تبیان، دستیار زندگی
23 مرداد مصادف با سوم ماه مبارک رمضان همزمان است با رحلت شیخ جلیل ، معلم امت ، متکلم و فقیه سترگ، محمد بن نعمان معروف به «مفید» می‌باشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام زمان او را برادر خواندند

یادمان شیخ مفید، عالمی که امام زمان او را برادر خطاب فرمود

4j. eaj/

23 مرداد مصادف با سوم ماه مبارک رمضان همزمان است با رحلت شیخ جلیل ، معلم امت ، متکلم و فقیه سترگ، محمد بن نعمان معروف به «مفید» می‌باشد آنچه می‌خوانید گوشه‌ای از شرح حال آن فقیه نام‌آور است.

تاریخ فتح‌الفتوح شیعه

تاریخ شیعه سرشار از افتخارات بسیار و تحولات چشمگیر است . تحولاتى که به دست عالمان متعهد و فرزانگان اندیشمند پدید آمده است .در این میان به سده چهارم هجرى بر مى خوریم که «فتح الفتوح» تاریخ شیعى است ؛ روزگارى که مردى بزرگ و اندیشمندى سترگ «دائرة المعارفى جامع» از معارف اسلامى تدوین کرد و قریب 50 سال پرچمدار عرصه هاى علمى ، فکرى و فرهنگى مسلمین گردید و سرانجام بدانجا رسید که دوست و دشمن زبان به تمجید او گشودند و قلم به تعریف او برگرفتند و او را ((مفید)) لقب دادند [1].

تولد

در یازدهم ذیقعده 336 قمرى [2] در «عکبراى» بغداد پاى بر جهان گذارد و نام وى، محمد گردید. از آنجا که پدر او شخصى پارسا و مذهبى بود و به تعلیم و تربیت اشتغال داشت، ابن المعلم لقب وى شد و پس از چندى، عکبرى و بغدادى، دو لقب دیگر او گردید.[3].

عشق و شور فراوان به تحصیل موجب شد که همراه پدر به بغداد رفته و فراگیرى علم و دانش را آغاز کند. او از نشاط وافر و فرح بخش بسیارى در مطالعه برخوردار بود. عطر اخلاص در وجود محمد کار را بدانجا رسانید که در پنج سالگى براى او از ابن ابى الیاس اجازه روایت گرفته اند [4]  و در حالى که هفت سال و چند ماه داشت از ابن سماک نقل روایت کرده است.  [5]

تحصیلات و استادان

«شیخ مفید» از محضر بیش از هفتاد نفر از بزرگان بهره علمى برد. از محضر «مظفر بن محمد»، «ابو یاسر» و  «ابن جنید اسکافى»، کلام و عقاید آموخت و از درس «حسین بن على بصرى» و «على بن عیسى رمانى» بهره جست .

فقه را نزد «جعفر بن محمد بن قولویه» فرا گرفت و از محضر ادیب و مورخ چیره دست «محمد بن عمران مرزبانى» علم روایت آموخت. «ابن حمزه طبرى»، «ابن داود قمى» ، «صفوان» و «شیخ صدوق»، دیگر اساتید محمد بودند که شهد شیرین دانش را در کام جان او ریختند. در میان استادان وى عالمانى از شهرهاى مختلف مانند قم، بلخ، مراغه، همدان و دیده مى شوند. [6]

جهان اسلام در عصر شیخ مفید

از رحلت رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم حدود 300 سال مى گذشت. در این مدت امامان و شیعیان تحت فشار بنى امیه و در خفقان خشن بنى عباس به سر مى بردند. شکنجه هاى روحى و جسمى و اذیت و آزار خلفا و حکمرانان همچنان ادامه داشت تا اینکه در اواسط قرن چهارم هجرى، محدودیت شیعیان به مقدار قابل ملاحظه اى کاهش یافت.

«خلفاى فاطمى» -که شیعه اسماعیلى بودند- در مصر دولت نیرومندى تشکیل دادند، این دولت ابهت و جلال دربار بغداد کاسته شد و از طرفى «سیف الدوله حمدانى» و امراى آن خاندان در شام حکومت مى کردند که آنها نیز افتخار شیعى بودن را داشتند.

در کنار این، «صفاریان» و «طاهریان» و از همه مهمتر دولت «آل بویه» که از شیعیان مخلص و فرزانه اهل بیت علیهم السلام بودند در قسمت هایى از ایران و عراق قدرت یافتند.

دو سال پیش از ولادت شیخ مفید، احمد «معزالدوله» در سال 334  با ورود خود به «بغداد» و تاسیس شاخه اى از حکومت آل بویه در این شهر صفحه نوینى در تاریخ بغداد گشود. فرصتى فراهم شد و شیعیان در پناه آل بویه از آزادى موجود بهره برده و عقاید خویش را نشر دادند.

اولین عزاداری علنی شیعیان

سال 352 اولین عزادارى علنى شیعیان در عاشورا بر پا شد و در پى آن جشن عید غدیر روحى تازه در کالبد شیفتگان شیعى دمید. و ریاست «عضدالدوله»، بغداد رونقى تازه یافت و شور و نشاط علمى قابل توجهى بدست آورد. محمد بن محمد نعمان -شیخ مفید- در این عصر مى زیست و با توجه به اوضاع ، از مقام و منزلتى بسیار برخوردار بود. بطورى که عضدالدوله به هنگام بیمارى شیخ به دیدار او رفت و از وى عیادت کرد.

مرجعیت علی‌الاطلاق در میان سالی

شفاعت مفید در حق دیگران پذیرفته مى شد و رهنمودهایش مورد قبول قرار مى گرفت و این در حالى بود که بیش از 36 بهار از عمر پر برکت شیخ مفید نگذشته بود.

در این ایام مرجع قدرتمند و رهبر اندیشمند مسلمانان و شیعیان فرهیخته، شیخ فرزانه، مرحوم مفید بود. [7]

بر کرسى زعامت شیعه

با وفات عضدالدوله توفان حوادث بر پا شد و گرد و غبار دشمنى علیه شیعه بار دیگر پدید آمد. سال 372 هجرى برخى دیگر ازخاندان بویه به امارت رسیدند و با روى کار آمدن قادر خلیفه عباسى - در سال 381 هجرى - خلافت عباسى تجدید حیات یافت و از نفوذ آل بویه کاسته شد. آشوب هاى مذهبى ، فتنه انگیزى عیاران، سخن سرایى قصه خوانان ، خطابه هاى واعظان بى سواد و آشوب طلبى سیاست پیشه گان ، آتش فتنه را شعله ورتر مى کرد [8] و آن دوران را به عنصرى پر التهاب و روزگارى پر از پیکارهاى عقیدتى جلوه گر مى ساخت . اما تدبیر عالمانه و دقیق شیخ فرزانه مفید که ریاست جهان شیعه را به عهده داشت - راه را بر کج روان و بدسگالان بسته بود و وعده هاى دروغین مدینه فاضله توسط افراد منحرف را رسوا و بر ملا مى ساخت .

بیرق مبارزه در سده چهارم به دست این دانشمند بصیر بود. وى با استفاده از چشمه پاک و زلال وحى ، دانش و معرفت اصیل را به ارمغان آورد، نظر معتزله را شنید و آراء غلات را بدست آورده سخنان زیدیه را دانست و به هر یک جوابى منطقى و در خور ارائه داد و تا بدانجا پیش رفت که هر گروهى از آنان که در مناظره با شیخ مفید شرکت کردند. ساعتى بعد گوشه خجلت برگزیدند و با سکوت عجزآلود خود، نشان افتخار و سر بلندى را به دست شیخ سپردند. رساله هاى استوار، متین و دقیق وى و بیان اعتقادات شیعه با اسلوبى صحیح و کم نظیر توفیقى افزون بود که رهبرى شیعیان را براى شیخ مفید پربارتر مى نمود. [9]

نامه های  نورانی

در اواخر ماه صفر 416 هجرى بود که نامه اى از طرف امام زمان علیه اسلام براى شیخ فرستاده شد و چون آن را گشود دست خط زیبایى رخ نمود:

«للاخ الشدید و الولى الرشید الشیخ المفید... برادر گرامى ، استوار و دوست راه یافته شیخ مفید» [10]

و در توفیقى دیگر و لطفى افزون تر، در پنج شنبه 23 ذى حجه هجرى نامه اى دیگر از طرف حضرت به افتخار شیخ صادر شد.

«بسم الله الرحمن الرحیم سلام الله علیک ایها الناصر للحق الداعى الیه بکلمة الصدق... به نام خداوند بخشنده بخشایشگر، سلام خدا بر تو اى یارى کننده حق و دعوت کننده به سوى تو اوکسى که با صدق و راستى به سوى خدا دعوت مى کنى...» [11]

برخى بر این باورند که در طول 30 سال ، 30 توقیع و نامه شریف از ناحیه مقدس حضرت ولى عصر عجل الله تعالی فرجه، براى شیخ مفید صادر شده که در عنوان بسیارى این جمله نورانى دیده مى شود: «برادر گرامى و استوار، شیخ مفید» [12]

در نگاه اندیشمندان

امام خمینی (ره):

شیخ أبو عبد اللّه محمد بن نعمان ملقب به «مفید» و «ابن معلم» از کبار فقها و متکلمان و محدثان شیعه بود. در زمان خود ریاست علمى بغداد را به عهده داشت. او مورد عنایت و توجه حضرت ولى عصر (عج) بود و در دو نامه که از آن حضرت به عنوان وى صادر گردیده حضرت او را با تعبیرات «أخ سدید» و «شیخ مفید» و «ولىّ رشید» و «ولىّ مخلص» و «ناصر حق» و «داعى إلى الحق» خطاب فرموده‏اند [13]

مقام معظم رهبری:

آن روز که پیکر مفید را انبوه خلایق تشییع کردند و به امامت سید شریف، علی مرتضی بر او نماز گزاردند،دلهایی پر از کینه و تهی از کیاست و حکمت، این را پایان کار آن بزرگمرد شمرده و ساد ه اندیشان مرگ او راجشن گرفتند .اما چشم و دل هر فرزانه ایی می توانست به وضوح در یابد که مرگ آن سالار فرزانگان نمی تواند پایان کارکسی باشد و فیضان پنجاه ساله او، چشمه ساری از دانش و فرهنگ و اخلاق و حکمت، در فضای اندیشه بشری جاری ساخته و اراده الهی و سنت تاریخ، زایندگی و فزایندگی آن را در عبور جاودانه اش از لابلای نسلها و دوره ها و قرنها، تا رسیدن به دریای منتهای رشد نهایی بشر، تضمین کرده است. آن روز بدن نحیف مفید در خانه اش در درب الریاح بغداد به زمین سپرده شد تا روزی به جوار بارگاه حضرت ابی جعفر جواد (علیه السّلام) منتقل شود و در آن دارالسّلام رحمت الهی بیارامد، اما شخصیت سترگ او که پنهان کردنی و از یادرفتنی نبود، پیوسته در برابر چشم زمان باقی ماند و هر گز از یاد نرفت، و در روند شکوفایی فقه و کلام و مذهب اهل بیت (علیهم السّلام) نقش برجسته ی خود را ایفاء کرد. [14]

شهید مرتضی مطهری:

شیخ مفید از چهره‏هاى بسیار درخشان شیعه در جهان اسلام است. ابوعلى جعفرى که داماد مفید بوده است گفته است که مفید شبها خیلی مختصر مى‏خوابید، باقى را به نماز یا مطالعه یا تدریس یا تلاوت قرآن مجید مى‏گذرانید. [15]

سید مهدی بحر العلوم:

سید مهدی بحر العلوم در ضمن عبارتی از شیخ مفید چنین یاد می کند : تمامی اهل نظر بر فضل و علم عدالت و وثاقت و جلالت قدر او اتفاق دارند...و او داناترین افراد به فقه و کلام بود در عصر خودش ... [16]

ابن ندیم:

شیخ مفید در مسائل علمی  اهل دقت و نظر است و ریاست متکلمین  شیعه  با اوست و او حافظه قویی دارد و هنگامی که او را مشاهده کردم او را انسان برجسته و با کمالاتی یافتم [17]

خطیب بغدادی:

از سخنان خطیب بغدادی در تاریخ بغداد چنین برمی آید که اهل سنت از تاثیر سخن مفید و استحکام منطق وی در دعوت به مذهب شیعه به تنگ آمده بودند و با در گذشت وی آسوده شدند [18]

در بین دانشمندان اهل تسنن نیز شخصیتهایى چون ابن ندیم، ابن جوزى ، ابن حجر عسقلانى و دیگران زبان به تمجید این فرزانه سپید سیرت گشوده اند، او را پاسدار علم، فروتن، داراى جایگاهى والا و صاحب نظر در فقه و کلام و روایت دانسته اند و از سویى دیگر ریاست امامیه را به او نسبت داده و بر مقام بس رفیع شیخ سر تعظیم فرود آورده اند.  [19]

داستانهایى از زندگانى شیخ

رویایی صادقه

مقام علمى و منزلت معنوى شیخ در آن حد بود که در خواب رسول الله صلى الله علیه و آله حضرت زهرا علیها السلام را دید که دست عزیزان خود امام حسن و امام حسین علیهما السلام را در دست داشته و خطاب به شیخ فرمود: «اى شیخ به این دو فقه بیاموز» ساعاتى بعد حیرت مرحوم مفید برطرف شد چرا که «مادر سید مرتضى و سید رضى» را دید که دست دو فرزند خود را دست داشته و به شیخ گفت :اى شیخ به این دو فقه یاد بده.

قضاوت امیر المومنین بین استاد و شاگرد

در مساءله اى فقهى بین استاد و شاگرد ؛ شیخ مفید و سید مرتضى اختلاف نظر بود و با بحث و ارائه دلیل مشکل حل نشد. هر دو راضى به قضاوت امام امیرالمؤ منین على علیه السلام شدند. مسئله را بر کاغذى نوشته و بالاى ضریح مقدس حضرت گذاردند. صبح روز بعد که کاغذ را برداشتند دستخطى مزین به چنین نوشته اى دیدند که: «انت شیخى و معتمدى و الحق مع ولدى علم الهدى : (اى شیخ) تو مورد اطمینان من هستى و حق با فرزندم سید مرتضى؛ علم الهدى است.»  [20]

تدریس و تألیف

جاذبه فوق العاده و پشتکار فراوان شیخ مفید موجب جذب افراد بسیارى به حوزه درس وى گردید و باعث تاءلیف آثارى گرانبها و ارزشمند شد.این عالم فهیم و بلند همت با احاطه و تسلطى اندیشمندانه پاى به میدان نبرد علمى فرهنگى گذارد و با استفاده از مبانى علم کلام و اصول فقه ، راهى هموار و روشن در بحث و استدلال بر روى شیعیان گشود و گروه بى شمارى از دانشمندان مذاهب مختلف را تربیت نمود و مشعل هاى فروزانى چون سید مرتضى ، سید رضى ، شیخ طوسى ، نجاشى و دهها نفر دیگر را تحویل حوزه هاى علمى و دینى داد.

آثار علمی

شیخ مفید (ره) حدود دویست اثر در قالب کتاب و رساله دارد و نزدیک به 180 رساله و کتاب را شاگرد وی نجاشی در رجال خود نام می برد که فهرست وار به بعض آثار ایشان اشاره می شود:

اوائل المقالات، شرح عقاید صدوق، اجوبة المسائل السرویه  و نکت الاعتقادیه؛ المقنعة، الاعلام و.... [21]

مناظرات

نشو و نماهاى عقاید گوناگون و نحله هاى مختلف عقیدتى ، زمان شیخ مفید را معرکه آراء و هنگامه مناظره کرده بود. بیان پرجوش ، تسلط چشمگیر و بصیرت بسیار وى موجب برترى همیشه در نبردهاى علمى و فرهنگى وى شده بود. «تصحیح الاعتقاد» و «الفصول المختاره»، مجموعه اى از برخى مناظرات شیخ با بیش از بیست تن از علما و صاحب نظران عقاید مختلف است که از آنها مى توان به مناظره با اشاعره ، معتزله ،اصحاب حدیث ، متصوفه و مرجئه اشاره کرد. [22]

شکست باقلانی از شیخ مفید

قاضی نور الله در مجالس گفته است که از جمله علمای اهل ضلال که در دست شیخ مفید عاجز و مبهوت و پایمال بودند قاضی ابوبکر باقلانی مشهور است که روزی در مناظره شیخ چون مرغ رمیده از شاخه ای به شاخی می پرید و مانند غریق بجان رسیده از حشیشی [23] به حشیشی متشبث و متوسل می گردید و چون شیخ راه پرواز او را بست و وسائل او را در هم شکست باقلانی خواست که شیخ را خوش آمدی گوید که موجب تسکین شیخ شده و در الزام مبالغه و استقصاء ننماید و او را در نظر بزرگان شرمنده و رسوا نسازد لا جرم  اعتراف به قدرت شیخ در فنون علم نموده گفت «أ لک فی کل مقدره مغرفه» یعنی آیا تو را در هر دیگی کفگیری است؟! شیخ در جواب گفت «نعم ما تمثلت باداوات ابیک» یعنی خوب کردی که به دیگ و کفگیر که از ادوات پدر باقلا پز تو است تمثیل نمودی، باقلانی ملزم شده خجل گردید و اهل مجلس بر او بخندیدند [24]

رحلت

نخستین روزهاى رمضان 413 هجرى  آغاز شده بود که غبار غم سراسر دلهاى پاک را فراگرفت شهر بغداد جامه سیاه به تن کرد هشتاد هزار نفر سوگوار اشک یتیمى ریختند . پیکر شیخ مفید بر دستان انبوه دوستداران اهل‌بیت‌(ع) تشییع شد و همگان به امامت سید مرتضى بر او نماز گزاردند. ساعاتى بعد بدن آن فرزانه آسمانى در کاظمین دفن شد اما شخصیت سترگ او پنهان کردنى و فراموش شدنى نبود.

اشعاری منسوب به امام زمان ‌(عج) در ارتحال شیخ مفید [25]

لا صوت الناعی بفقد کانه
یوم علی آل‌الرسول عظیم
ان کنت قد غیبت فی جدث الثری
فالعلم و التوحید فیک مقیم
و القائم المهدی یفرح کل ما
تلیت علیک من العلوم دروس


پی نوشت ها

[1] - ابن شهر آشوب در معالم العلماء در شرح حال شیخ مفید گفته است : لقب داد او را به مفید حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه و من ذکر کردم سبب آن را در مناقب آل ابیطالب انتهی « به نقل از فوائد الرضویه ، شیخ عباس قمی ؛ ص 631»

[2] - رجال نجاشى ، رقم 1067.

[3] - مقالات فارسى کنگره جهانى شیخ مفید، ش 67، ص 8.

[4] - امالى شیخ مفید، اوائل جزء ششم ، تاریخ بغداد، ج 8، ص 449.

[5] - همان ، ص 340، همان ، ج 11، ص 302.

[6] - گلشن ابرار ؛ ج اول

[7] - همان

[8] - الکامل فى التاریخ ، ابن اثیر، ج 5 ص 5. به نقل از گلشن ابرار

[9] - ر.ک : مقاله 61 و 55 از کنگره جهانى شیخ مفید.

[10] - مستدرک الوسائل ، حاج میرزا نورى ، ج 3، ص 517 و 518. به نقل از گلشن ابرار جلد اول.

[11] - همان

[12] - همان

[13] - تعلیقه 18 شرح چهل حدیث  ص 4

[14] - 1372/1/  28پیام به کنگره ی جهانی هزاره ی شیخ مفید

[15] - مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى    ج‏14

[16] - فوائد الرضویه ؛ ص 629

« قال العلامه الطباطبایی بحر العلوم قدس الله سره بعد ان مدحه بعبارات رشیقه ؛ اجتمعت فیه خلال الفضل و انتهت الیه ریاسه الکل و اتفق الجمیع علی علمه و فضله و عدالته و ثقته و جلالته و کان رحم الله کثیر المحاسن  جم المناقب، حدید الخاطر ، حاضر الجواب ، واسع الروایه ، خیرا بالاخبار و الرجال و الاشعار و کان اوثق اهل زمانه بالحدیث و اعرفه بالفقه و الکلام و کل من تاخر عنه استفاد عنه انتهی

[17] - الفهرست ص 279 ؛ 252  به نقل از لغت نامه دهخدا

« انتهت فی عصرنا ریاسه متکلم الشیعه الیه مقدم فی صناعه الکلام علی مذهب اصحابه ، دقیق الفطنه  ماضی الخاطر شاهدته فرایته بارعا

[18] - تاریخ بغداد ج 3 ص 23 به نقل از لغت نامه دهخدا

[19] - ر.ک : الفهرست ، شیخ طوسى 157 و 158، رجال علامه بحر العلوم ، ج 3، ص 311، مستدرک الوسایل ، ج 3، ص 517، فهرست ابن ندیم ، ص 332، مقاله 63 از مقالات کنگره هزاره شیخ مفید، ص ‍ 10.

[20] - قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنى ، ص 399 - 403. به نقل از گلشن ابرار جلد اول

[21] - ر.ک مفید نامه ، ش 1،ص 37 و حوزه ، یادمان هزاره شیخ مفید، ص 279 - 301.

[22] - ر. ک : (( بررسى مناظرات شیخ مفید))؛ مفید نامه ، ج 1، ص 32 - 37.

[23] - حشیش به معناهی گیاه خشک « لغت نامه دهخدا »  و تمسک به حشیش به معنای توسل به هر امر ضعیفی برای نجات از مهلکه است « نگارنده»

[24] - به نقل از فوائد الرضویه ؛ شیخ عباس قمی ، ص 630.

[25] - شهید قاضی نور الله شوشتری در مجالس المومنین گفته است :این چند بیت منسوب بحضرت صاحب الامر است که در مرثیه جناب شیخه گفته اند که بر قبر او نوشته شده بود.« به نقل از فوائد الرضویه ؛ شیخ عباس قمی ؛ ص 632»


تنظیم برای تبیان: رهنما، گروه حوزه علمیه

منبع: حوزه نیوز