تبیان، دستیار زندگی
عقربه‌های ساعت را نگاه كن، پر شتاب می‌گذرد. این شتاب عقربه‌های ساعت، همان لحظه‌های گذر عمرند؛ عمری كه نمی‌توانی برگردانی‌اش، مثل بهاری كه رفته و خزانی جایش را گرفته است! كاش می‌شد برای لحظاتی هر چند كوتاه، این عقربه‌ها را نگه داشت! اما تو كه مثل عقربه‌های
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تجلی‌گاه ظهور او

همسفر عقربه ها

عقربه‌های ساعت را نگاه كن، پر شتاب می‌گذرد. این شتاب عقربه‌های ساعت، همان لحظه‌های گذر عمرند؛ عمری كه نمی‌توانی برگردانی‌اش، مثل بهاری كه رفته و خزانی جایش را گرفته است! كاش می‌شد برای لحظاتی هر چند كوتاه، این عقربه‌ها را نگه داشت! اما تو كه مثل عقربه‌های ساعت نیستی، هستی؟ تو می‌توانی لحظاتی بایستی و تفكری و نگاهی شاید ... ، نمی‌توانی؟ ... می‌دانم؛ لحظه‌های گذران عمر را نمی‌توان بازگرداند. كودكی، از دست رفته و نوجوانی تمام شده و جوانی را كه دارد می‌رود ... .

اما لحظه‌ای بایست، نفسی تازه كن و در آینه ادراكت، نظری به خویش بینداز. نكند در این گذر تند، خودت را جا بگذاری، فراموش كنی، از یاد ببری ... .

خودت را نگاه كن؛ تصویری روشن از هدفی، سرشاری از نشانه‌های روشنی از او، از هدف، از چرایی بودن و اگر خودت را نبینی، نیابی و نشناسی ... چگونه می‌خواهی او را بشناسی، هدف را، راه را، جهان را ... و مگر نه آن روز الست، خودت را بر خودت شاهد گرفتند كه ببین خودت را ... .

پس همچون كسانی مباش كه خدا را فراموش كردند، خدا هم آنان را به خود فراموشی دچار كرد 1؛ پس فراموش كردند خدا را و خدا نَفْس‌شان را از یادشان برد و آن‌ها كه فراموش نكردند خدا را، پس خدا هم نَفْس‌شان را از یادشان نبرد كه عارف به نفس خود شدند.

او تو را تجلی‌گاه حضور خویش خواسته و تو همه‌جا به دنبال او گشته‌ای! ...

حالا دمی چشم‌هایت را ببند و با چشم دل، خودت را بنگر. خودت را ببین؛ بشناس و دریاب تا نشانه‌های او را ببینی، او را بشناسی و هدف را دریابی ... كه بزرگ‌ترین حكمت‌ها برای انسان، شناختن نفس  است.2

... و از آنان مباش كه برای گمشده خویش جار می‌زنند و از این و آن می‌پرسند، در حالی كه خودشان را گم كرده‌اند و در پی یافتن خویش نیستند...3. این شاید كوتاه‌ترین راه و نزدیك‌ترین راه رسیدن باشد ... .

 وَ فِی اْلأرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنینَ 4

نوشته‌ی زهرا رضاییان، گروه دین و اندیشه تبیان


1- حشر ﴿59﴾ : 19.

2- غررالحكم، ج 2، ص 88 .

3- همان، ص 442.

4- ذاریات ﴿51﴾ : 20.