تبیان، دستیار زندگی
آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مدرسه نور تهران واقع در خیابان ایران، ایراد می شود. موضوع این سلسله گفتارها دریافتی از ادعیه مأثور و ترسیم تصویری از بایسته های بندگی اس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زمزمه ملکوت (14)

بارش رحمت

اشاره:

به بارگاه ملکوت از راه دعا می توان بار یافت و شهد فیض لایزال را از جام دعا می بایست سر کشید.

دعا، تنها صحنه خواندن نیست عرصه شناختن هم هست. رهاورد دعا، تنها روحانیت نیست عقلانیت هم هست.

باید بر سجاده دعا نشست و محبوب را تمنا کرد.

رمضان، این سفره گشوده خدا، گاه اجابت خواهش هاست، رمضان را دریابیم و دل و جانمان را با جوهر دعا صیقل بخشیم.

آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مدرسه نور تهران واقع در خیابان ایران، ایراد می شود. موضوع این سلسله گفتارها دریافتی از ادعیه مأثور و ترسیم تصویری از بایسته های بندگی است.

اعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم؛  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِین وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِینَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ

فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ» 1

خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و صدایم را بشنو هنگامی که تو را صدا میزنم؛ به دعایم گوش فرا ده، آن هنگام که تو را میخوانم و رو به من فرما در آن زمان که با تو نجوا میکنم.  همانا من به سوی تو فرار کرده‌ام و در مقابل تو ایستاده ام.

مروری بر مباحث گذشته

گفته شد ماه مبارک رمضان، ماه تلاوت قرآن ـ یعنی بازگوکردن کلام ربّ ـ و ماه دعا ـ یعنی گفتگوی عبد است با ربّش ـ است و عرض کردیم كه ادعیه بر دو گونه است؛ مأثور و غیرمأثور، كه این‏ها هم دارای آداب و شرایطی است. بالأخره بحث ما به اینجا رسید كه عواملی در دعا مؤثر هستند. یعنی خودِ دعا، کارآیی دارد، اما عواملی هم در کنارش اثرگذاری دارند؛ از جمله عامل زمان. در بحث زمان ابتدا، «روز و شب» را به ‏طور عمومی مطرح کردیم و إن‏شاءالله بعداً زمان‏های خاص، یعنی ایّام و لیالی خاص را بحث خواهیم كرد.

من عرض کردم كه در باب روز و شب، ما چند دسته روایت داریم. دسته‏ای بر روی مسأله شب به ‏طور خاص تأکید كرده، دسته‏ای هم بر نیمه‏ شب به بعد، دسته‏ای بر ثُلث آخر شب، یعنی سحرگاهان و گروهی هم بر «بین‏الطلوعین» تأكید فرموده است.

ساعات خاص روز برای دعا كردن

امّا در این جلسه سراغ ساعات خاص «روز» می‏رویم. ما در باب روز هم داریم که یک وقت خاصی از روز بر روی دعا مؤثر است. در آیه پانزدهم سوره مباركه رعد آمده است: «وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ». یعنی هر آنچه در آسمان و زمین است خواه‏ناخواه، « و سایه‏های آن‏ها، بامدادان و شامگاهان برای خداوند، سجده می‏کنند. 2

در سوره ذاریات می فرماید: «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُون»روزی شما و آنچه كه وعده داده شده‏اید، در آسمان است. روزی‏های شما در عالَم عِلوی ـ‏یک عالم برترـ است، نه در این خاک. نه اینکه می‏خواهد بگوید در دنیا كار نكن و فقط دعا كن! می‏گوید تمام توجّهت را صرف دنیا نکن! بله، راجع به زمین هم داریم كه: «قُلْ مَنْ یَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»

* قبل از طلوع و غروب خورشید

در ذیل این آیه شریفه روایتی از امام ششم(علیه‏السلام) آمده كه حضرت فرموند: «هُوَ الدُّعَاءُ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا وَ هِیَ سَاعَةُ إِجَابَةٍ».3 یعنی منظور آیه، دعا كردن در این زمان‏ها است و این ساعت ـ‏قبل از طلوع و غروب آفتاب‏ـ زمان استجابت دعا است. روایت دیگری از امام صادق (علیه‏السلام) است که حضرت فرمودند: «إِنَّ الدُّعَاءَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِهَا سُنَّةٌ وَاجِبَةٌ».4 دعا كردن قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب آن، از احکامی است که روی آن تأکید شده است. روایت دیگری باز هم از امام صادق (علیه‏السلام) است كه حضرت فرمود: «إِذَا كَانَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ فَعَلَیْكَ بِالدُّعَاءِ وَ اجْتَهِدْ وَ لَا یَمْنَعُكَ مِنْ شَیْ‏ءٍ تَطْلُبُهُ مِنْ رَبِّكَ وَ لَا تَقُولُ هَذَا مَا لَا أُعْطَاهُ وَ ادْعُ فَإِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ»5 قبل از طلوع آفتاب و غروب آن دعا كن و بر دعا كردن و خواسته‏ای كه از پروردگارت داری اصرار نما و چنین نگو كه این خواسته من اجابت‏شدنی نیست؛ دعا كن؛ چون پروردگارت هر كاری را كه بخواهد، انجام می‏دهد.

اثر این زمان بر روی داعی

من قبلاً عرض کردم که بحث تأثیرگذاری زمان، یک ‏وقت در ارتباط با اثر زمان «بر روی دعا» است و یک‏ وقت در مورد اثر «بر روی داعی» و در ربط با دعا كردن او است. یعنی زمان گاهی بر نَفسِ دعا اثر دارد و گاهی بر روی داعی اثر می‏گذارد كه در نتیجه روی دعای او هم مؤثّر است. عرض کردم كه وارد بحث اوّل نمی‏شوم، ولی بحث دوم را وارد شدم و در رابطه با دعا كردن در ثُلث آخر شب، سحرگاهان و بین‏الطلوعین مطالبی را گفتم. در جلسه گذشته این مسأله را در باب بین‏الطلوعین مطرح کردم که برای چه روی آن تأکید شده است. روایتی هم در این زمینه بود كه من آن را خواندم. یعنی حرف‏ها، از خودم نبود و من بین روایات را جمع کردم.

خدا ،انسان ،تقوا ،خودسازی

اوّل و آخر بگو خدا!

گفته شد که مردم، صبح‏ها که بیدار می‏شوند، از نظر روند طبیعی و حالِ غالب این‏طور است كه در صدد آمادگی برای رفتن به دنبال امور مادّی و به دست آوردن رزق و روزی هستند. یعنی غالباً انسان‏ها در آن ابتدایی که وارد روز می‏شوند، از همان موقع برای مسائل مادّی و به دست آوردن روزی تلاش می‏كنند. از قدیم هم این‏طور بوده و به‏طور متداول هم كار از همان طلوع شمس آغاز می‏شود و انتهای این تلاش‏ها هم غروب است. این روایات بر روی «اوّل و آخر» همه تلاش‏ها دست گذاشته است. از همان اوّل که بلند می‏شوی و می‏خواهی دنبال کار و كاسبی و مسائل مادّی بروی، خدا خدا كن! آخرش هم همین است. اوّل خدا، آخر هم خدا! خوب دقت کنید! ببینید چقدر زیبا است. آخر بحث عرض می‏کنم كه منشأ اصلی این معارف ما چیست. بعداً در مورد آن توضیح می‏‏‏‏‏دهم.

جلوگیری از انحراف

چندین دلیل در این مسأله وجود دارد. یكی اینكه چرا در صبح و عصر باید دعا كرد و خدا را صدا کرد؟ چون مردم كه در طول روز سراغ کسب و كار می‏روند، امور بسیاری از وسوسه‏های شیطانی برایشان پیش می‏آید؛ چه شیطان درونی و چه بیرونی که آنها را فریب داده و اغفال می‏کند. این امور دائماً می‏خواهد انسان را از صراط شرعی و راه و چارچوب‏هایی که شرع برای او تعیین کرده، خارج كند. من باید چه کار کنم كه نجات پیدا كنم و از راه بیرون نروم؟

استغفار در آخر روز

می‏گوید همان اوّل صبح که می‏خواهی بیرون بروی، خودت را به خدا بسپار و دعا کن! اوّل کار هم طلوع شمس است. آخر کار هم به‏طور غالب تا غروب شمس ادامه پیدا می‏كند. چه‏بسا در بین این دو مقطع زمانی، لغزش‏هایی هم پیدا شود. هنگام غروب که شد، خدا از یادت نرود! فکر کن و اگر خطایی از تو سرزده است، با دعا آن را برطرف کن! دعا کن و از خدا بخواه كه از تقصیرت بگذرد. بهترین دعا برای این منظور چیست؟ استغفار است.

خود را به خدا بسپار!

این یک مسیر است برای اینكه دعا در این زمان‏ها را توجیه كنیم. اما مسائل زیادی در اینجا مطرح است. مثلاً اینكه معمولاً حوادثی در روابط اجتماعی، برای انسان پیش می‏آید كه از این گرفتاری‏ها راه نجاتی نیست. وقتی انسان وارد جامعه می‏شود، حوادث و اتفاقاتی برای او پیش می‏آید كه تنها حافظ او، خدا است. این مورد، غیر از آن مسأله قبلی است. آنجا بحث وسوسه‏های شیطانی و تخلّف از احکام الهی و حرام و حلال‏های شرعی بود؛ امّا اینجا بحث حوادث و اتفاقاتی است كه در طول روز پیش می‏آید. از وقتی که بیرون می‏آیم تا زمانی كه برمی‏گردم، ممکن است برایم هزار اتفاق بیفتد و شاید صبح كه می‏آیم، اصلاً به شب نرسم و دیگر برنگردم. لذا همان اوّل صبح که می‏خواهی راه بیفتی، خودت را نسبت به این حوادث به خدا بسپار!

پیش‏گیری از هر نوع پیش‏آمد

اگر انسان بخواهد سراغ ابعاد گوناگون مسأله برود، می‏بیند یک بُعد و دو بُعد نیست. همه این حرف‏ها حساب شده است. از اوّل طلوع شمس تا غروبش که معمولاً در این وقت، انسان به دنبال كسب در‏آمد به درون جامعه می‏آید، برای انسان مسائلی پیش می‏آید، چه از نظر وساوس شیطانی، چه از نظر حوادث طبیعی و روابط انسانی كه حافظ و نگه‏داری جز خدا، برای انسان نیست.6 دعا در این اوقات از پیش‏آمدها، آن هم هر نوع پیش‏آمدی، پیش‏گیری می‏كند. در یک جمله، دعا از پیش‏آمدهایی که در این مقطع زمانی برای من ممکن است پیش بیاید، چه معنوی و چه مادّی و طبیعی، پیش‏گیری می‏كند.

* نماز و دعا هنگام زوال

دسته دیگری از روایات است که ‏ «عند زوال الشمس»، یعنی ظهر را مطرح می‏کند. دو روایت هست كه یكی از آنها روایتی از پیغمبر اکرم(صلّی ‏الله‏ علیه ‏وآله ‏وسلّم) است كه فرمود: «إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أَبْوَابُ الْجِنَانِ»؛ آنگاه که ظهر می‏شود، درب‏های آسمان و درب‏های بهشت باز می‏شود؛ «وَ اسْتُجِیبَ الدُّعَاءُ»؛ و دعا مستجاب می‏شود؛ «فَطُوبَى لِمَنْ رُفِعَ لَهُ عِنْدَ ذَلِكَ عَمَلٌ صَالِحٌ».7 پس خوشا به حال آن کسی که در این وقت، کردار نیکی از او بالا رود. این را خوب دقت کنید! من بعداً می‏گویم كه این روایت به چه چیزی اشاره دارد.

روایت دوم را هم می‏خوانم: «كَانَ النَّبِیُّ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ و سَلَّمَ إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ یُصَلِّی أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فَسُئِلَ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ هَذِهِ سَاعَةٌ تُفْتَحُ فِیهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أُحِبُّ أَنْ یَصْعَدَ لِی فِیهَا عَمَلٌ صَالِحٌ».8 پیغمبراكرم(صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) وقتی كه نزدیك ظهر می‏شد، چهار ركعت نماز می‏خواندند. چرا؟ می‏فرمودند چون این ساعت زمانی است كه درب‏های آسمان‏ باز می‏شود و من دوست دارم كار نیكی از من در این ساعت بالا رود.

توجه به بُعد روحانی انسان

مراحل تقوا

این‏ها اشاره به مطلب دیگری دارد. انسان صبح که راه افتاد و دنبال کار رفت، بحبوحه اشتغالات او به مادّیت چه وقت است؟ سر ظهر، وسط کار است که دیگر گرم کار شده است و تمام همّ و غمّش، رفته سراغ پول ـ‏نعوذبالله‏ـ؛ در همین‏ وقت حواست را به عالَم بالا جلب می‏كند كه تو آدم هستی و فقط یك بُعد نداری. تو موجودی چند بُعدی هستی. دائماً كه نباید به دنبال احتیاجات جسمانی‏ات باشی. سَری بالا کن و متوجه عالَمی شو كه روزی‏ات باید از آن عالَمِ برتر به تو برسد. چه خبر است كه این‏قدر به دنیا مشغول شده‏ای؟! رزق و روزی‏ همین دنیایی كه در آن غرق شده‏ای، از جای دیگر ـ‏از یک عالم برترـ می‏رسد. این هم باید از بالا برسد.

روزی‏ها در آسمان است

من به یک آیه اشاره کنم و او این آیه شریفه است كه در سوره ذاریات است: «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُون».9 روزی شما و آنچه كه وعده داده شده‏اید، در آسمان است. روزی‏های شما در عالَم عِلوی ـ‏یک عالم برترـ است، نه در این خاک. نه اینکه می‏خواهد بگوید در دنیا كار نكن و فقط دعا كن! می‏گوید تمام توجّهت را صرف دنیا نکن! بله، راجع به زمین هم داریم كه: «قُلْ مَنْ یَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ».10 ولی پیغمبر می‏گوید، عمل صالح در این موقع، یعنی وقت زوال شمس به آسمان می‏رود. موقع نماز ظهر و عصر كه حتّی خدا آن را واجب هم کرده است، به سراغ خدا برو!

* بین وقت نماز ظهر تا وقت نماز عصر

حتی در روایتی از از امام صادق (صلوات‏الله‏علیه) آمده است كه: «الْوَقْتُ الَّذِی لَا یُرَدُّ فِیهِ الدُّعَاءُ هُوَ مَا بَیْنَ وَقْتِكُمْ فِی الظُّهْرِ إِلَى وَقْتِكُمْ فِی الْعَصْرِ».11 وقت و ساعتی كه دعا در آن رد نمی‏شود، ما بین وقت نماز ظهر تا وقت نماز عصر است. حضرت می‏فرماید در این ساعت سراغ او برو! گاهی این‏طور است که در بین روز، وسط کار که انسان گرم کار است، ممکن است ـ ‏نعوذبالله‏ـ حوادث ناگواری برای او پیش بیاید كه دیگر نتواند كارش را ادامه دهد و یا دُرُست فكر كند. گاهی به چه‏کنم، چه‏کنم می‏افتد. همان وسط روز و وسط کار كه به چه‏کنم، چه‏کنم افتاده‏ای، متوجّه این معنا باش که گره‏گشا بالا است. به آنجا توجه كن!

در باب روز و شب، ما چند دسته روایت داریم. دسته‏ای بر روی مسأله شب به ‏طور خاص تأکید كرده، دسته‏ای هم بر نیمه‏ شب به بعد، دسته‏ای بر ثُلث آخر شب، یعنی سحرگاهان و گروهی هم بر «بین‏الطلوعین» تأكید فرموده است.

نه سرمست مادیّات شو و نه دست‏پاچه!

من به این روایاتی که می‏خوانم دقت دارم.12 همه می‏خواهد بگوید خودت را گم نکن! پیش‏آمد ناگواری اتفاق افتاده است؟ نترس! تو خدا داری! چرا دست و پایت را گم کرده‏ای؟! سرت را بالا کن و از او بخواه! گره‏گشای اصلی او است. نه از این طرف سرمست مادّیات شو و نه از آن طرف اگر حادثه‏ای پیش‏آمد کرد، دست و پایت را گم کن!

در متن مادّیت به معنویت هم توجه كن!

نکته اساسی این است که بر اساس معارفمان اصلاً مادیّت ما، آمیخته به معنویّت است و معنویت هم، در مادّیت گسترده شده است. این جزء معارف ما است كه اینها از هم جدا نیستند. خیال نکنی که مادّیت از معنویت جدا است! این خبرها نیست. این اشتباه است كه فكر كنی معنویت در امور مادّی، راه ندارد و اینها از هم بیگانه‏اند. مادّیت ما آمیخته به معنویت است. این روایات دارد این حرف‏ها را به ما می‏‏آموزد. این‏ها، دستوراتی است که از ناحیه بزرگان دین برای ما آمده است كه در متن مادّیت به معنویت هم توجه كن. در متن مادّیتِ من معنویت است. لذا یک مؤمن هیچ‏گاه در زندگی‏اش هراس ندارد و دست و پای خودش را گم نمی‏کند؛ و نه غافل می‏شود و سرمست که خدا را فراموش کند. این روایات دارد این را به ما درس می‏دهد.

شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان


[1]. بحارالأنوار، 91/96

[2]. این كه «سجده» یا «ظلال‏شان» یعنی چه؟ باید در تفسیر در مباحث تفسیری آن‏ها را بررسی كرد. ولی ما الآن به دنبال این بحث نیستیم.

[3]. الكافی، 2/522

[4]. الكافی، 2/532

[5]. وسائل‏الشیعة، 7/33

[6]. تکرار می‏کنم كه هیچ منافاتی ندارد که این دو وقت، خودشان روی دعاها مؤثر باشند. حتی یک مجموعه‏ای از معارف است که ما چه بسا، از بسیاری از آنها هم نمی‏توانیم سر در بیآوریم و بحث ما هم آن نیست.

[7]. وسائل‏الشیعة، 4/165

[8]. مستدرك‏الوسائل، 3/67

[9]. سوره ذاریات، آیه 22

[10]. سوره یونس، آیه 31، سوره نمل، آیه 64 و سوره فاطر، آیه 3

[11]. بحارالأنوار، 90/347

[12]. نگاه كنید؛ «تفتح ابواب الجن?» در ادامه عمل صالح را مطرح كرده بود «فطوبی لمن رفع عند ذلک عمل صالح» آن یکی هم قبلش داشت: «فتحت ابواب السماء» اینجا هم باز دارد: «تفتح فیها ابواب السماء» البته روایت دوم دیگر جنت نداشت. «و أحب أن یصعد لی فیها عمل صالح»

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.