تبیان، دستیار زندگی
گرمای جهنم را حس کن علی!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گرمای جهنم را حس کن علی!

دوستی با امام علی

کمرش صاف نمی‌شود. حس می‌کند که تمام دنیا بر پشتش نشسته و اصلاً هم خیال ندارد بلند شود. البته آن بچه آن قدر سنگین نیست که بخواهد اذیتش کند. چهار دست و پا در میان خانه میگردد. بچه که در پشت علی سوار است می خندد و میگوید برو، برو سریع تر... هی هی. کمرش درد می کند، نه از فشار دستان کودک... نه! صدایی می آید: «خداوند از گناهان تو بکاهد و بر گناهان خلیفه علی ابن ابی طالب بیافزاید که این گونه ما را داغدار کرده است.» کودک خم می‌شود و محاسن سپیدش را در دست می‌گیرد و بازی می کند.

«ای کاش او هم می‌توانست با کودکان یتیم ما بازی کند، ولی خلیفه کجا و خانه ی ما مستمندان کجا . خلیفه کجا و این خرابه ماتم زده کجا» زن همچنان می گفت و می گفت . علی می‌خندد و با بچه بازی می کند و اشکش هم جاری است . صورت خود را به تنور خانه نزدیک می‌کند و زیر لب می‌گوید: «گرمای جهنم را حس کن علی»

نویسنده: سید ابراهیم پیشکار

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.