هادی ساعی، در تاتامی نیکی کریمی!
بخش "شش در چهار" گروه هنر تبیان، آخر هفته ها، هوس شوخی با خبرها و خبرسازان فرهنگ و هنر این مملکت به سرش می زند. ما، خبرهای اتفاق افتاده را نوش جان کرده و سپس، نیشی هم قاطی آن ها کرده و تقدیم تان می کنیم. امیدواریم نیش ما را، به نوش ما ببخشایید. آماده اید؟ کمربندها را بسته اید؟ پس بزن بریم...
***
• استادی: اعتراض به لهجه در "در مسیر زاینده رود" منصفانه نیست.
یک در یک: انصاف؟! این که می گویی یعنی چه؟ یعنی در سینما و تلویزیون می توان دنبالش گشت؟
• سینایی: سینمای دفاع مقدس، باید از کلیشه ها رهایی یابد.
یک در دو: خرمشهر را که خدا آزاد کرد، خدا می داند که سینمای دفاع مقدس کلیشه ای ما را هم خود خدا باید آزاد کند یا اینکه...!
• درخشنده: حضور کودکان در جشنواره فیلم کودک، باعث پویایی می شود.
یک در سه: ولی حضور بزرگانی با اخلاق کودکانه در سینمای بزرگسال، اصلا باعث پویایی نمی شود هان!
• دلایل رفتن میرباقری بعدا گفته می شود.
یک در چهار: ما که از دلایل آمدنش باخبر نشدیم، حالا از دلایل رفتنش هم باخبر شویم، همچین اتفاق بزرگی هم نخواهد افتاد.
• نوذری: دیگر قصد بازی در سریال های مناسبتی را ندارم.
دو در یک: ماجرای گربه و گوشت و بو دادن و این ها دیگر، نه؟
• علیرضا افتخاری: به خاطر فشارها، به فرانسه می روم.
دو در دو: فرانسه؟ شانزه لیزه؟ برج ایفل؟ عجب فشارهای باحال و مبارکی!
• فرزاد موتمن: ما هم مثل بینندگان، نمی دانیم که سرنوشت شخصیت های نون و ریحون به کجا ختم می شود.
دو در سه: به! تازه شده اید مثل خیلی از مدیران و سیاستمداران ما، پیوندتان مبارک!
• احسان خواجه امیری: نسل موسیقی، نسل موسیخی شده است.
دو در چهار: هم نسل موسیخی ها شده، هم نسل خواننده هایی که برای مصاحبه کردن، شرط می گذارند و حتما باید روی جلد بروند و ... . ماجرای سر و ته یک کرباس را که شنیده اید؟
• جهانگیر کوثری اعلام کرد: هادی ساعی، در فیلم نیکی کریمی جلوی دوربین می رود.
سه در یک: آفرین به این چرخش 360 درجه هادی ساعی بین ورزش و سیاست و هنر!
• در پی سفر شاه‌آبادی و پارسایی به جشنواره ادینبورگ؛ مسافرآستانه: این سفر در راستای همكاری مشترك است.
سه در دو: آقا بگذارید حکم مدیریت تان خشک بشود، بعد به فکر مسافرت های مشارکتی باشید!
• میرباقری، از معاونت کنار رفت و به مشاورت رئیس سازمان صدا و سیما رسید.
سه در سه: خدا بنیانگذاران این پست مشاوره را رحمت کند که اگر این کار را نمی کردند، آمار بیکاری و سرافکندگی در مملکت ما، به شدت بالا می رفت.
• علیرضا افتخاری: به خاطر فشارها، به فرانسه می روم.
دو در دو: فرانسه؟ شانزه لیزه؟ برج ایفل؟ عجب فشارهای باحال و مبارکی!
• فرزاد موتمن: ما هم مثل بینندگان، نمی دانیم که سرنوشت شخصیت های نون و ریحون به کجا ختم می شود.
دو در سه: به! تازه شده اید مثل خیلی از مدیران و سیاستمداران ما، پیوندتان مبارک!
• احسان خواجه امیری: نسل موسیقی، نسل موسیخی شده است.
دو در چهار: هم نسل موسیخی ها شده، هم نسل خواننده هایی که برای مصاحبه کردن، شرط می گذارند و حتما باید روی جلد بروند و ... . ماجرای سر و ته یک کرباس را که شنیده اید؟
• نویسنده نون و ریحون: اصلاحات حق تلویزیون است.
سه در چهار: افتضاحات چطور؟ بعضی وقت ها تلویزیون، زیادی حق به جانب می شود، برای صفرایش خوب نیست.
• مجید انتظامی: ساخت سمفونی کارون حداقل یکسال طول می کشد.
چهار در یک: آقاجان! یکساله که می شود همان سد کارون را دوباره ساخت که برادر من...
• مهران دوستی، مجری رادیو در یک یادداشت: فک می زنم، پس هستم.
چهار در دو: خدا اموات شما را رحمت کند که باز یک فکی می زنید، بعضی از مجریان محترم که فک هم نمی زنند، ولی کماکان هستند.
• راز شگفت انگیز لبخند مونالیزا کشف شد.
چهار در سه: خدایا! بیکاران ما را دچار ازدیاد نسل نفرما!
• یک کارگردان: مدیران سینمایی، در برابر گروهی از سودجویان تسلیم شده اند.
چهار در چهار: مدیران- تاجران/ پیوندتان مبارک!
• صف بندی وزارت های ارشاد دولت نهم و دهم در مقابل هم؛ انتقادهای مسئولان ارشاد فعلی و سابق به یکدیگر ادامه دارد.
پنج در یک: نیست که هر دو طرف خیلی خوب کار کرده اند، همدیگر را نقد هم می کنند.
• جهانگیر کوثری: دولت، زمینه نگارش فیلمنامه های پژوهشی در حوزه دستاورهای هسته ای را فراهم کند.
پنج در دو: ای شیطون! می خواهی پروژه بگیری؟ چرا تعارف می کنی آقای تهیه کننده، مستقیم برو سر اصل قضیه دیگر...
• مهام: نویسنده و بازیگر طنز، کم داریم.
پنج در سه: والله الان که توی سر هر فیلمی که می زنی، چهار، پنج تا طناز از داخلش بیرون می ریزد، چطور همچین حرفی می زنید؟
• ایرانی ها هر پنج سال یک بار، به سینما می روند.
پنج در چهار: عوضش سینما هر پنج سال یک بار یک فیلم درست و حسابی هم برای تماشا کردن تولید نمی کند.
• یک جامعه شناس: غصه و ماتم، جزو لاینفک سریال ها است.
شش در یک: ما ایرانی جماعت به غصه خوردن عادت کرده ایم، این هم روی غصه های قبلی مان.
• یک فیلمساز هلندی، پشت صحنه اخراجی های 3 را می سازد.
شش در دو: گل بود و به سبزه نیز، آراسته شد...
• افخمی: این سن پترزبورگ، فیلم من نیست.
شش در سه: اما ظاهرا پول و حق الزحمه اش که نصیب شما شده است.
• نارضایتی کارگردان ناسپاس از بازیگران تحمیلی و تحمیلی.
... و سرانجام شش در چهار: ای ناسپاس! ولی خیلی بد است که آدم کلی پول توی جیب بازیگران بریزد به هوای فروش بیشتر، بعد هم پولش برود و هم فیلمش روی دستش بماند، نه؟
عیسی محمدی گروه هنر تبیان
