تبیان، دستیار زندگی
روزی عده ای از محارم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مهمان ایشان بودند و حضرت با شیر و خرما از ایشان پذیرایی می کردند؛ حضرت به مهمانها فرمودند: «شیر بخورید، خرما بخورید» گفتند: «یا رسول الله میل نداریم» حضرت فرمود: « لَا تَجْمَعْنَ جُوعاً وَ كَذِباً » ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تعارف الکی حرام است!

تعارف

روزی عده ای از محارم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مهمان ایشان بودند و حضرت با شیر و خرما از ایشان پذیرایی می کردند؛ حضرت به مهمان ها فرمودند: «شیر بخورید، خرما بخورید» گفتند: «یا رسول الله میل نداریم» حضرت فرمود: « لَا تَجْمَعْنَ جُوعاً وَ كَذِباً » بین دروغ و گرسنگی برای خودتان جمع نکنید. گفتند: یا رسول الله ، مگر ملائکه اینها را هم می نویسند؟ حضرت فرمود: «ملائکه می نویسند حتی کذیبه را». کذیبه به معنای دروغ کوچک است. 1

به شما چایی تعارف می کنند، در حالی که گلویتان خشک شده و دلتان له له می زند برای یک لیوان چای، اگر بگویی میل ندارم؛ دروغ است و می نویسند.

مرحوم آیت الله بافقی (أعلی الله مقامه الشریف) وقتی وارد نجف اشرف شدند، برای اینکه نمی خواستند از سهم مبارک امام زمان (علیه السلام) استفاده کنند، دکانی را اجاره کردند که ماست و ذغال آورده و می فروختند. امام (رحمة الله علیه) می فرمودند که آیت الله بافقی یک مدت کاسبی کردند اما چون ضرر کردند، دکان را جمع کردند و علت ضرر کردنشان این بود که وقتی مشتری می آمد می گفت: «این ماست، ماست امروزه و شیرین است، این یکی ماست مال دیروز است و ترش»! لذا ماست های شیرین فروخته می شد و ماست های ترش می ماندند و نمی دانست چه کار کند، عاقبت هم مجبور شد دکان را جمع کند. اینقدر در کسبشان صداقت داشته اند.

امام سجاد (علیه السلام) به پسرشان می فرمایند: با پنج گروه رفیق نشو، اولین آنها: « إِیَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الكَذاب» پسرم با دروغگو رفیق نشو که «فَإِنَّهُ بِمَنزِلةِ السَّرَابِ» دروغگو به منزله سراب می ماند «یُقَرِّبُ لَكَ البَعِیدَ وَ یُبَاعِدُ لَكَ القرِیب » که دور را برایت نزدیک و نزدیک را برایت دور نشان می دهد. 2

به حیوان هم دروغ نگویید

شیخ المحدثین جناب صدوق (رحمة الله تعالی علیه) روزی از کوچه ای رد می شدند که یکی از رفقایش را می بیند که مقداری علف را جلوی دهان بز گرفته و آن حیوان را به دنبالش می کشد. (دیده اید که وقتی می خواهند حیوانی را ببرند، مقداری علف جلوی دهانش می گیرند) در آن لحظه شیخ صدوق به رفیقش گفت: من از این لحظه به بعد با تو رفاقت نمی کنم و تو دیگر رفیق من نیستی. رفیقش پرسید: آقا چرا؟ آقا فرمودند: انسانی که به حیوانی دروغ بگوید، قابل اعتماد و رفاقت نیست. تو الان به این حیوان دروغ می گویی، می گویی که بیا تا به تو علف بدهم اما نمی دهی.

منبع :سایت حجت اسلام دکتر سید حسن عاملی

تنظیم : رهنما_گروه دین و اندیشه تبیان


پی نوشت ها :

1- مسند احمد ابن حنبل جلد 6

2- الکافی، جلد 2، صفحه 376.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.