تبیان، دستیار زندگی
من خسته شده ام ، دیگه نمره 20 کلاسم رو نمیخوام!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمره ی 20 کلاس رو نمی خوام!

انتظار نمره بیست

یکی از آفت هایی که نظام آموزشی و خانواده ها را در رابطه با دانش آموزان تهدید می کند ، "هدف" شدن نمره و " نمره گرایی " است و بارها توسط کارشناسان تعلیم و تربیت این خطر گوشزد شده است و متاسفانه "حفظ گرایی" اگر بر "یادگیری پژوهش محور" ارجحیت داشته باشد ،  آسیبهای روحی و روانی  دانش آموزان را تهدید می کند.

در برخی مدارس توسط اولیای آموزشی و خانواده ها به حدی بر نمره 20 تاکید می شود که تمام نکات مثبت فعالیتهای دانش آموز و پیشرفتهای وی نادیده گرفته شده و آنان را به افرادی دارای عدم اعتماد به نفس ، تو سری خور، خسته و رنجور ، نا امید و شکست خورده تبدیل کرده است .

معلمان موفق و دلسوز خوب می دانند که کلاس و مدرسه و نظام آموزشی فقط و فقط برای نمره گذاری تاسیس نشده است و حتی یک فعالیت دانش آموز برای پیشرفت ، آنقدر مهم است که از دید معلمان کارا و موثر پنهان نمانده و با دست گذاشتن روی آن نقطه قوت ، مایه پیشرفتهای بعدی دانش آموز شده و اگر بدان فعالیت به عنوان یک کار بی ارزش که 20 به همراه نداشته ، نگریسته می شد چه بسا سرنوشت دانش آموز به سمت فنا پیش می رفت .  یکی از آثار سوء 20 گرایی ، تضعیف قدرت ابراز وجود و اعتماد به نفس دانش آموز و سرزنش مکرر وی می باشد که جادارد سریعا" برنامه ریزان آموزشی و مدیران واحدهای آموزشی برای این معظل بسیار بزرگ و به ظاهر ساده ، تدبیری بیاندیشند .

یکی از آثار سوء 20 گرایی ، تضعیف قدرت ابراز وجود و اعتماد به نفس دانش آموز است.

***

من خسته شده ام ، چقدر 20 و 19 جمع کردم دیگه واسم تکراری شده !

دانش آموز

چرا وقتی میروم پای تخته تمام دانش آموزان واسم میشن شوالیه های نیزه به دست که منتظر قربانی شدن من به دست معلم هستند ، نیشخند هاشون چقدر من رو عذاب میده ! معلم هم تا میاد کلاس ، شاگرد زرنگها رو فقط میشناسه و البته اونها موظف هستن 20 بگیرن و باید درس رو از حفظ باشن و الا فورا" از چشمش میافتن ! راستی مگه معلم من رو به خاطر 20 دوست داره ؟

... ولم کن مادر !تازه رسیدم از مدرسه ، هنوز کفشام رو در نیاوردم میگی چند تا 20 گرفتی ؟ تمام فکر و ذکر تو هم شده تعریف از یکی یه دونه فرزندت که همش 20 می گیره! نکنه تو هم من رو به خاطر 20 دوست داری ؟ یا اینکه فورا" به پدر گزارش می دی میگی : خیلی بچه خوبیه تا حالا 6 تا 20 گرفته و پدر هم واسه اینکه هم دل منو نشکنه و هم با 6 تا 20 پر رو نشم ، میگه خوبه ولی نه ! باید حداقل 12 تا 20 می گرفتی ! من منتظر 20 های بیشتری از تو هستم .

چقدر دوست داشتم من هم واسه خودم کسی بودم ، خوبی هایی داشتم که به خاطر اون میشدم "بچه خوب" نه فقط با نمره 20 . بعضی وقت فکر میکنم من هم شدم عین یه کیسه زباله !که هر روز 2 تا 3 پیمانه از چند تا درس توسط معلم در من فرو ریخته میشه ! و شب یکی دوتا پیمانه توسط والدین !

خوابهای سیاه و سفید 20 و 19 دفتر نمره همیشه عذابم میده ! توی روز دست بردارم نیست بلکه شبها به صورت کابوس میاد سراغم ، نکنه معلم عزیزم وقتی 18 شدم پیش اون همه شوالیه من رو سرزنش کنه ؟! نکنه دفتر پاکنویس رو فراموش کنم ، اون وقت یه نمره تک توی دفتر نمره واسم بذاره ؟ آبروم میره .

وقتی کودک دانش آموز می شود

راستی یادم نره مادر ! ، صبح یه کم زودتر من رو از خواب ناز بلند کن- فردا صبح من همراه 7 نفر دیگر از دانش آموزان بازجویی و بازخواست دارم (وقتی 7 نفری با فراخوانی معلم ، پای تخته می ایستیم ، یاد فیلم های جنایی می افتم که در مقابل تعدادی از آدما با حالت جدیدت بیش از پیش معلم ، باید پاسخگوی سوالات باشم ، اگر نفر اول بلد نباشه بعد نوبت دومیه ، بعد سومیه و اگر هر 8 نفر بلد نباشن ، از هر نفر 5 نمره از 20 کسر خواهد شد ! ) اونم کجا درست پای تخته سبز رنگ ، مقابل نیشخند های شاگردان با دست و پایی لرزان برای سین جین شدن اونم "عین کتاب ، نه کم نه زیاد" فقط کلمه اجازه ، اجازه رو می تونیم هر چند بار آمیخته با پاسخ ها به معلم تحویل بدیم ! اینم یک عادته زشته ولی برای اینکه عین نوشته های کتاب رو به خاطر بیارم باید هر 15 ثانیه یکبار بگم : آقا اجازه ! آقا اجازه! اجازه آقا !اجازه!

واسه من همیشه سواله که اگر امتحانهای ماه مجازات و اعدام ( خرداد ماه) ، روی برگه انجام میشه چرا باید من توی کلاس هر روز برم پایین ؟! و با پرت پرت کردن درس رو پاسخ بدم ؟ به قول معلم عزیزم ، اگر هر هفته چند تا نمره نداشته باشیم اون وقت والدین به ما اعتراض می کنند می گن چرا از بچه ما درس نپرسیدی ، چرا "پایه "بچه های ما رو ضعیف کردین !؟ بیچاره خودم ، کاش معلم و پدر و مادرم خبر داشتن که من همیشه 20 میگیرم ولی پایه هم ندارم که حتی ضعیف بشه ! اونقدر پای تخته این " پا" لرزیده که رمقی براش باقی نمونده است !

راستی مادر ! نمی شد آدم نره مدرسه همون توی خونه بشینه و درس بخونه و به جای 20 ، زندگی بدون مجازات هر روزه و آرامش رو یاد بگیره؟

حمید رضا ترکمندی – زیبا وب

گروه خانواده و زندگی تبیان - تنظیم :داودی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.