تبیان، دستیار زندگی
اگر اینطوری پیش برویم، فاجعه رخ می‌دهد و تئاتر کودک تعطیل می‌شود ولی نه کاملا چرا که معتقدم هنر تعطیلی ندارد و چراغ هنر خاموش نمی‌شود. از هر مجرایی خودش را نشان می‌دهد،حتی اگر کورسوی ناچیزی باشد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کودک آزاری هنری...
عادل بزدوده ، رضا فیاضی

 اگر اینطوری پیش برویم، فاجعه رخ می‌دهد و تئاتر کودک تعطیل می‌شود ولی نه کاملا چرا که معتقدم هنر تعطیلی ندارد و چراغ هنر خاموش نمی‌شود. از هر مجرایی خودش را نشان می‌دهد،حتی اگر کورسوی ناچیزی باشد...

از بدشانسی‌ بچه‌های این دوره است که نمی‌توانند شاهد هنرنمایی هنرمندان اسم و رسم‌دار در عرصه هنرهای نمایشی در هر 3 مدیوم تئاتر، تلویزیون و سینما باشند. ولی بزرگ ترها لابد روزگاری را به خاطر می‌آورند که همراه والدینشان در معدود سالن‌های نمایشی این شهر که به اجرای نمایش‌های کودک می‌پرداختند، آثاری خاطره‌انگیز را به تماشا می‌نشستند و غرق در لذت می‌شدند، یا در تلویزیون برنامه‌هایی مثل«محله بروبیا»، «باز هم مدرسه‌ام دیر شد» و...روزگار خوشی را برایشان رقم می‌زد. اما اکنون گویی سرگرمی کودکان فرق کرده، سرگرم‌کردن کودکان هم مشکل‌تر شده و البته دیگر ظاهراً مسئولان و مدیران برنامه‌ریزی هم چندان دغدغه برنامه‌سازی برای کودکان ندارند. با این همه هنوز هستند کسانی که عاشقانه تمام سعی‌شان را می‌کنند تا کورسوی چراغ تئاتر کودک خاموش نشود. از جمله این افراد می‌توان به 2 پیشکسوت این عرصه اشاره کرد که ساعتی را با ما در «کافه‌خبر» گذراندند و از وضعیت تئاتر کودک و نوجوان گفتند «رضا فیاضی» و «عادل بزدوده» از تئاتر کودک و جشنواره تئاتر کودک در همدان سخن گفتند.

امید و دلواپسی روی سن

حرف های ما با گلایه‌های «عادل بزدوده» آغاز شد اما با دلگرمی و امیدواری«رضا فیاضی» به پایان رسید. بزدوده که این‌روزها در مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در پارک لاله، نمایشی را با عنوان«مبارک‌نامه»روی صحنه دارد، به ‌استقبال نامناسب از کارش اشاره کرد و دلیل آن را نیز نداشتن‌تبلیغ دانست. او در پاسخ به این سوال که چرا تبلیغ تئاترهای کودک و نوجوان ضعیف و ناکارآمد است، گفت:«چرایش را نمی‌دانم،چون من فقط کارگردان کار هستم. این چرا را باید از بزرگوارانی پرسید که متولی این کارند، مثل وزارت ارشاد یا کانون پرورش فکری که سالن در اختیارمان قرار داده.تکلیف این 2 نهاد در تعریف جامعه و تبلیغ کار، برای ما مشخص نیست.در بخش تبلیغات و نصب پوستر و چاپ بنر خودمان داریم تلاش می‌کنیم.»

«رضا فیاضی» نیز با تایید گفته‌های بزدوده، به این نکته اشاره کرد که سالن مرکز تئاتر کانون پرورش فکری، روزگاری یکی از سالن‌های پررونق و طلایی نمایش کودک در تهران بوده، تا جایی‌که مردم برای تماشای نمایش ها مجبور بودند در صف بایستند و گروه‌های نمایشی گاهی حتی مجبور می‌شدند تا سه نوبت هم اجرا بروند. بزدوده هم با یادآوری این نکته که سالنی با ظرفیت 125 تا 140 نفر ، این روزها 30 تا 35 نفر تماشاگر دارد، گفت:«باید رفت سراغ متولی و مسئول مربوطه و پرسید ما که پیشکسوتیم و داریم کار می‌کنیم و شما هم سرمایه‌گذار هستید، پس بحث فرهنگی و پشتیبانی از این حوزه باید به درستی انجام شود. این که ما بنشینیم حرف بزنیم که فایده ندارد. منتهی من چگونه باید به گوش آن ها برسانم که منِ عادل بزدوده یا رضا فیاضی یا ... داریم این کار را می‌کنیم؟ مگر من به‌عنوان نویسنده و کارگردان، چه ساز و کارها یا امکانات رسانه‌ای در اختیار دارم؟»

هدف ما فقط رسیدن به 30 اجرا در تهران و دیده‌شدن کار توسط 5 هزار نفر نیست و با این کار، خیالمان راحت نمی‌شود، بلکه اگر این اتفاق بیفتد دغدغه‌ ما بیشتر می‌شود. ما می‌خواهیم تمام بچه‌های این مرز و بوم کارهای خوب ببینند

گرچه می‌توان به بزدوده حق داد اما به نظر می‌رسد قدرت جلب تماشاگر سالن مرکز تئاتر کانون پرورش فکری، در یک دهه اخیر، روز به روز کمتر شده و حالا این سالن جایش را به سالنی دیگر ، یعنی تالار هنر داده؛ تالاری که این‌روزها به عنوان محل اجرای نمایش های مخصوص کودکان و نوجوانان شناخته می شود و به‌ظاهر هنوز سرِ پاست. اما سوال اینجاست که آیا بضاعت شهر تهران با این جمعیت فقط همین یک سالن فعال تئاتر کودک است؟ اصلا مگر ما چند تا سالن تئاتر کودک داریم؟

بزدوده در ادامه این بحث، با اشاره به شرایط وخیم سالن مرکز تئاتر کانون پرورش فکری، عواقب اجرا در این تالار و تلاش‌های انجام شده برای حل این مشکل را مطرح کرد. او با تاکید بر خطرناک و غیراستاندارد بودن فضای این سالن،گفت:« ما داریم ریسک می‌کنیم که خانواده‌ها را می‌آوریم آنجا و در یک فضای غیراستاندارد از آن ها پذیرایی می‌کنیم. خدا نکند خطری پیش بیاید اما آنجا به لحاظ فیزیکی مسئله دارد. فضای آنجا، فضای تئاتر و به خصوص تئاتر عروسکی نیست. این ما بودیم که با تغییر کاربری تبدیلش کردیم به این وضعیت، وگرنه آنجا اصلاً برای تئاتر عروسکی تعریف نشده. یک قرائت خانه ساده بوده در اختیار کتابخانه که ما سال 58 تبدیلش کردیم به سالن تئاتر. زیرساخت سقف آن سالن دارای داربست‌هایی بود که ما وقتی دیدیم گفتیم چه خوب! جای پروژکتورها را گیر آوردیم. شاید آن زمان به لحاظ حرکت اولیه خوب بود ولی الان با این رشد کمی و کیفی فضا و تماشاگر جدید، باید تبادل درستی برقرار شود که ارتباط سالن و تماشاگر به‌روز باشد. صندلی‌های این سالن در حال حاضر، شیب بسیار تندی دارند. این شیب باید ملایم باشد؛ هم برای تئاتر و هم برای تئاتر عروسکی.»

نمایش‌های کپک‌زده برای بچه‌های شهرستان

رضا فیاضی که امسال در جشنواره تئاتر ک.دک همدان نیز حضور دارد، در ادامه گفته‌های بزدوده به وضعیت تئاتر کودک در شهرستان ها اشاره کرد: «هدف ما فقط رسیدن به 30 اجرا در تهران و دیده‌شدن کار توسط 5 هزار نفر نیست و با این کار، خیالمان راحت نمی‌شود، بلکه اگر این اتفاق بیفتد دغدغه‌ ما بیشتر می‌شود. ما می‌خواهیم تمام بچه‌های این مرز و بوم کارهای خوب ببینند.» او در ادامه گفت:«در طول سال و در زمانی ‌که آقایان جشنواره برگزار می‌کنند، مگر چه تعداد کار کودک روی صحنه می‌رود؟ هیچی! اصلا نیست. چند کار جدی و حرفه‌ای در تهران اجرا می‌شود؟خیلی اندک است و به اعتقاد من، این تعداد نه تنها جوابگوی تهران نیست که برای یک دِه‌کوره هم کافی نیست. اگر همانطور که اشاره شد، کار تئاتر کودک تداوم داشته باشد و به جای اجرای یک نمایش تنها در تهران، در همه شهرها بگردد، یقین بدانید شرایط تولید تئاتر کودک هم بهتر خواهد شد.»

بزدوده صحبت های فیاضی را با یک مثال تکمیل کرد: «3 سال پیش، همزمان با جشنواره تئاتر فجر، بچه‌های کتابخانه‌های سراسر ایران آمده بودند به کانون و در همین مرکز تئاتر و تئاتر عروسکی، نمایش اجرا می‌کردند اما فقط خانواده کانون در سراسر ایران این موضوع را می‌دانست. هیچ‌کس دیگری خبر نداشت. چند مهمان هم از کشورهایی مثل اتریش،آلمان و بلژیک آمده بودند. آن ها آمدند و کارها را دیدند اما باورشان نمی‌شد در ایران چنین ساز و کارهایی وجود دارد که بچه‌های کوچک بیایند و کار عروسکی بکنند! آنها گفتند «توانمندی و کارهایی که بچه‌های کتابخانه‌های شما انجام می‌دهند، بسیار بالا است. چرا اینها دیده نمی‌شود؟» منظور آنها این بود که چرا تبلیغ نمی‌کنید و بیرون از اینجا، کارتان دیده نمی‌شود؟ ...بحث اساسی من،روی شیوه مدیریت در بخش کار تبلیغاتی و معرفی‌کردن آثار است. البته فقط هم بحث مدیریت نیست.»

خداحافظ کانون پر فروغ

آیا در شرایط فعلی مدیریت تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان، توانسته انتظارات و توقعات را برطرف کند یا خیر؟ پاسخ کارگردانِ «مبارک‌نامه» به این پرسش، با صراحت کامل،«خیر» بود؛« باید راهکار مناسب‌تری فراهم شود تا مدیریت،آن خرجی را که از بیت‌المال می‌کند، به درستی برگرداند. یعنی آدم با تن و فکر خسته نرود خانه و بگوید خب، چندصد نفری یا چندهزار نفری آمدند کار را دیدند یا ما کارمان را بردیم به چند هزار نفر نشان دادیم. نداشتن برنامه‌ریزی دقیق، دارد یک لطمه جدی به حوزه تئاتر می‌زند. ما در کانون، تریلی سیار داریم اما چه فایده‌ای دارد؟ روی تریلی سیار چه کارهایی اجرا می‌شوند؟ ضعیف‌ترین و دم‌دستی‌‌ترین کار‌ها، متاسفانه دارد روی تریلی سیار می‌رود و به خورد بچه‌های استان‌ها داده می‌شود.»

فیاضی اما درباره این موضوع چنین اظهارنظر کرد:« من دلم می‌خواست با این تریلی سیار برویم توی جشنواره و آنجا هم چند اجرا برویم. یعنی حالا که داریم در جشنواره اجرا می‌کنیم، از این فرصت هم استفاده کنیم و برویم حوالی همدان و شهرستان‌های دیگر و کارهایی اجرا کنیم که کمی حرفه‌ای‌تر از کارهایی است که الان روی تریلی برده می‌شود.»

بزوده در مورد سطح کارهای اجرا شده روی تریلی سیار کانون پرورش فکری اضافه کرد:«متاسفانه کارهای بسیار بسیار سطح پایین انجام شده و من از این قضیه متاسفم. امیدوارم با وجود نعمت‌هایی چون رضا فیاضی و تیمی از پیشکسوتان، ما کارهای شاخص و فاخر روی تریلی انجام دهیم. این حق مسلم همه بچه‌های این مرز و بوم است که کار را بیات‌شده نبینند اما الان چندین سال است کارهای سطح پایین و کپک‌زده روی تریلی بُرده می‌شود و به خورد بچه‌ها داده می‌شود. این ظلم است. من و رضا چقدر می‌توانیم جلوی این ظلم را بگیریم؟ مدیریت کلان فرهنگی درکانون، وزارت ارشاد و جاهای دیگر، باید دست به دست هم بدهند تا بچه‌ها کارهای داغ ببینند. نه فقط بچه‌های تهران، بلکه بچه‌های شهرستان‌ها. من بیش از هر چیز برای بچه‌های شهرستان نگران و ناراحتم.»

با وجود تمام این گلایه‌ها، بزدوده شیوه عمل مدیریت فعلی تئاتر کودک و نوجوان کانون را مناسب دانست. او گفت:« من نظرم درباره مدیریت فعلی مرکز تئاتر واقعا مثبت است به‌خاطر این‌که تمام منفذهایی را که در یک سال و نیم اخیر ایجاد شده، ما با هزار بدبختی داریم پُر می‌کنیم تا به یک شرایط هموار برسیم ولی الان این ناهمواری، به شدت دارد همه ما را آزار می‌دهد.»

کانون، باارزش‌ترین نهادِ متولی تئاتر کودک

بحث بر سر چگونگی انتخاب مدیریت تئاتر کودک در کشور می‌تواند تا ابد ادامه یابد اما بالاخره باید به یک پاسخ قانع‌کننده و روشن رسید. در بُعد کلان قضیه، نبود یک سیاست درست و نداشتن متولی، مانع از ایجاد یک جریان حرکتی شده است. فیاضی در این رابطه به نقش مهم و موثر کانون پرورش فکری به‌عنوان یکی از اولین و اصلی‌ترین نهادهای درگیر با مسئله تئاتر کودک و مدیریت آن اشاره کرد و گفت:«به نظرم کانون باارزش‌ترین نهاد در این قضیه است. یعنی اگر ما سیاستگذاری کنیم و جریان را درست پیش ببریم،کانون می‌تواند یکی از قدرتمندترین جریان‌های تئاتر کودک باشد. هم ابزارش را دارد و هم سابقه‌اش را. اگر آن هویت اصلی‌اش به آن برگردانده شود و همان شور و شوق اولیه، وجود داشته باشد، به نظرم می‌تواند بسیار موفق تر از این باشد. ببینید! ما یک مرکز داشتیم در تهران که این مرکز آموزش می‌داد، بعد همه آن ها گسیل می‌شدند به شهرستان‌های مختلف. جایشان در کتابخانه‌ها بود. برای خودش هویت داشت. ببینید در این روند،کانون چه بچه‌های دلنشینی را تربیت کرده! من شاگردانی داشتم که به آنها افتخار می‌کنم و الان در سطح اول هستند. یکی از شاگردان من،کارگردان تلویزیون است که ما با هم کار می‌کنیم؛ او به عنوان کارگردان تلویزیونی و من کارگردان هنری. یا چهره‌های دیگری مثل حمید جبلی، ایرج طهماسب، فرشته صدرعرفایی، محمد حاتم، مجتبی کاظمی و همه بچه‌هایی که دارند تئاتر کودک کار می‌کنند، از آنجا ریشه گرفتند».

جشنواره‌ای برای مدیران یا مدیرانی برای جشنواره

معمولاً به ایام جشنواره‌ها که نزدیک می‌شویم، همه را صدا می‌زنند و می‌خواهند جشنواره آبرومندی برگزار کنند. درحالی‌که، در طول سال، هیچ کار چشمگیری نداشته‌ایم. به نظر می‌رسد داریم خودمان را گول می زنیم. مدیری که پشت میز نشسته، به‌عنوان مسئول برگزاری جشنواره، فقط بیلان کاری‌اش را پُر می‌کند. می‌گوید چون جشنواره برگزار کردیم، پس تئاتر کودک زنده است! یا می‌توانیم از جشنواره‌ها اعتباری برای تئاترهایمان کسب کنیم یا این تئاترهای ما هستند که به جشنواره‌ها اعتبار می‌بخشند؟

فیاضی ضمن موافقت با بخش دوم این پرسش گفت: «این تئاترهای ما هستند که باید به جشنواره‌ها اعتبار بدهند. درد ما هم همین است. نمایش از فرنگ می‌آورند و آن وقت می‌خواهند در بخش بین‌الملل مسابقه هم بدهند. بعد هم می‌گویند رضا فیاضی نباشد، عادل بزدوده نباشد. واقعاً این تفکیک برای چیست؟ مگر نمی‌خواهیم ما هم معادل آنها و رقابتی کار کنیم؟ پس بقیه کجا هستند؟ رضا بابک ، مرضیه برومند، حسن دادشکر، ناصر آویژه و... الان هیچ‌کدام نیستند.آن‌وقت مریم کاظمی انصراف می‌دهد! شما به کارهای تلویزیونی هم که نگاه می‌کنید، این درجازدن را می‌بینید. مدیر گروه کودک شبکه 2 راـ که الان شده شبکه کودک ولی هویتی نداردـ باید به خواب ببینی. من قبل از عید نوروز، طرح دادم و قرار بوده من را ببینند اما نه جوابی، نه تماسی! کار من آنجا خاک می‌خورد. البته ما عاشق کودک هستیم. اگر من سال‌ها دوام آوردم، به عشقِ کار کودک بوده وگرنه من می‌توانم در سینما و تلویزیون بروم کار کنم، هم پُز بیشتری دارد و هم پول بیشتر.»

فیاضی در ادامه به جمع‌آوری گروه مناسب برای اجرا اشاره کرد و گفت:«من الان برای کار خودم به سختی توانستم دو سه نفر را جمع کنم. آدم‌هایی که کارشان را بلدند و می‌شود گفت بازیگرند. اما اینها کدام یکی از آنهایی هستند که من می‌خواستم؟ فرض کنید اگر مریم سعادت، شهره لرستانی و زهره مجابی، کسانی که کار کودک کرده‌اند، درکار من باشند، کیفیت و شرایط کار من هم بهتر می‌شود و اصلاً کلاس و کیفیت جشنواره هم می‌رود بالا. ولی من به چه کسی می‌توانم بگویم تو بیا با این رقم کار کن؟! همه اینها برمی‌گردد به تأمین بودجه که متاسفانه در دست اقدام است و مسئولان جشنواره به وعده هایشان عمل نکردند.»

چراغ هنر خاموش نمی‌شود

پایان‌بخش این نشست اما حسرت و امیدهایی بود که رضا فیاضی وعده داد و از اشک شوقی گفت که برای اجرای کار کودک در چشم دارد. خاطرات و لذت‌های تماشای سریال‌ها و نمایش‌های دوران کودکی را که از فیاضی به خاطر داریم، مرور کردیم و گرامی داشتیم و دلْ خوش کردیم به این کلامِ رضا فیاضی:«اگر شما آن سریال‌ها را در کودکی‌تان دیده و لذت برده‌اید، من آرزو دارم دوباره تکرارشان کنم. من حسرت این قضیه را دارم که کار بسازم برای بچه ها. به خدا غصه می‌خورم به خاطر این قضیه. یادم می‌آید یک برنامه‌ای را با تهیه‌کننده‌ای کار کردم که آنجا خودم می‌رفتم درِ خانه‌ها را می‌زدم و می‌پرسیدم شما بچه دارید؟ اگر می‌گفتند بله، می‌گفتم من آمدم درِ خانه، به شما کتاب بدهم. بچه‌ها و همکاران می‌گفتند چرا اینقدر خودت را کوچک کردی؟ می‌دانید چقدر از نظر وجهه بازیگری لطمه دیدم که به‌عنوان یک گزارشگر در تلویزیون ظاهر بشوم؟ رضا فیاضیِ بازیگر که نقش پرنس دالگورکی را در سریال امیرکبیر بازی می‌کرد یا فلان‌سریال، حالا در نقش گزارشگر می‌آید درِ خانه‌ها را می‌زند و به بچه‌ها کتاب می‌دهد.»

وی درباره آینده پیش روی تئاتر کودک با وجود همه مصائب و موانع گفت: اگر اینطوری پیش برویم، فاجعه رخ می‌دهد و تعطیل می‌شود این کار ولی نه کلاً. من معتقدم هنر تعطیلی ندارد. چراغ هنر خاموش نمی‌شود. از هر مجرایی خودش را نشان می‌دهد،حتی اگر کورسوی ناچیزی باشد.»

نوشته : احمدرضا حجارزاده

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی