رادیو ،رسانهای برای همه
نسبت بین رسانه و جوانان نسبتی پرتناقض و چند لایه است كه با ارجاع به آن میتوان موقعیت پیچیده جهان رسانهای را تحلیل كرد. نسل جوان هم به واسطه آگاهی و كنجكاوی برای شناخت جهان پیرامون خویش و هم تمایل به تجربه تكنولوژیهای نوین نسبت به نسل گذشته و افراد میانسال رابطه نزدیكتری با رسانه دارد، اما به نظر میرسد جذابیت رسانههای جدید بویژه رسانههای بصری انگیزه جوانان به شنیدن رادیو را كاهش داده است.
آنچه در افكار عمومی و تصویر عامه از رادیو وجود دارد هم به عنوان یك دستگاه هم به عنوان یك رسانه سویه نوستالژیك رادیو است كه گویی آن را به گذشته تاریخیاش ارجاع میدهد و انگار رادیو برای دیروز بوده و در جهان دیجیتال امروز دیگر عمر این رسانه خاطرهانگیز به سر آمده و رسانههای جذابتری مثل اینترنت و ماهواره و... در كنار رقیب همیشگی و سرسخت رادیو یعنی تلویزیون، جایی برای رادیو نگذاشته است.
اما تاسیس شبكههایی مثل رادیو جوان ، رادیو ورزش یا حتی رادیو پیام نشان داده است كه این رسانه صوتی همچنان كاركردهای خود را دارد و زنده است و هنوز هم میتواند با جادوی كلام و موسیقی، مخاطبان زیادی را به خود جذب كند؛ حتی آنهایی كه سحر جادوی تصویر شدهاند.
یكی از دلایل اینكه برخی به تمایل جوانان در شنیدن رادیو شك دارند این است كه رادیو را رسانه فرهیختگان یا پیرمردها میدانند كه شور و نشاط جوانی و هیجانات این دوره را سپری كرده و به یك جعبه قصهگو و آرامی نیاز دارند كه با آنها سخن بگوید یا آنها در گوشه تنهایی به آن گوش سپارند و درد دل كنند.
در حالی كه نسل جوان هم آگاهی و دانش بالایی نسبت به نسل گذشته دارد و هم رادیو صرفا یك برنامه قصهگو یا نصیحتگر نیست كه دائم به برنامههایی از این دست بپردازد.
اتفاقا برنامههای رادیویی بویژه بخشهایی مثل ورزش، موسیقی و سینما واجد هیجان و شور و حرارت بالایی از حیث برنامهسازی هستند.
حتی پخش یك گزارش ورزشی مثل فوتبال در رادیو گاهی هیجانانگیزتر از یك گزارش تلویزیونی است و به دلیل استفاده از قوه تخیل آدمی، تصویر جذابتری از یك رقابت ورزشی را در ذهن مخاطب ترسیم میكند.
یكی از دلایل اینكه برخی به تمایل جوانان در شنیدن رادیو شك دارند این است كه رادیو را رسانه فرهیختگان یا پیرمردها میدانند كه شور و نشاط جوانی و هیجانات این دوره را سپری كرده و به یك جعبه قصهگو و آرامی نیاز دارند كه با آنها سخن بگوید یا آنها در گوشه تنهایی به آن گوش سپارند و درد دل كنند.
در كنار این جذابیتهای تكنیكی از حیث محتوی و مضمون نیز رادیو دامنه گستردهتری دارد و طیف بیشتری از سوژهها را دربرمیگیرد، ضمن اینكه آزادی طرح و بیان این سوژهها در رادیو بیشتر از تلویزیون است و محدودیت و معذوریت كمتری دارد. مثلا یك مسابقه ورزشی مربوط به زنان را در تلویزیون نمیتوان تماشا كرد، اما گزارش رادیویی آن را میتوان گوش داد. لذا رادیو با وجود محدودیتهای ظاهریش مثل فقدان تصویر از ظرفیتهای دیگری برخوردار است كه میتواند با مخاطبان جوان خود ارتباط برقرار كند.
مثل وجوه خیالپردازی رادیو با تخیلورزی دوران جوانی، نسبت روانشناختی عمیقی دارد و این امكان را برای مخاطب فراهم میكند تا دست به خیالپردازی زده و قوه خیال خود را پرورش دهد.
بخش دیگری از كاركرد رسانهای رادیو را باید در نسبت آن با مقتضیات جامعه مدرن و ساختار زندگی در جهان امروز جستجو كرد به این معنی كه رادیو رسانهای است كه نسبت به رسانههای دیگر از امكان دسترسی راحتتر و سریعتری برخوردار است و با انواع و اقسام ابزارهای ارتباطی میتوان امواج رادیویی را دریافت كرد مثل تلفن همراه یا رادیوی اتومبیل كه این فرصت را فراهم میكند تا مخاطب در عین اینكه به كارهای دیگری مشغول است یا حتی در حال استفاده از یك وسیله نقلیه عمومی و جابهجایی درونشهری است از این رسانه به راحتی استفاده كند.
در همین راستا امكان ارتباط برقرار كردن با رادیو نیز برای مخاطبان راحتتر است و محدودیتهای تلویزیون را ندارد.از آنجا كه جوانان از امكانات جانبی این ابزار بیشتر استفاده كرده و با آن آشنا هستند لذا توسعه رسانههای دیگر نه تنها رادیو را برای جوانان كهنه نمیكند كه برعكس با بهرهگیری از ظرفیتهای رسانهای آن، خود را بروز كرده و به حیات خود ادامه میدهد.
از جمله ویژگیهای مهم رادیو زنده بودن اكثر برنامههای آن است كه با سرزندگی دوران جوانی تطبیق روانی ـ عاطفی دارد و به استحكام روابط آنها كمك میكند.
رادیو به عنوان یك رسانه جمعی همواره مخاطبان خود را دارد و اگر سطح تولیدات و كیفیت برنامههایش را بالا ببرد میتوانند طیف مخاطبان جوان را نه تنها حفظ كرده بلكه افزایش دهند.
عملكرد برخی از شبكههای رادیویی در سالهای اخیر هم ثابت كرده است كه رادیو رسانه پیرمردها نیست.
جام جم
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی