تبیان، دستیار زندگی
هفته گذشته، تله فیلمی از تلویزیون پخش شد که دست کمی از فیلم های سینمایی ما نداشت؛ با بازی متفاوت و خاص فرخ نژاد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زنده بمان، "حبیب"!

نگاهی به تله فیلم تحسین برانگیز حبیب

حمید فرخ نژاد

گروه سینما و تلویزیون: آخرهای هفته گذشته بود که تله فیلمی از تلویزیون پخش شد با عنوان حبیب. با موضوعی در خور تحسین: یک محکوم به اعدام، که به خاطر قاچاق مقدار زیادی مواد مخدر دستگیر و زندانی و به مرگ محکوم می شود، در روزها و شب های زندان خود، به حفظ قرآن می پردازد. ظاهرا متوجه قانونی شده بود که اگر در این مدت، میزان مشخصی از قرآن را حفظ کند، در حکمش می تواند تخفیف بگیرد. و با قرآن، زندان را قابل تحمل می کند و خودش نیز، دچار تغییر می شود. و سرانجام، همین قرآن او را نجات می دهد؛ اما نجاتی واقعی، نه ظاهری. 

*

بازی حمید فرخ نژاد در این فیلم، خاص و تحسین برانگیز بود. او خودش جایی، در مصاحبه ای گفته بود که هر کاری، برایش اهمیت بسیاری دارد و خودش را برای انجام خوب آن، آماده می کند؛ حتی اگر یک فریم از فیلمی به بازی او برسد. کارگردانی یاری هم دلچسب و انصافا یک سر و گردن بالاتر از تله فیلم های تلویزیونی بود. این تله فیلم، به راستی که حتی می توانست یک فیلم سینمایی بلند فرهنگی باشد؛ چیزی شبیه طلا و مس و زیر نور ماه و ... . ساعت پخش این تله فیلم هم، ساعتی مناسب بود؛ پنج شنبه، 10 شب.

*

یاری، کارگردان تله  فیلم حبیب، ثابت کرد که می توان در زمینی که به نظر می رسد خاک حاصلخیزی برای ساخت آثار خوب هنری ندارد، کارهای خوبی کرد. حتی در زمینی اینچنینی، نخل ها و بوته هایی قابل روییدن هستند که با کمترین آب، خودشان را سرپا نگه می دارند و زیبایی، کویر و بیابان می شوند. تله فیلم های تلویزیون، حقیقتا ساخته می شوند که تنها، یک بار نمایش داده شوند. این وسط، کارگردانی و بازیگرانی و نویسنده ای و تهیه کننده ای و عوامل دیگری هم،

حوزه تله فیلم، سکویی نیست که کارگردانان تازه کار تلویزیونی – که سودای کارهای بلند سینمایی را در سر می پرورانند- در آن جا به تمرین و سرگرم بودن بپردازند. این تله فیلم ها، حتی قابلیت این را دارند که بیشتر از فیلم های سینمایی دیده شوند و مورد توجه قرار بگیرند

بالاخره نانی می خورند و چیزهایی از این قبیل. اما، کارهایی مثل حبیب، همه چیز را خراب می کنند: خوش ساخت، خوش بازی، خوش داستان و دلچسب. و سئوالی که این وسط مطرح می شود، ساده و مهم است: اگر می توان در حوزه تله فیلم، چنین کارهایی را انجام داد، پس باقی کارگردانان تله فیلم های تلویزیون، دارند چه کار می کنند؟

*

اولین بار که خبر حضور حمید فرخ نژاد در یک تله فیلم تلویزیونی را شنیدم، جا خوردم؛ یک ستاره سینما کجا و یک تله فیلم ناقابل کجا؟ اما حالا خوب درک می کنم که وسوسه داستانی پرکشش و خاص و نقشی که حالا حالاها گیر یک بازیگر نخواهد آمد – از نظر خاص و منحصربه فرد بودن-  بوده که او را به چنین کاری واداشته. از این دست تله فیلم های ماندگار، چند تایی را هم قبلا به تماشا نشسته بودیم؛ که بامناسبت و بی مناسبت هم مدام پخش می شوند.

حوزه تله فیلم، سکویی نیست که کارگردانان تازه کار تلویزیونی – که سودای کارهای بلند سینمایی را در سر می پرورانند- در آن جا به تمرین و سرگرم بودن بپردازند. این تله فیلم ها، حتی قابلیت این را دارند که بیشتر از فیلم های سینمایی دیده شوند و مورد توجه قرار بگیرند. چگونه؟ اینجایش را دیگر کارگردانان و بازیگرانان و نویسندگان آن ها باید تعیین کنند. قدم اول، هدف قرار دادن خود این تله فیلم ها است؛ که خود تله فیلم هم، یک ژانر تصویری به حساب می آید، که قابلیت بالقوه دیده شدن و بر سر زبان ها افتادن را دارد. امیدوارم که کارهایی مثل حبیب، زنده بمانند و تکثیر شوند؛ درست مثل یک هوای دلچسب و خنک سحرگاهی، تا ریه های هنری ما، صفایی کنند با طراوت آن ها.


عیسی محمدی

گروه سینما و تلویزیون تبیان