تبیان، دستیار زندگی
مدتی است برنامه «هفت» برای به چالش کشیدن رویدادها و مسائل روز سینمای ایران از شبکه سه پخش می‌شود. صرف نظر از نقاط ضعفی که در شاکله این برنامه وجود دارد اتفاق مهم و پرآسیبی که در آن می‌افتد محدود کردن گفتمان انتقادی - تحلیلی سینمای ایران به یک رویکرد است ک
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دیکتاتوری در گفتمان انتقادی

هفت

تأملی در برنامه «هفت»

 تمرکز و آزادمنشی بیشتر از سوی مجری و منتقد «هفت» شاید این برنامه را پویا کند و باعث آشکار شدن زوایای مختلف مشکلات سینما در ایران شود، اما ادامه روند فعلی چیزی جز رفع تکلیف نیست.

خبرآنلاین نوشت: مدتی است برنامه «هفت» برای به چالش کشیدن رویدادها و مسائل روز سینمای ایران از شبکه سه پخش می‌شود. صرف نظر از نقاط ضعفی که در شاکله این برنامه وجود دارد اتفاق مهم و پرآسیبی که در آن می‌افتد محدود کردن گفتمان انتقادی - تحلیلی سینمای ایران به یک رویکرد است که باعث تنگ شدن زاویه دید مخاطب به موضوعات می‌شود.

سینما پدیده‌ای یکه نیست که بتوان تنوع را در آن انکار کرد و هر تکثری را انحراف دانست، اما به نظر می‌رسد در ذهن سیاستگذاران برنامه «هفت» هیچ باوری به تکثر نیست. نقد همیشه دارای رویکرد است؛ رویکردهایی که یا از علوم انسانی می آیند و یا از اصول بدست آمده  از تاریخ سینما.

از سوی دیگر نقدها در بسیاری از موارد بر آمده از تأملات نظری «درون سینمایی» هستند که به ماهیت و محدوده‌های این پدیده می‌پردازند. پس نقد هم مانند خود فیلم‌ها دارای تکثر است و به میزان رویکرد منتقد و گونه خود اثر شکل‌های نویی از آن به وجود می‌آید.

برنامه «هفت» با روندی خاص که از همسویی فریدون جیرانی مجری آن و مسعود فراستی منتقد ثابتش می‌آید تنها یک رویکرد و یک جریان را به عنوان تنها جریان تفکر سینمایی ترویج می‌دهد و هیچگاه اجازه نمی‌دهد باورها و رویکردهای دیگر با این جریان در تضاد قرار گیرند.

در واقع گاهی این دو به همه مسائل و ابهامات سینما -حال می خواهد نقد یک فیلم باشد یا تحلیلی درباره مسائل مدیریتی و کلان - از یک زاویه نگاه می کنند. برای همین گاه تماشاگران را در یک فضای آزاد، بی‌طرف و چالشی قرار نمی‌دهند و از فضای آزاد و بیان باز پزی بیش ندارند.

برای مثال به دو برنامه‌ای که در آن به طور آشکار و تلویحی درباره کیارستمی بحث شد نگاه کنید که چگونه با یکسویگی او را همچون یک وطن فروش که مستحق مجازات است معرفی کردند و نه با نقد بلکه با نفی همه آثار این فیلمساز، به تمام کارنامه و حتی دغدغه‌های ذهنی‌اش تاختند. این در حالی بود که بسیاری از منتقدان مطرح سینمای ایران نظری متفاوت دارند، اما هیچگاه برنامه «هفت» از حضور آنها استفاده نکرده است.

مسئله این است که چون برنامه «هفت» و گردانندگان آن (جیرانی و فراستی) حتی در توضیح و تبیین رویکردشان ناتوانند حرف‌هایشان تنها سلیقه‌ای به نظر می‌رسد. در تحلیل جدی سینمایی سلیقه بحثی جداست و بیشتر به انطباعات لحظه‌ای بر‌می‌گردد. لذا نمی‌توان برنامه «هفت» را به برخورد سلیقه‌ای تقلیل داد،

کار منتقد این نیست که نفی کند و در جایگاه قاضی بشیند. کار منتقد حتی در مواجهه با پیش‌پا‌افتاده‌تربن آثار جریان‌شناسی، زمینه‌شناسی و در نهایت تحلیل آن زمینه و جریان و پیامدهایش به طور کلان و خرد است.

منتقد در مواجهه با یک اثر ابتدا به ریشه‌های آن می‌پردازد و سپس با تحلیل ظرفیت‌ها و شاکله آن اگر الزامی در سنجش و داوری باشد آن را انجام  می‌دهد که این سنجش خود برآمده از رویکردهای نظری منتقد است که با شفاف ساختن زاویه خود، اثر را نه در فضایی مطلق و انتزاعی بلکه مشخص و شفاف مورد تحلیل قرار می‌دهد.

مسئله این است که چون برنامه «هفت» و گردانندگان آن (جیرانی و فراستی) حتی در توضیح و تبیین رویکردشان ناتوانند حرف‌هایشان تنها سلیقه‌ای به نظر می‌رسد. در تحلیل جدی سینمایی سلیقه بحثی جداست و بیشتر به انطباعات لحظه‌ای بر‌می‌گردد. لذا نمی‌توان برنامه «هفت» را به برخورد سلیقه‌ای تقلیل داد، اما گردانندگان «هفت» باید پس از واضح ساختن رویکرد خود از این نوع بحث و مجادله به سطحی کلان‌تر، پذیرنده‌تر و البته دیالکتیکی برسند (دیالکتیکی به این معنا که دربرابر بحث و گفتمان انتقادی آنها همیشه یک ضد و چالش‌گر وجود داشته باشد تا بحث بعد و عمق یابد)شاید اینگونه بسیاری از مفاهیم هم چون موجوداتی ناقص‌الخلقه باقی نمانند و دارای وضوح شوند.

مجمل‌گویی منتقد برنامه و گذر کردنش از روی واژگان، مخاطب را تنها در سیطره واژگانی بی‌تعریف و تند قرار می‌دهد و لذا به دلیل پخش شدن برنامه از یک رسانه فراگیر خطر ورود واژگانی بی‌تعریف و مبهم را به ادبیات سینمایی زیاد می‌کند.

البته این نوع بی‌هویت واژه‌پردازی در شکل نقد فراستی آشنا و سابقه‌دار است. تکثیر واژگانی مثل سینمای روشنفکرانه، سینمای شاعرانه و ... و سپس یافتن و نفی مصداق‌هایی از آنها البته از دید فراستی بدون اینکه مقصود او از «روشنفکرانه» و «شاعرانه» مشخص شود باعث نبود تحلیل عمیق این واژگان و مصداق‌ها و جریان‌های سینمایی‌اش شد.

تمرکز و آزادمنشی بیشتر از سوی مجری و منتقد «هفت» شاید این برنامه را پویا کند و باعث شود زوایای مختلف مشکلات سینما در ایران آشکار شود، اما ادامه روند فعلی چیزی جز رفع تکلیفی سفارشی که از تأثیرات مخرب غنی شده نخواهد بود.

نوشته : علیرضا نراقی

تنظیم برای تبیان : مسعودعجمی