تبیان، دستیار زندگی
حتما شنیده اید: هنگامی که نماز میخوانیم با خدا حرف میزنیم اما وقتی قرآن میخوانیم خدا با ما حرف میزند آیا سعادتی بالاتر از این هست که خدای عالم تاب با همه عظمتش با ما با همه حقارتمان به این راحتی و هر وقت که بخواهیم سخن بگوید ؟ و اگر ما خوب گوش دهیم به سخ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گوش کن خدا با تو حرف میزند!

فرق ما با خدا نشناس

حتما شنیده اید: هنگامی که نماز میخوانیم با خدا حرف میزنیم اما وقتی قرآن میخوانیم خدا با ما حرف میزند آیا سعادتی بالاتر از این هست که خدای عالم تاب با همه عظمتش با ما با همه حقارتمان به این راحتی و هر وقت که بخواهیم سخن بگوید؟ و اگر ما خوب گوش دهیم به سخنان نورانیش کم کم نور ذاتش را نیز خواهیم دید! اما چه باعث میشود که این حس رویایی و غیر قابل وصف در وجود ما تبلور پیدا نکند؟ آنگونه که برای اولیاء الله جلوه میکند؟

موانع فهم قرآن :

لازم است كسى كه مى خواهد قرآن را بفهمد موانع فهم را از بین ببرد و الا آنگونه كه باید، نمى تواند از قرآن استفاده كند و حتى گاهى به عوض سود، زیان مى بیند. موانعى از قبیل :

1- تقیّد به اداى دقیق حروف از مخارج آن و رعایت دقیق قواعد تجوید. این مطلب از تدبر در آیه جلوگیرى كرده و مانع فهمیدن قرآن مى شود. البته درست خواندن قرآن و رعایت آداب تلاوت باید باشد اما نه به حدی که قاری را از فهم قرآن دور کند و در الفاظ وا گذارد.

3-  داشتن هریک از صفات و اخلاق رذیله سبب مى شود كه قلب نتواند معانى قرآن را بفهمد چنانچه مفاد بعضى از آیات نیز همین است مانند:

«كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا یَكْسِبُون كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ »1؛ نه چنین است، بلكه آنچه مرتكب مى‏شدند زنگار بر دل هایشان بسته است. زهى پندار، كه آنان در آن روز، از پروردگارشان سخت محجوبند.

این صفات باعث كدورت قلب شده و مانع فهمیدن حقیقت اشیاء مى شود؛ مانند آینه اى كه زنگار گرفته و شكل ها را بخوبى منعكس نمى كند.

3- اعتقاد به مطلبى باطل و درست پنداشتن آن و اعتقاد به این كه خلاف آن كفر یا گمراهى مى باشد، نیز از موانع فهم است . زیرا قبل از این كه قلب بتواند حق را ببیند و با آن روشن بشود، آن را كفر پنداشته و آن را توجیه و تأویل مى كند. و تا زمانى كه چنین تعصب باطلى در شخص باشد، هیچگاه توانایى رسیدن به حق را نخواهد داشت .

4- هنگام تفسیر آیه تفسیر ظاهر و آشكارى را ببیند و خیال كند تمامى مراد آیه همین است و برداشتى غیر از این ، تفسیر برأى و حرام مى باشد. و این خلاف دستور خدا برای تدبر در قرآن است.

داشتن هریک  از صفات و اخلاق رذیله سبب مى شود كه قلب نتواند معانى قرآن را بفهمد مانند آینه اى كه زنگار گرفته و شكل ها را بخوبى منعكس نمى كند.

زمانى كه خواننده قرآن حقیقت و بزرگى قرآن را دریافت ، باید در آیات او تدبر كند و وقتى تدبر كرده و موانع فهم را از سر راه برداشته و در صدد فهمیدن آن بر آمد، طبیعتا منظور خدا در كلامش براى او، آشكار مى شود. - البته بمقدار ایمان خود - و

در طلب خدا دعا

آنگاه كه از این آبشخور جامى نوشید، مست مى شود. و زمانى كه از جلوه هاى معارف الهى مست شده ، قلب او از آیات مختلف ، كه هر كدام اثر مخصوصى دارند، تأثیر پذیرفته و با هر معنایى حال و سرورى براى او پیدا مى شود. به این دلیل كه نگرش او به هر آیه بگونه اى است كه گویا خود مخاطب آن آیه بوده ، یا براى او نازل شده و این آیه فقط براى اوست. آنگاه حالت غم یا خوشحالى ، ترس یا امیدوارى ، توكل یا خوشنودى یا یكتا دانستن خدا به او دست داده و سپس بحسب حالى كه از تاثیرات قرآن پیدا كرده، با پناه بردن و استعمار، اعتراف و توبه، دعا و شكر، تسبیح و حمد نمودن و با گفتن «لا اله الا الله » یا «الله اكبر»  به آیات جواب مى دهد.

زمانى كه ترس او را فرا گیرد، فكر مى كند كه از تمام خیرات و سعادت هایى كه در آیات، براى بندگان صالح خدا آمده محروم شده است. و در این حال براى رفع بدبختى خود به پروردگارش پناه مى برد. و هنگامى كه امیدوار شد، آرزوى رسیدن به مقامات بالاى كاملین، عارفین و مقربین را مى نامید و از خدا مى خواهد او را نیز از آنان بگرداند. و هنگامى كه این تاثرات براى او كامل شد، با بركات وحى و عطایاى خداوند، یقینا ترقى كرده تا جایى كه گویا خدا را مى بیند كه با او سخن گفته و او را مخاطب قرار داده است و گویا با دل مى بیند كه خداوند با الطافش به او خطاب و با نعمت بخشیدن و نیكى كردن با او مناجات مى كند، و در این صورت حال تعظیم ، گوش فرا دادن ، فهمیدن و حیا در او پیدا مى شود.

اگر موفق شد شكر این نعمت را آنطور كه سزاوار است ، بجا آورد و با این عطیه الهى آنطور كه باید، روبرو شد، خداوند مقام بهتر و بالاترى به او عنایت مى فرماید، بگونه اى كه گوینده را در سخنش و صفات او را در كلماتش مى بیند؛ چنانچه امام صادق (علیه السلام ) بنابر روایتى در "توحید صدوق " مى فرماید: خداوند در كلامش براى بندگانش آشكار مى شود، ولى آنها نمى بینند. در این حال او فقط متوجه گوینده است و به خود یا قرائتش یا چیزهاى دیگر ابدا توجهى ندارد.

خداوندا بحق این مقام ، این مقام را به ما و جمیع مؤمنین عنایت فرما

و بحق اولیاى مقرب و دوستان سعادتمندت - كه درود خدا بر همه آنان باد - این نعمت و حال را نصیب ما نیز بنما .

فرآوری : محمدی گروه دین و اندیشه تبیان

منبع : المراقبات، مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملكى تبریزى (ره)


1- سوره مطففین آیات 13و 14.