تبیان، دستیار زندگی
زیارت معصومین در کلام و سیره میرزای تبریزی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زیارت معصومین در کلام و سیره میرزای تبریزی

محرم، کربلا

تا كربلا نروم جاى ديگر نمى روم

يكى از بزرگ ترين آرزوهاى مرحوم ميرزا(قدس سره)  مشرف شدن به مشاهد شريفه عراق بود، كه بعد از سقوط رژيم بعث عراق، و باز شدن راه كربلا، ايشان با اشتياقى وصف ناپذير گذرنامه خود را جهت سفر به عتبات آماده نموده و لحظه شمارى ميكردند كه اوضاع بحرانى و پر آشوب عراق، كمى آرام تر شود تا عازم گردند؛ هر روز از وضعيت موجود سؤال ميكردند و همواره در حسرت زيارت كربلا مي سوختند و به ياد زيارت عتبات اشك مي ريختند و مي پرسيدند: اوضاع چطور است آيا توفيق بر ما حاصل ميشود؟ بعضى از مقلدين وقتى از موضوع خبردار شدند پيشنهاد سفر عمره دادند و مبالغى را جهت سفر مرحوم ميرزا(قدس سره) به عمره فرستادند؛ و ليكن مرحوم ميرزا (قدس سره) قبول نكرده و فرمود: «من تا كربلا را زيارت نكنم جاى ديگر نمى روم. وقتى مردم ببينند من سفر عمره رفته ام، فكر ميكنند كه عمره افضل از سفر به كربلا است، من وظيفه دارم اگر موفق شدم اول به كربلا بروم تا اگر ديگران از سفر من مطلع شدند، بدانند كه زيارت آقا ابى عبدالله الحسين در سرزمين كربلا، از زيارت خانه خدا در مكه افضل است، اگرچه سرزمين مكه به خود فخر مى ورزيد كه اشرف منم، ولكن كربلا قطعى از خلد برين است و امام صادق(عليه السلام) فرمود: «ان ارض الكعبة قالت: من مثلى، وقد بنى بيت الله على ظهرى، ويايتنى الناس من كل فج عميق، وجعلت حرم الله وامنى، فأوحى الله اليها ان كفى وقرى فوعزتى وجلالى ما فضل ما فضلت به فيما اعطيت به ارض كربلاء الا بمنزلة الابرة غمست في البحر فحملت من ماء البحر، ولو لا تربة كربلا ما فضلتك، ولو لا ما تضمنته ارض كربلا ما خلقتك ولا خلقت البيت الذى افتخرت به، فقرى واستقرى وكونى دنيا متواضعاً ذليلاً مهيناً، غير مستنكف ولا مستكبر لارض كربلاء و الا سخت بك و هويت بك في نار جهنم». با وجود چنين بيان صريح از صادق آل محمد(صلى الله عليه وآله)  چگونه ميتوانم از سفر به اشرف بعقاء عالم چشم پوشى نموده و به مكه روم؟

از اين رو على رغم اصرار شديد مقلدين براى سفر به عمره، ايشان تا آخر عمر قبول نكردند و ميفرمودند: تا كربلا نروم سفر عمره را قبول نمى كنم و همواره در حسرت سفر به كربلا ميسوختند و تا اسم كربلا به زبان كسى جارى ميشد اشك مي ريختند و اگر شخصى ميگفت: مي خواهم به كربلا سفر نمايم اشك مي ريختند و مي گفتند: خوشا به حالت كه موفق ميشوى افضل اعمال را انجام دهى.

سرانجام به دليل عدم امنيت، سفر مرحوم ميرزا(قدس سره)  به كربلا صورت نگرفت.هرچند كه ايشان در دنيا در حسرت زيارت كربلا سوخت اما عاقبت آن چنان مقرّب درگاه ايزد منان گرديد كه يقيناً روح پاكش آزادانه در ملكوت اعلى به زيارت مشغول است.

خود در عشق زيارت مي سوزم چگونه مانع ديگران شوم

گریه میرزای تبریزی

ايشان تا آخر عمرشان حاضر نشدند در بعضى از قضايا كه احتمال داشت از آن، در جهت تضعيف شعائر استفاده شود دخالت كنند و بارها مي فرمودند: «من در دستگاه امام حسين(عليه السلام)  دخالت نمى كنم. خوشا به حال آنان كه مورد عنايت حضرت امام حسين عليه السلام قرار ميگيرند كه آخرتشان تضمين است.»

برخی حتى اصرار ميكردند، هم اكنون كه در عراق كشتار است، چرا فتوا نمى دهيد مردم به زيارت نروند و از جان خود مواظبت كنند؟ مرحوم ميرزا(قدس سره) بارها مي فرمود: «من كسى نيستم كه نظر دهم. با توجه به اينكه من خود را خادم سالار شهيدان(عليه السلام) مي دانم و در عشق زيارت حضرت(عليه السلام) مي سوزم چگونه مي توانم مردم را از نائل شدن به آن فيض اعظم منع كنم؟ و لو جان انسان در اين راه از دست برود. هركس در راه زيارت سيد الشهداء(عليه السلام) از دنيا برود شهيد است و در آخرت از اجر بالايى برخوردار خواهد بود؛ زيرا كه او در راه زيارت سيدالشهداء(عليه السلام) از دنيا رفته، همان راهى كه افضل اعمال ميباشد.»

حضرت امام محمد باقر(عليه السلام)  در روايتى طولانى ضمن بر شمردن گوشه اى از ثواب زيارة مضجع ابا عبدالله الحسين(عليه السلام) فرمود: «فمن فعل ذلك كتب له ثواب الف الف حجة والف الف عمرة والف الف غزوة كلها مع رسول الله(صلى الله عليه وآله) وكان له ثواب مصيبة كل نبى ورسول وصديق و شهيد مات او قتل منذ خلق الله الدنيا الى ان تقوم الساعة...»

كسى در قضاياى امام حسين(عليه السلام)  مؤاخذه نمى شود

يكى از تجّار اخيار ميگويد: قرار بود حدود چهل نفر از زائرين عتبات مقدسه را راهى كشور عراق كنم و همزمان با مهيا شدن، درگيرى در عراق شديد شد به طورى كه ترسيدم براى زائرين اتفاقى رخ دهد. خدمت فقيه راحل، آيت الله العظمى ميرزا جواد تبريزى(قدس سره) رسيدم و از ايشان سؤال كردم كه با تعدادى زائر عاشق ميخواهيم به عراق مشرف شويم وليكن خوف داريم؟ مرحوم ميرزا(قدس سره) گفتند: اگر واقعاً خوف داريد سفر را به تأخير بياندازيد. با توجه به اينكه همه زائرين مهيّا بودند سخت بود آن سفر را به تأخير بياندازم، از اين رو به مرحوم ميرزا گفتم: آقا! اگر آنها را به زيارت بردم و خداى ناكرده براى آنان اتفاقى افتاد فرداى قيامت مؤاخذه خواهم شد؟ ناگهان ديدم مرحوم ميرزا(قدس سره) آهى از درون، كه نشان از عشق سرشار ايشان به زيارت كربلا بود كشيده و گفتند: كسى به خاطر امام حسين(عليه السلام)  مؤاخذه نمى شود!

اين كلام در دل من جاى گرفت و قوت قلبى براى سفر شد. ميرزا آن قدر با اخلاص و قاطعيت اين كلام را بيان كرد كه هرگاه ياد آن ميافتم بى اختيار اشك چشمانم را فرا ميگيرد. اين كلام چنان قوّتى در وجودم ايجاد كرد كه على رغم آن درگيرى ها به زيارت عتبات مقدسه مشرف شديم و دائم در ذهنم مرور ميكردم كه كسى به خاطر قدم برداشتن در راه امام حسين(عليه السلام)  فرداى قيامت مؤاخذه نمى شود.

كربلا

مرحوم ميرزا(قدس سره)  مي گويد: زمانى كه ما در اربعين حسينى از نجف با پاى پياده به سمت كربلا حركت مي كرديم، در بين راه مردم با تمام وجود از ما استقبال ميكردند و ما را مهمان ميكردند. از بسيارى از آنها عذر مي خواستم، و ليكن آنان به اصرار و توسّل ما را مهمان ميكردند و هركس با امكاناتى كه داشت از ما استقبال مي كرد. در بين راه، شخصى تا ما را ديد، از دور شروع به دويدن كرد و از ما خواست كه در منزل آنان مهمان شويم. از او عذر خواستيم، شخصى جلوى ما را گرفت و با تمام وجود گفت: «به حق ابوالفضل العباس نمى گذارم برويد!» بايد امشب مهمان ما باشيد، و هرچه خواستم وى را قانع كنم، قبول نكرد. شروع به گريه كرد و گفت: «مرا از ضيافت زوّار امام حسين(عليه السلام) محروم نكنيد.» در هر حال، جمعى كه باهم بوديم، ديدند كه نمى شود به اين اصرار جواب منفى داد. به سمت منزل اين عاشقِ حسين بن على(عليهما السلام)  حركت كرديم. تمام اهل خانه به احترام ما بلند شدند، يك گوسفند ذبح كردند و شام مفصلى دادند. بعد رختخواب هايى كه تاكنون مورد استفاده قرار نگرفته بود، در اختيار ما قرار دادند.

مرحوم ميرزا (قدس سره)  مي فرمود: ببينيد مردم چگونه عاشق اباعبداللّه الحسين(عليه السلام)  هستند كه حتى به زوار شهيد كربلا چنين احترام گذاشته و خدمتگزارى آنان را براى خود افتخارى ميدانند، و واقع نيز چيزى جز اين نيست كه خدمت به زوار حضرت امام حسين(عليه السلام)  افتخارى است كه نصيب هركس نمى شود.

امام صادق(عليه السلام)  در اين باره فرمود: ... و ينزل الله على زوار الحسين(عليه السلام) غدوة و عيشة من طعام الجنة وخدامهم الملائكة، لا يسأل الله عبد حاجة من حوائج الدنيا والآخرة الا اعطاها اياه،...

پس تا زمانى كه عاشقان خدمتگزار زوار امام حسين وجود دارند، نام و حركت جهان شمول سبط نبى اعظم درصدر وقايع ايام زنده و پاينده خواهد بود .

زيارت سيد الشهداء(عليه السلام)  مقدم بر مرجعيّت

بعد از سقوط رژيم ظالم عراق، فقيه مقدس، مرحوم ميرزاى تبريزى(قدس سره) بسيار تلاش كردند كه جهت زيارت عتبات عازم كشور عراق شوند اما بعضى از مسئولين به دليل وضعيت امنيتى صلاح نمى ديدند. ايشان بارها تصميم گرفتند به زيارت عتبات مقدسه حركت كنند وليكن موفّق به اين امر نشدند. يك روز يكى از آقايان به فقيه مقدس ميرزاى تبريزى(قدس سره)  گفت: آقا! شما مرجع هستيد و جامعه به شما نياز دارد و زيارت مستحب است و ليكن حلّ مشكل شرعى مردم بر دوش شما ميباشد. شما به تقويت حوزه، تربيت طلاّب و دفاع از مبانى بر حق تشيّع ميپردازيد و اين كار كمى نيست بنابراين فعلاً فكر زيارت نباشيد. ناگهان مشاهده شد مرحوم ميرزا(قدس سره) در حالى كه اشك در چشمانشان حلقه زده فرمود: من اين طور فكر نمى كنم! آرزوى من زيارت سيد الشهداء(عليه السلام)  است و به مرجعيّت فكر نكرده و نمى كنم و اين مذهب صاحب دارد و او پاسدار و نگهبان اوست. اگر وضعيت عراق خوب شود ان شاء الله به زيارت خواهم رفت و مرجعيّت مانع اين كار نمى شود، و بارها ميفرمود: چه توفيقى در ايام تحصيل در نجف اشرف داشتيم شب هاى جمعه به كربلا مشرف ميشديم و به ساحت حضرت سيد الشهداء(عليه السلام)  عرض ادب ميكرديم و بهترين ايام عمرمان همان روزها بود و فكر نمى كرديم روزى از اين فيض الهى محروم شويم وليكن هر آنچه واقع شود قضاى الهى است و ما راضى به رضاى او هستيم.

اسحاق بن عمار ميگويد: «سمعت ابا عبدالله(عليه السلام)  يقول: ليس بنى في السماوات الا ويسألون الله تعالى ان يأذن لهم في زيارة الحسين(عليه السلام)  ففوج ينزل وفوج يصعد».

ميرزاى تبريزى و بوسيدن درب مرقد مطهر اهل بيت (عليهم السلام)

يكى از مناظر بسيار قابل توجه كه از مرحوم ميرزا(قدس سره) صادر شد و همگان را تأثير عجيب قرار داد، زيارتى بود كه مرحوم ميرزا(قدس سره) به حرم مطهر حضرت زينب كبرى(عليها السلام)  و حضرت رقيه(عليها السلام)  داشتند. در حال خروج و دخول حرم، ضمن بوسيدن ضريح، درب هاى ورودى حرم را با شوق كامل مي بوسيدند و اين منظر معنوى، بسيار مؤثر بود.

فرزند ميرزا مي گفت: ميرزا(ره) سعى داشتند با اين حركت خود بر حرف هايى كه گاه گوشه و كنار زده ميشد، خط بطلان بكشند و بفهمانند كه چگونه در مقابل خاندان اهل بيت(عليهم السلام)  بايد تواضع كرد و مردم، به خصوص طلاب جوان مي گفتند: واقعاً مرحوم ميرزا(قدس سره)  يك زيارت تاريخى انجام داد و به همه آموزش داد كه چگونه در مقابل اهل بيت(عليهم السلام)  عرض ادب كنند.

از مرحوم ميرزا(قدس سره) سؤال شد كه شما مثل عوام زيارت مي كنيد؟ فرمودند: ضمن آنكه اين عمل تسكين قلبى براى خودم است، ميخواهم به مردم نشان دهم كه چگونه در مقابل اين بزرگواران ارادت خود را نشان دهند و به حرف هايى كه ممكن است بعضى ها بزنند، توجه نكنند. ما بايد تا ميتوانيم ارادت خود به اهل بيت(عليهم السلام)  را نشان دهيم و از آنان كمك بگيريم كه آنها سفينه نجات هستند و براى قضاى حاجات خود بايد به آنان متوسل شويم. اگر من در و ديوار اين مكان را ميبوسم نه تنها به دليل عظمت اين بانوى بزرگوار است كه اين حرم با وجود عقيله بنى هاشم، قطعه اى از بهشت است چون پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله)  به حضرت على(عليه السلام)  فرمود: «يا ابا الحسن! ان الله عزوجل جعل قبرك وقبور ولدك بقاعاً من بقاع الجنة، وعرصة من عرصاتها، وان الله عزوجل جعل قلوب نجباء من خلقه، وصفوته من عبادة، نحن اليكم وتحتمل الاذى والمذلة فيكم، فيعمرون قبوركم ويكثرون زيارتها تقربا منهم الى الله ومودة منهم لرسول الله» ... و در فضيلت اين بانو همين بس كه سيد الساجدين(عليه السلام) فرمود: «انت بحمد الله عالمة غير معلمة وفهمة غير مفهمة».

زیارت حرم حضرت رقیه

ميرزاى تبريزى به هنگام بيمارى به زيارت مرقد شريف حضرت رقيه(عليها السلام) در شام شتافت، و آنجا سخنانى ايراد فرمودند كه ضمن تثبيت فضيلت حضرت رقيه بنت الحسين(عليه السلام) و تأكيد بر بودن قبر آن حضرت(عليها السلام)  در مكان فعلى، به منحرفين كه درصدد تضعيف زيارت آن حضرت تلاش ميكردند جواب محكمى دادند و قلب دل سوختگان ولايت را شاد كرده و رونق خاصى به زيارت آن مكان مقدس دادند.

مرحوم ميرزا(قدس سره)  در بدو ورود به حرم مطهر در حضور اقشار مختلف و زوار مرقد آن حضرت(عليها السلام)  فرمودند: يادگيرى احكام شرعى و فراگيرى مسائل فقهى از برترين كارهاست، شما ميدانيد كه در رابطه با ثبوت موضوعات خارجى حدودى وجود دارد، و در همه و يا در بيشتر آنها بايد بينه اقامه گردد، ولى در پاره اى از امور مجرد شهرت كافى است، و مجرد شهرت در ثبوت آنها كافى است، و نيازى به اقامه بينه و يا چيز ديگرى ندارد، و صرف شهرت كافى است، مثل آنكه كسى زمينى را بخرد، و پس از آن به وى گفته شود كه اين زمين وقف بوده است، از امام(عليه السلام)  از حكم اين مسئله پرسيدند: حضرت فرمود: اگر بين مردم مشهور باشد كه اين زمين وقف است خريد آن جايز نيست، و آن را پس بدهد، و از اين قبيل است حدود منى و مشعر، (كه با شهرت ثابت ميشود) ، و همچنين مقابر، ممكن است كسى دويست سال پيش در جايى دفن شده باشد، والان كسى نباشد كه خود محل دفن وى را در اين مكان ديده باشد، ولى بين مردم مشهور باشد كه در اين مكان دفن شده است، اين شهرت كافى است.

و از اين روست مقام و مزار حضرت رقيه بنت الحسين(عليه السلام) ، كه از اول مشهور بود، گويا حضرت امام حسين(عليه السلام)  نشانى را از خود در شام به يادگارى سپرده است تا فردا كسانى پيدا نشوند كه به انكار اسارت خاندان طهارت و حوادث آن پردازند، اين دختر خردسال گواه بزرگى است بر اينكه در ضمن اسيران حتى دختران خردسال نيز بوده اند، ما ملتزم به اين هستيم كه بر دفن رقيه بنت الحسين(عليه السلام)  در اين مكان شهرت قائم است، و اينكه در اين مكان جان سپرده است. ما به زيارتش شتافتيم، و بايد احترام او را پاس داشت، (نگوييد خردسال است)  على اصغر(عليه السلام)  كه كودك شيرخوارى بود داراى آن مقامى است كه روبروى حضرت سيد الشهداء(عليه السلام)  در كربلا دفن گرديد، گفته اند كه دفن وى در اين مكان نشان از آن دارد كه در روز حشر حضرت(عليه السلام)  اين كودك خردسال را به دست خواهد گرفت و نشان خواهد داد.

دفن اين طفل خردسال در شام گواه بزرگ و نشان قوى از اسارت خاندان طهارت، و ستم روا داشته بر ايشان دارد، آن ستمى كه تمام پيامبران از آدم تا خاتم بر آن گريستند، تا آنجا كه خدا عزاى حسين(عليه السلام)  را بر آدم خواند از اين رو احترام اين مكان لازم است، به سخنان فاسد گوش فرا ندهيد، و به سخنان باطلى كه ميگويند كه او طفلى خردسال بيش نبود گوش فرا ندهيد، مگر على اصغر(عليه السلام)  كودك خردسال نيست كه در روز قيامت شاهدى خواهد بود، و موجب آمرزش گنهكاران شيعه خواهد شد ان شاء الله.

بنابراين بر همه واجب است احترام اين مكان را داشته باشند، و به سخنان فاسد و بيهوده اى كه از گمراهى شياطين است گوش فرا ندهند و اعتنايى نكنند.

ما با زيارت دختر امام حسين(عليه السلام)  به خداوند متعال تقرب ميجوييم، آن دخترى كه خود مظلوم بود، و خاندان وى همه مظلوم بودند.

رفتن ميرزاى تبريزى(قدس سره)  به حرم حضرت رقيه(عليها السلام) براى زيارت به خاطر آن بود كه شنيده بودند بعضى ميگويند حضرت رقيه(عليها السلام) كودك بوده و زيارت آن فضيلتى ندارد  ايشان على رغم بيمارى و ضعفى كه داشتند به كشور سوريه سفر كرده و در حرم مطهر حضرت رقيه(عليها السلام) حاضر شدند و در بدو ورود اين سخنانى كه ذكر شد بيان فرمودند و قلب محبين و مخلصين ولايت را شاد كرده و مشككين را به جاى خود نشاندند.

اهميت دادن به زيارت عاشورا

فقيه مقدس، ميرزاى تبريزى(قدس سره) گاهى در روزهاى زيارتى امام حسين (عليه السلام) به پشت بام ميرفتند و زيارت عاشورا را در زير آسمان ميخواندند و به ساحت مقدس ابا عبداللّه الحسين (عليه السلام) عرض ادب ميكردند. ايشان همواره مدافع زيارت عاشورا بودند. جوانان و مؤمنين را به خواندن آن ترغيب ميكردند و حتى در رد شبهات، كتابى تحت عنوان «زيارت عاشورا، فوق شبهات» تدوين كردند و مي فرمودند: به واسطه مداومت بر زيارت عاشورا بسيارى از علما به درجه و مقام عالى نائل شدند. مضمون زيارت عاشورا دفاع از حريم ولايت، و معرفى غاصبان و به افتضاح كشيدن دستگاه بنى اميه و بنى العباس است و روشنگر ظلم هايى است كه بر خاندان نبوت (عليهم السلام) گذشته، آن را در هر حال فراموش نكنيد.

مرحوم ميرزا (قدس سره) ضمن دفاع از اين زيارت، در استفتائات مختلف ميفرمودند: «به اينان كه در خصوص زيارت عاشورا تشكيك ميكنند، توجه نكنيد. اينان از لذت عبادت به دورند و طعم شيرين عبادت را نچشيده اند؛ دستگاه سيد الشهداء ـ امام حسين (عليه السلام)  ـ سفينه نجات است. متوسلين و عزاداران واقعى سيدالشهداء در آخرت در بهترين مكان ها منزل خواهند كرد. ان شاء اللّه تعالى، خدا توفيق دهد كه ما هم عزادار واقعى آن امام شهيد (عليه السلام) محسوب شويم.» و جمله معروف مرحوم ميرزا(قدس سره) كه در درس خود فرمودند: «اى كاش من روضه خوان ابا عبدالله الحسين(عليه السلام)  بودم»، هميشه در ذهن ها زنده است كه اين پيرمرد ولاء چگونه به اين خاندان عشق مىورزيد و ميدان دار دفع شبهات و دفاع از حريم ولايت بود.

شبهه ای در صحت سند زیارت عاشورا نیست

زیارت عاشورا

روزى در محضر فقيه مقدس، ميرزاى تبريزى (قدس سره)  چنين مطرح شد كه يك شيخ منحرف در احساء، تشكيكاتى در خصوص زيارت عاشوراى موجود مطرح كرده و به طور كلى اين شيخ كذايى حرف هاى امروزى دارد و به نظرش آمده كه به مسائلى رسيده كه كسى تا كنون به آن نرسيده است. فقيه مقدس، ميرزاى تبريزى (قدس سره) فرمودند: «زيارت عاشورا از نظر سند صحيح ميباشد و هيچ گونه تحريفى در آن صورت نگرفته و اگر كسى ميگويد كه تحريف شده، بايد دليل اقامه كند كه از اقامه دليل عاجز است؛ و فقط انكار ميكند تا مشهور شود. (خالف تعرف) نبايد به حرف چنين اشخاصى گوش داد، نسخه «مصباح المتهجد» موجود است و در آن زيارت عاشورا به شكل معروف موجود ميباشد. نسخه اى كه من مشاهده كردم به زمان شيخ طوسى (قدس سره) بر ميگردد، علاوه بر آن اصلاً اين گونه زيارات به سند احتياج ندارند، بلكه زيارت عاشورا مجرّب است و بسيارى از علماء اعلام زيارت عاشورا را به همين شكل معروف نقل كرده اند، از جمله محمد بن المشهدى (قدس سره) در «المزار»، ابن طاووس (قدس سره) در «مصباح» و شهيد اول (قدس سره) در كتاب «مزار» و . . . و چه بسيار افرادى كه، از بركت زيارت عاشورا به حوائج خود رسيدند و چه بسيار علمايى كه، آن را تجربه كردند و به درجه معنوى نائل شدند. اصلاً اين گونه زياراتى كه مجرّب هستند و آثار آن بر همه ظاهر شده است، احتياج به بررسى سندى ندارند و با همه اين احوال، زيارت عاشورا به همين شكل موجود محكم است و جاى ترديدى در آن نيست . بخوانيد و مرا دعا كنيد كه به دعاى خير شما احتياج دارم. خداوند آنان را كه در جهت دفاع از مظلوميت اهل بيت (عليهم السلام) تلاش ميكنند، موفق گرداند، ان شاء اللّه تعالى.

لعن در زيارت عاشورا

مرحوم ميرزا مي فرمايد: زيارت عاشورا همراه با لعن، به شكلى كه در كتاب «مفاتيح الجنان» آمده ثابت است. آنان كه در خواندن زيارت عاشورا استمرار دارند اثر خواندن اين دعا را ديده و مي بينند. برخواندن آن مداومت كنيد و به حرف منحرفين جاهل گوش ندهيد كه آنان از رحمت خداوندى به دور هستند. زيارت عاشورا يادآور مصائبى است كه بر اهل بيت (عليهم السلام) گذشته و هر كس به واسطه اين زيارت به اهل بيت (عليهم السلام) توسل كند، مأجور است و ان شاء اللّه گره كارهايش باز خواهد شد و در اين دنيا اثر خواندن اين دعا را خواهد ديد، اين دعاى شريف مجرب است و مؤمنين و مخلصين درگاه ولايت بر آن مداومت كنند. ممكن است بعضى افراد در دعاهاى ديگر شبهه به راه انداخته و با برداشت ناقص خود، كه ناشى از بى سوادى آنها است حرف هايى بزنند اما بدانيد كه ادعيه مشهور از جمله زيارت «جامعه»، و دعاى «توسل»، و حديث «كساء» و... مجرب هستند و وسيله اى براى ارتباط با پروردگار، به شمار ميروند. بر خواندن آنها مداومت كنيد كه اثر آن را در همين دنيا خواهيد ديد. ان شاء اللّه تعالى.

زیارت عاشورا
عاشورا، عاشورا

حجت الاسلام توكلى مي گويد: روزى خانمى از تهران تماس گرفته و اصرار ميكرد كه با مرحوم ميرزاى تبريزى(قدس سره)  صحبت نمايد، به ايشان گفتم كه ميرزا(قدس سره)  مكالمه تلفنى فعلاً ندارند، اگر مطلبى داريد بفرمائيد كه به آقا برسانم.

آن خانم گفت: جهت گرفتارى كه داشتم به مسجد جمكران زياد ميرفتم تا اينكه چهل شب تمام شد ولى مشكلم حل نشد، تا اينكه شبى در عالم خواب ديدم كه حضرت ولى عصر(عليه السلام)  در مكانى حضور دارند. (بدون آنكه مشاهده شود)  در عالم خواب براى ديدن حضرت(عليه السلام)  به آن مكان رفتم ولى كثرت جمعيت اجازه نداد به حضرت(عليه السلام)  برسم ولى ديدم كه مردم به دور يك روحانى پيرمردى حلقه زده و مسائلى را با او مطرح مي كنند به من گفتند، مشكل خود را با اين آقا در ميان بگذار. من به محضر آن روحانى رفتم ولى قبل از آنكه مسئله ام را مطرح كنم و از ايشان راهنمائى بطلبم اسم او را سؤال نمودم گفتند: ميرزا جواد تبريزى است، من مشكل خود را به ايشان گفتم و ايشان جوابى را كه دادند و دستورى را كه فرمودند، بعد از بلند شدن از خواب فراموش نمودم بعد از بيدارى خيلى ناراحت شدم. از بعضى از روحانيون تهران سؤال كردم شما شخصى به نام جواد تبريزى مي شناسيد، گفتند: ايشان از مراجع تقليد در قم ميباشند، شماره دفتر ايشان را پيدا نمودم و الان ميخواهم قضيه را به ايشان برسانيد و بگوييد: شما چه ميفرماييد؟

شيخ توكلى ميگ ويد: خدمت آقا آمدم و مطلب را به ايشان رساندم، مرحوم ميرزا(قدس سره)  بدون آنكه عكس العملى نشان دهد در حالى كه اشك در چشمان مباركشان حلقه زد فرمودند: به آن خانم بگوييد: زيارت عاشورا بخواند مشكلش ان شاء الله حل خواهد شد و حل مشاكل به واسطه زيارت عاشورا امرى است مبرم و محكم، كه در سيره عاشقان اهل بيت(عليهم السلام) به وضوح قابل رؤيت است.

شيخ عبدالجواد حائرى مازندرانى ميگويد: شخصى خدمت خلد مكان شيخ زين العابدين مازندرانى(رحمه الله)  آمده از بى بضاعتى خويش شكايت نمود، شيخ به او گفت: به حرم حضرت اباعبدالله(عليه السلام)  رفته و زيارت عاشورا بخوان، رزق و روزيت خواهد رسيد، و اگر نرسيد برگرد اينجا! وى رفت و برنگشت، بعداً كه او را ديدم او گفت: در حرم مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم كه شخصى آمد و مقدار وجهى به من داد كه باعث توسعه در زندگيم شد.


منبع: درسهاى برگرفته از سيره استاد الفقهاء والمجتهدين ميرزا جواد تبريزى(قدس سره)

تنظیم و فرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان

با تشکر از همکاری دفتر معظم له