تبیان، دستیار زندگی
نشست علمی تفسیر سوره حشر، توسط آیت ‌الله سبحانی، در ماه رمضان امسال (1431)، در مجتمع عالی فقه (حجتیه) قم برگزار می گردد. گزیده ای از مطالب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درس تفسیر آیت‌الله سبحانی

تفسیر سوره حشر در ماه مبارک رمضان 1431

(قسمت دوم)

آیت الله سبحانی

اشاره

نشست علمی تفسیر سوره حشر، توسط حضرت آیت ‌الله سبحانی، در ماه رمضان امسال (1431)، هر روز بعد از نماز ظهر و عصر با حضور طلاب و اقشار مختلف مردم در مجتمع عالی فقه (حجتیه) قم برگزار می گردد. گزیده ای از مطالب این مباحث را در ایام ماه مبارک رمضان، مرور می کنیم.

قسمت اول، این درس تفسیر را می توانید در اینجا ببینید.

ادامه تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم»

رحمن و رحیم دو صفت خداوند منان است و «الرحمن» دارای وسعت و دامنه بیشتری نسبت به «الرحیم» است؛ چون «الرحمن» در بردارنده دنیا، برای مومن و کافر است، در حالی که «الرحیم» تنها ویژه مومنین است.

رحمن معنای وصفی ندارد، از اسمای مختص خداوند در دنیا و آخرت و فراگیری آن نسبت به مؤمن و کافر است، اما رحیم اسم خاص خدا نبوده و خداوند تنها نسبت به مؤمن رحیم است.

چرا «الرحمن» بر «الرحیم» مقدم گردیده؟

طبق قواعد ادبیات عرب، صفت ضعیف بر صفت قوی مقدم است و با توجه به اینکه «الرحمن» نسبت به«الرحیم» صفت قوی تری است، ولی با این حال «الرحمن» بر خلاف قواعد عربی، بر «الرحیم» مقدم شده است.

دلیل این تقدم: «الرحمن» معنای وصفی خود را از دست داده و به لقبی برای خداوند تبدیل شده و از آنجایی که بنا به قواعد ادبیات عرب لقب بر صفت مقدم است؛ بنابراین«الرحمن» به عنوان لقب بر «الرحیم» به عنوان صفت مقدم شده و هر دو بر اسم «الله» اضافه شده اند.

اگر «الرحمن» معنای وصفی خود را حفظ می کرد، قطعا می بایست بعد از«الرحیم» می آمد و این مطلب در الفیه ابن مالک به خوبی توضیح داده شده است.

برخی مفسرین الرحمن را به رحمت، به معنای نعمت و برخی دیگر رحمت را به معنای رغبت تعبیر کرده‌اند که اگر مورد اول باشد تفسیر تمام ولی معنای دوم نمی‌تواند صفات خداوند باشد، چرا که خداوند قلب ندارد.

در تفسیر آیه «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» (الحشر:1)

آن چه در آسمان و زمین است خداوند را از هرگونه عیب و نقص تنزیه می کند و همه ذرات عالم که بشر توانایی شمارش آنها را ندارد، خداوند را از هرگونه صفت سلبی تنزیه می کنند.

در تفسیر این کلمه «تسبیح» در آیه اول این سوره میان مفسرین اختلافات فراوانی است و اکثر آنها قائل به تسبیح تکوینی ذرات عالم هستند و تصریح کرده اند که هر ذره و موجودی با زبان بی زبانی بر وجود خدا و خالقی حکیم و علیم دلالت دارد.

گرچه تسبیح تکوینی صحیح است ولی مطلب بالاتر و سنگین تر از این است و سوره اسراء در آیه «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا» ( الإسراء : 44) بر این مطلب تصریح کرده که همه ذرات از روی شعور و ادراک خود، خداوند را تنزیه و تسبیح می کنند.

درک و شعور ذرات عالم و تسبیح خدا بنا به درجه و رتبه وجودی آنها از نظر فلسفی نیز قابل اثبات است و مرحوم آخوند و صدرالمتالهین بر آن تاکیده کرده اند.

تسبیح همه ذرات عالم، یکی از مهمترین و اعجاب آورترین معارف قرآنی است، که پیامبر درس نخوانده در محیطی که فقط 17 نفر خواندن و نوشتن می دانستند به آن اشاره کرده و عالم را در حیرت فرو برده است.

برخی از مفسران معتقدند تسبیح موجودات تکوینی است و بر این باورند که هر موجودی با زبان بی‌زبانی دلالت بر تنزیه آفریدگار می‌کند.

در سوره مبارک اسراء آمده است که تمام موجودات از روی شعور و ادراک خداوند را تنزیه می‌کنند و این نشان می‌دهد که تسبیح موجودات تکوینی نیست، اگر تسبیح موجودات تکوینی بود، همه موجودات می‌فهمیدند که خداوند قادر و حکیم است، در حالی که قرآن می‌فرماید شما درک نمی‌کنید و این نشان می‌دهد که تسبیح موجودات آگاهانه است.

از منظر معارف فلسفی، هر موجودی نسبت به درجه وجودی خود از دانش و آگاهی برخوردار است و نسبت به فهم خود، خداوند را تسبیح می‌کند. جهان آفرینش دارای گوش، چشم، علم و ادراک است.

با توجه به آیه «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» ( البقرة : 74 ) که افتادن سنگ از صخره را نشانه خشیت او از خداوند دانسته؛ نشان می دهد سنگ از درک و شعور برخودار است که در برابر خدا خشیت می کند؛ البته در علوم طبیعی افتادن سنگ به جاذبه زمین نسبت داده می شود.

بارها تاکید کرده ایم که بین علم واقعی و دین حقیقی هیچ اختلافی نیست و مانعی ندارد از نظر ظاهری افتادن سنگ به جاذبه و از نظر باطنی به خشیت از خداوند تبارک و تعالی نسبت داده شود.

زمانی که برای ذرات درک و شعور قائل شویم درک این مطلب که چگونه اعضا و جوارح و حتی ذرات عالم در روز قیامت علیه یا له انسان شهادت می دهند آسان تر شده و آدمی دیگر هیچ خلوتی را نمی تواند برای گناه کردن تصور کند؛ چون عالَم محضر خداست و خلوت های دنیوی عین جلوت و حضور هستند.

کدام مکتب می‌تواند امنیت کشورها را تضمین کند؟

قرآن بر خلاف مارکسیست‌ها که تنها برای جانداران شعور قائلند، از روی برهان می‌گوید عالم، عالم عقل و شعور است و این مکتب تنها مکتبی است که امنیت کشورها را ایجاد می‌کند.

به طور قطع مکتبی می تواند امنیت جامعه را تامین کند که قائل به حضور الله در همه صحنه ها و خلوت ها و درک و شعور همه ذرات باشد نه مکتبی مانند مکتب مارکسیسم که درک و شعور را فقط برای موجودات زنده قائل است بنابراین برای حفظ امینت مجبور می شود نیروی های پلیس را افزایش دهد.

دنیای بدون دین و خداوند، پوچ و بی‌معنا است؛ مدعای این حرف وجود مشکلات زیاد برای بسیاری از افراد در دنیای امروز است که خداوند را قبول نداشته و چون زندگی را بی‌محتوا می‌بینند، نهایتا رو به خودکشی می‌آورند.

وهابیت نیز قایل به دو نوع توحید روبوبیت و الوهیت هستند که از ربوبیت به معنای خالقیت و از الوهیت به معنای عبادت تعبیر می‌کند که این تعبیرات نادرست است، چرا که رب به معنای خالق نیست، بلکه به معنای مدبر است.

مؤمنان همیشه زنده‌دل و خوشحال‌اند

این خوشحالی به خاطر داشتن خداوندی کریم است؛ این در حالی است که کافران که خداوند را قبول ندارند، خوشحالی آنها مقعطی است.

شایسته نیست که مومنان با وجود چنین خداوند بزرگ مرتبه‌ای، حاجت خود را از دیگران بخواهند.

تفسیر آیه دوم سوره حشر

فهم این آیه متوقف بر درک شان نزول آن است. استفاده از کتب تفسیری، مراجعه به تاریخ و تامل در سیره نبوی از جمله روش هایی است که به درک بیشتر مفاهیم و آموزه های قرآن کریم کمک می کند

پیامبر گرامی اسلام، بین قبایل بنی النضیر، بنی قریضه و بنی قینقاع قراردادهایی را تنظیم کرد و از سران این قبایل نیز افرادی این قراردادها را امضا کردند. در متن این قراردادها که برای دستیابی به اطلاعات و جزئیات بیشتر آن می توان به کتاب بحارالانوار، جلد 29 صفحه 110 مراجعه کرد، آمده است که آنها بر علیه حضرت رسول کاری نکنند، بر علیه صحابه ایشان قیام ننمایند و اگر پیمان شکنی کردند، پیامبر صلی الله علیه و آله آزاد است که خون آنها را بریزد و اموال آنها را در اختیار بگیرد.

به دلیل اتفاقاتی که بین این گروه ها افتاد و آنها مفاد قرارداد تنظیم شده با پیامبر صلی الله علیه و آله را زیر پا گذاشتند، پیامبر گرامی اسلام تصمیم گرفت آنها را از مدینه کوچ دهد و به مکانی دیگر بفرستد.

این ها بارها علیه پیامبر و اصحاب ایشان اقدام کردند، حضرت محمد صلی الله علیه و آله نیز مکررا آنها را نصیحت می کرد، اما باز هم فایده ای نکرد، پیامبر مجددا صبر کرد تا شاید آنها اصلاح شوند، اما باز هم افاقه نکرد و سر آخر پیامبر تصمیم گرفت آنها را از مدینه کوچ دهد.

وقتی پیامبر گرامی اسلام تصمیم گرفت آنها را از مدینه کوچ دهد، عده ای از منافقان که همواره طرفدار دشمنان اسلام بوده اند، سعی کردند پیامبر را از تصمیم شان منصرف کنند، اما پیامبر تصمیم خود را گرفت و آنها را از مدینه کوچ داد.

در یک مقطع از زمان، فرد مسلمانی از قبیله بنی النضیر دو نفر از قبیله بنی عامر را به قتل رسانده بود و بر اساس پیمانی که در زمان جاهلیت بین این دو قبیله بسته شده بود، می بایست این دو قبیله به هنگام تعلق دیه همدیگر را کمک کنند.

نقشه ترور پیامبر اسلام

پیامبر صلی الله علیه و آله برای برای جمع آوری کمک برای پرداخت دیه، به قبیله بنی النضیر رفت، آنها با حیله گری گفتند الان شرایط برای ترور پیامبر فراهم است و باید در همین جا کار را یکسره کنیم؛ حضرت خاتم متوجه رفت و آمدهای مشکوک شد و وحی آسمانی نیز بر ایشان نازل گردید و بدون اینکه حرفی بزنند بلند شدند و راه مدینه را در پیش گرفتند.

با وجود اینکه این ها قصد ترور پیامبر را داشتند و توطئه ای شوم در سر می پروراندند، اما باز هم ایشان با رافت، مهربانی و عطوفت با آنها رفتار کرد و اگر می خواست طبق آیین نامه قرارداد با آنها رفتار کند، باید همه آنها را می کشت.

پیمانی شکنی قوم یهود در طول تاریخ اسلام، درس عبرت و هشداری برای امت اسلام و مسلمانان است. جامعه اسلامی باید این مطلب را بداند که هر دولت صهیونیستی بیاید، هر نوع قرارداد و معاهده ای را هم بنویسد، آن را زیر پا خواهد گذاشت.

یهود، قومی پیمان شکن

ما باید از قرآن کریم، روایات و سیره اهل بیت علیهم السلام و پیامبر گرامی اسلام درس بگیریم، حضرت خاتم صلی الله علیه و آله چنین قراردادهای محکمی را امضا کردند، اما قوم یهود همه این تفاهم نامه ها و قراردادهای را زیرپا گذاشتند.

این تجربه ها درسی است که نمی شود به صهیونیست های اعتماد کرد و مسلمانان باید توجه کنند که هر نوع اعتماد به صهیونیست ها به ضرر امت اسلام و مسلمانان تمام خواهد شد.

مسلمانان باید وحدت و برادری خود را حفظ کنند و سعی نمایند که این لکه ننگ را از روی زمین بردارند و سرزمین های امت اسلام را آزاد کنند.


تنظیم و فرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان

منبع: حوزه نیوز