تبیان، دستیار زندگی
نوع نخست، آزمونى است كه به منظور كشف حقیقت و پى بردن به فرجام كار انجام مى شود؛ زیرا امتحان كننده از حقیقت كار و فرجام آن بى خبر است. چنین آزمونى ازجانب خدا غیرممكن است، چرا كه او آگاه به نهانها و داناى به فرجام كارهاست و تمامى موضوعات و پوشیده ها براى او
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امتحان 20مرحله ای رسول خدا

حضرت ابراهیم

در قرآن می خوانیم:

وَ اِذِابْتَلى اَبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّى جاعِلُكَ لِلنّاس ِاِمامَاً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتى قالَ لایَنالُ عَهْدِى الظّالِمینَ.

و [بیاد آورید] هنگامى كه ابراهیم را پروردگارش با كلماتى بیازمود، و او همه را [بشایستگى ] انجام داد؛ [آنگاه خدا به او] فرمود: «من تو را پیشواى مردم قرار دادم.» [ابراهیم ]گفت: «از نسل من [نیز]؟» فرمود: پیمان من به ستمكاران نخواهد رسید.» (بقره/124)

مرحوم صدوق پیرامون آیه یاد شده مى فرماید:

آزمون بر دو نوع است:

نوع نخست، آزمونى است كه به منظور كشف حقیقت و پى بردن به فرجام كار انجام مى شود؛ زیرا امتحان كننده از حقیقت كار و فرجام آن بى خبر است. چنین آزمونى ازجانب خدا غیرممكن است، چرا كه او آگاه به نهانها و داناى به فرجام كارهاست و تمامى موضوعات و پوشیده ها براى او روشن و عیان است.

نوع دوّم، آزمونى است كه به منظور بروز استعدادها و تواناییها براى افراد و جامعه ها پیش مى آید تا بدینوسیله حقایق انسانها مشخّص شود؛ آنگاه كسانى كه دربرابر این رویدادها كه براى آزمودن انسانها رخ مى دهد، پایدارى ورزند و به وظیفه خود آنگونه كه شایسته است، عمل كنند، به كمال بال مى گشایند و درخور پاداش مى شوند و برازندگى اوج گرفتن به مقام بالاتر و كمال والاتر را مى یابند، و كار سترگ آنها نیز سرمشق عصرها و نسلها مى شود.

با این بیان، حوادث روزگار كه بر اساس سنّت الهى براى آزمودن آدمیان اتّفاق مى افتد، در همانحال كه سنگ محك است، نردبان رشد و ترقّى نیز هست. و خدا ابراهیم خلیل (ع) را به همین طریق آزمود؛ حوادثى سخت و تكان دهنده براى آن مرد بزرگ پیش آورد تا شخصیت او در كوره حوادث آبدیده و صیقلى شود. او نیز در طوفان حوادث، در كمال پایمردى و شجاعت و در اوج تدبیر و شكیبایى به وظیفه بزرگ خود عمل كرد. و آنگاه بود كه زیبندگى خویش را براى امامت راستین عصرها و نسلها روشن ساخت.

شرح آزمون ابراهیم(ع)

مرحوم صدوق پس از بیان دو نكته اى كه گذشت، مى افزاید: كلماتى كه ابراهیم(ع) با آنها آزموده شد، عبارتند از:

1. یقین: قرآن شریف در این مورد مى فرماید:

«وَ كَذلِكَ نُرى اِبْراهیمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَالْاَرْض ِ وَ لِیَكُونَ مِنَ الْمُوقِنینَ.»(انعام/75)

و اینگونه ملكوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم تا ازجمله یقین آورندگان باشد.

2. توحید گرایى: ابراهیم (ع) در شناخت آفریدگار هستى، به اوج توحیدگرایى و یكتاپرستى بال گشود؛ خداى را آنگونه كه زیبنده است، شناخت و با نگرش به خورشید و ماه و ستارگان، دربرابر شرك گرایان ایستاد و نداى توحید را طنین افكن ساخت.

3. شجاعت: او در راه توحید و تقوا، شجاعتى وصف ناپذیر از خود نشان داد. قرآن در این مورد، كار سترگ او را ترسیم مى كند كه دربرابر هزاران دشمن حق ستیز و گمراه، از خود به نمایش نهاد و بتخانه و بتهاى آنان را درهم كوبید: «فَجَعَلَهُمْ جُذاذَاً اِلّا كَبیرَاً لَهُمْ ...»(انبیاء/58).

4. بردبارى: او قهرمان بردبارى و حلم بود و این حقیقت را در كوره حوادث به نمایش نهاد. قرآن درمورد این ویژگى ابراهیم (ع) مى فرماید: «اِنَّ اِبْراهیمَ لَحَلیمٌ اَوّاهٌ مُنیبٌ.»(هود/75)

براستى كه ابراهیم، بردبار و نرمدل و بازگشت كننده به سوى خدا بود.

5. سخاوت: ابراهیم(ع) سمبل این ویژگى اخلاقى و انسانى بود. قرآن در ترسیم این وصف بزرگ او مى فرماید:

«هَلْ اَتاكَ حَدیثُ ضَیْفِ اِبْراهیمَ الْمُكْرَمینَ.»(ذاریات/24)

آیا گزارش مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسیده است؟

6. بریدن و گسستن از گمراهان: او براى پیشبرد آرمان توحیدى خویش، با صلابت و شهامت، از گمراهان و جامعه سرگردانى كه در وادى ضلالت غوطه ور بودند، برید؛ پیوند خویش را با آنان گسست و از یار و نزدیك و خویشاوند و فامیل خود براى خدا چشم پوشید. قرآن در این مورد مى فرماید:

«وَاَعْتَزِ لَكُمْ وَ ماتَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ اَدْعُوا رَبّى ...»(مریم/48)

و از شما و از آنچه غیر خدا مى خوانید، كناره مى گیرم و پروردگارم را مى خوانم ...

و [بیاد آورید] هنگامى كه ابراهیم را پروردگارش با كلماتى بیازمود، و او همه را [بشایستگى ] انجام داد؛ [آنگاه خدا به او] فرمود: «من تو را پیشواى مردم قرار دادم.» [ابراهیم ]گفت: «از نسل من [نیز]؟» فرمود: پیمان من به ستمكاران نخواهد رسید.»

7. فراخوان به سوى ارزشها: او قهرمان امر به معروف و نهى از منكر بود و این نیز وسیله دیگر آزمایش آن حضرت بود. قرآن سخن او را اینگونه ترسیم مى كند:

«یا اَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَ لا یُبْصِرُ ...؟»(مریم/42)

پدرجان! چرا چیزى را مى پرستى كه نمى شنود و نمى بیند ...؟!

8. بدى را با نیكى پاداش دادن: او بزرگمردى بود كه بدى و نادانى نادان را نه تنها مى بخشید و از آنها مى گذشت، بلكه با نیكى و خوبى به كیفر آنان برمى خاست؛ تا بدینوسیله آنان را بسازد. براى نمونه، وقتى پدرش با تندى و سرسختى به او گفت كه «اگر از دعوت توحیدیت دست برندارى، ترا سنگسار خواهم كرد و برو از من دور شو!»، او با نرمش قهرمانانه اى، خشم او را با نیكى پاسخ داد و گفت:

سَلامٌ عَلَیْكَ سَاَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبّى اِنَّهُ كانَ بى حَفِیّاً.»(مریم/47)

درود بر تو باد. من بزودى از پروردگارم براى تو آمرزش خواهم خواست؛ چرا كه او نسبت به من بسیار مهربان است.

9. توكّل به خدا: یكى از ویژگیهاى ابراهیم(ع)، توكّل به خدا و اعتماد به او بود؛ و این خصوصیت نیز یكى از وسایل آزمونش شد. قرآن این ویژگى را با عباراتى از زبان او بدینصورت ترسیم مى كند:

«اَلَّذى خَلَقْنى فَهُوَ یَهْدینِ وَالَّذى هُوَ یُطْعِمُنى وَ یَسْقینِ وَ اِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفینِ.»(شعرا/80-78)

اوست كه مرا آفرید، سپس راه نمود؛ اوست كه به من غذا مى خوراند و سیرابم مى سازد و هنگامى كه بیمار شوم، شفایم مى بخشد.

10. ایستادگى تا پاى جان: از دیگر وسایل آزمون ابراهیم (ع) این بود كه در راه دعوت توحیدى خویش، تا پاى جان و

حضرت ابراهیم، اسماعیل، ذبح

افكنده شدن در دریاى آتش، پایمردى و فداكارى كرد، و از ترفندها و تهدیدها و شرارتهاى شرك گرایان نهراسید.

11. قربانى كردن فرزند: ابراهیم(ع) درمورد فرزند برومندش اسماعیل نیز مورد آزمون قرار گرفت. به بیان قرآن شریف، در یك رؤیاى رحمانى به او پیام رسید كه باید فرزندش را در راه دوست قربانى كند؛ و او درنگ نكرد.

12. ازطریق خاندان: ابراهیم (ع) درمورد همسر و خاندان خویش نیز ازطرف پروردگار مورد آزمون قرار گرفت و درپرتو ایمان ژرف و پایمردى و سختكوشى اش، خدا او را یارى فرمود.

13. شكیبایى در محیط خانواده: او در محیط خانه و خانواده با مشكلاتى ازجمله بداخلاقى و تندى همسرش ساره روبرو شد؛ امّا همه مشكلات را با اخلاق پسندیده و بردبارى خود آسان ساخت و از سر راه برداشت و نیك امتحان داد.

14. فروتنى دربرابر خدا: ابراهیم (ع) با آن همه عبادت و كارهاى شایسته اى كه در زندگى پرافتخار خود انجام داد، باز هم كارهایش را دربرابر خدا و عبادت او ناچیز مى شمرد و نیایشگرانه مى گفت:

«وَلا تُخْزِنى یَوْمَ یُبْعَثُونَ.»(شعراء/87)

و روزى كه مردم برانگیخته مى شوند، مرا رسوا مساز.

و ابراهیم و یعقوب پسران خویش را به همان [آیین یكتاپرستى ] توصیه كردند [و گفتند: ]اى پسران من! خداوند این دین را براى شما برگزید؛ از این رو نباید جز مسلمان بمیرید...

15. موقعیت والا: ابراهیم(ع) مقام والا و موقعیت پرفرازى داشت و همین امتیاز نیز وسیله دیگر آزمون او در زندگى اش محسوب مى شد. قرآن درمورد موقعیت ممتاز او مى فرماید:

«ما كانَ اِبْراهیمُ یَهُودِیَّاً وَ لا نَصْرانِیَّاً وَلكِنْ كانَ حَنیفَاً مُسْلِمَاً ...»(آل عمران/67)

ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى؛ بلكه حقگرا و فرمانبردار خدا بود...

16. عبادت كامل و جامع ابراهیم (ع): او دربرابر خدا عبادتى جامع و كامل داشت و خداى را در همه میدانها خالصانه مى پرستید. قرآن منطق او را در این مورد اینگونه ترسیم مى كند:

«... اِنَّ صَلوتى وَ نُسُكى وَ مَحْیاىَ وَ مَماتى لِلَّهِ رَبِ الْعالَمینَ.»(انعام/162)

درحقیقت نماز و دیگر عبادتها و زندگى و مرگ من، همه و همه براى خدا، پروردگار جهانیان، است.

17. پذیرفته شدن دعاى او: ابراهیم (ع) مقام و موقعیت والایى در بارگاه خدا داشت و دعاها و خواسته هایش پذیرفته مى شد. براى نمونه، وقتى دست نیایش به درگاه خدا برد و گفت:

«... رَبِّ اَرِنى كَیْفَ تُحْیِى الْمَوْتى ...»(بقره/260)

پروردگارا! به من نشان بده كه چگونه مردگان را زنده مى كنى...

خدا خواسته اش را برآورد.

حضرت ابراهیم، اسماعیل، ذبح

18. برگزیده بارگاه خدا: ابراهیم (ع) بخاطر اندیشه پویا و عقیده توحیدگرایانه و عملكرد شایسته و ویژگیهاى انسانى و

اخلاقى خود، ازجانب خدا بعنوان بنده برگزیده اش معرفى شد، و در آخرت نیز در صف شایستگان قرار گرفت. این حقیقت در قرآن شریف به اینصورت آمده است كه:

« ... وَ لَقَدِاصْطَفَیْناهُ فِى الدُّنْیا وَ اِنَّهُ فِى الْآخِرَةِ لَمِنَ الصّالِحینَ.»(بقره/130)

... و ما ابراهیم را در دنیا به شرف رسالت برگزیدیم و البتّه در آخرت هم از شایستگان است.

19. مقتداى پیامبران: ابراهیم (ع) به مقامى از دانش و عمل و ایمان و تقوا اوج گرفت كه مقتداى پیامبران پس از خویش شد. این واقعیت را مى توان از آیه شریفه زیر دریافت كرد:

«وَ وَصّى بِها اِبْراهیمُ بَنیهِ وَ یَعْقُوبُ یابَنِىَّ اِنَ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدّینَ فَلاتَمُوتُنَّ اِلّا وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ.»(بقره/132)

و ابراهیم و یعقوب پسران خویش را به همان [آیین یكتاپرستى ] توصیه كردند [و گفتند: ]اى پسران من! خداوند این دین را براى شما برگزید؛ از این رو نباید جز مسلمان بمیرید...

همچنین این آیه شریفه كه:

«ثُمَّ اَوْحَیْنا اِلَیْكَ اَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ اِبْراهیمَ حَنیفَاً ...»(نحل/123)

آنگاه به تو وحى كردیم كه از آیین ابراهیم حقگرا پیروى كن ...

20. نخستین شخصیت: ابراهیم (ع) در همه كارهاى شایسته، پیشاهنگ و پیشگام بود. سعید بن مسیّب مى گوید: ابراهیم (ع) نخستین شخصیتى بود كه بشایستگى مهماندارى كرد؛ اوّلین كسى بود كه سنّت ختنه كردن را به انجام رساند؛ شارب خود را چید و و موى سپید را بر محاسن خود نگریست و از خدا پرسید كه «بار پروردگارا! این نشان چیست؟» پیام آمد كه «این نشان وقار است». گفت: «پروردگارا! بر وقار من بیفزاى».

افزون بر آنچه آمد، ابراهیم (ع) نخستین كسى است كه در راه خدا به كارزار پرداخت؛ خمس دارایى خویش را داد؛ پرچم برافراشت و كفن پوشیدن را به دیگران آموخت.

«فاتمّهنّ قال انّى جاعلك للنّاس اماماً»

پس او همه را بشایستگى انجام داد؛ آنگاه خدا به او فرمود: اینك تو را به امامت و پیشوایى مردم برگزیدم

درباره ضمیر فاعل در «اتمّهنّ»، بعضى گفته اند به ابراهیم(ع) برمى گردد، و برخى دیگر معتقدند به خدا برمى گردد.

جهرمی زاده_دین و اندیشه تبیان


تلخیصی از ترجمه تفسیر مجمع البیان، مرحوم طبرسی، مجلد یکم