری از قانون دایی خود از سوی او نیز طرد می‌شود و پس از آشنایی با عده‌ای از جوانان با آنان زندگی می‌کند. کارکردن در محیط مختلف و ماندگار نماندن در هیچ یک از آن شغل‌ها و دفاع‌ها و تلاش‌های او موضوع اصلی رمان است. روحیه عدالت‌خواهی از همان فصل اول و با دفاع او از آتشکار کشتی در مقابل ناخدا آشکار می‌شود. ترافیک‌های زیاد شهر، سرعت بالای زندگی و نظام‌های پیچیده در این رمان به خوبی نشان داده شده است. حتی از طریق جزئی‌ترین امور مثل میز تحریری که کشوهای بسیار زیاد با اندازه‌های مختلف داشت.

در حقیقت کافکا در این کتاب که با نام آمریکا به چاپ رسیده است نه تنها آن سرزمین را تحت اشکالاتی بی‌شمار معرفی می‌کند بلکه از سادگی مواجه شدن و غیر عقلانی به نظر رسیدن بعضی جلوه هایش پرده بر می‌دارد.

در حقیقت کافکا در این کتاب که با نام آمریکا به چاپ رسیده است نه تنها آن سرزمین را تحت اشکالاتی بی‌شمار معرفی می‌کند بلکه از سادگی مواجه شدن و غیر عقلانی به نظر رسیدن بعضی جلوه هایش پرده بر می‌دارد. یکی از نکته‌های تامل برانگیز این رمان در انتخاب شخصیت پسر 16 ساله اروپایی است که چرا کافکا از شخصیتی با سن بالاتر و جهان دیده تر استفاده نکرده است. البته خود کافکا هنگام کار روی این رمان سخت دلبسته دیوید کاپرفیلد، اثر چارلز دیکنز بوده است. وی می‌گوید: «...کارل روسمان مورد علاقه شما از خویشان دیوید کاپرفیلد و الیور تویست است.»

علی عبداللهی مترجم رمان آمریکا از نشر مرکز با استفاده از نسخه‌ اصیل تر و رایج آن در جهان و نیز نسخه قدیمی مارکس برود، آن را بسیار روان ترجمه کرده و با مقدمه‌ای نسبتا طولانی(حدود 40 صفحه) به‌طور ضمنی از اندیشه‌های کافکا و با بسط بیشتری از رمان آمریکا، نمادهای آن، سفرنامه‌هایی که کافکا تحت تاثیر آن‌ها بوده و نیز نسخه‌های این کتاب سخن گفته است که شناخت نسبتا جامعی در اختیار هر خواننده‌ای قرار می‌دهد.

حورا نژادصداقت

تهیه و تنظیم: مهسا رضایی – ادبیات تبیان