رسولی از چیچست
"رسول یونان هستم پسر محمد. چند تا هم کتاب دارم. سال 1348 در دهکدهای دور به دنیا آمدم. از دنیا فقط کافههایش را به خوبی میشناسم. دلم بگیرد شعر مینویسم، نگیرد داستان! نمایشنامه هم مینویسم. در کارنامهام ترجمه هم به چشم میخورد، حدود 7 تا 8 کتاب. تا یادم نرفته بگویم به زبان ترکی و فارسی مینویسم. بعضی کارهایم به بعضی زبانها هم ترجمه شده است. بعضی از ترانههایم را بعضی خوانندهها خواندهاند! دیگر چیزی به ذهنم نمیرسد."
گروه کتاب تبیان: آنچه خواندید معرفیئی بود از رسول یونان به قلم خودش. او که با مجموعه شعر "روز بهخیر محبوب من" خود را به مخاطبان ایرانی معرفی کرد و پس از آن آثار متنوعی را در زمینهی داستان، نمایشنامه و حتی ترجمه به چاپ سپرد، این روزها مجموعه داستانی با عنوان "احمق! ما مردهایم" را منتشر کرده است.
یونان در کنار دریاچهی چیچست (ارومیه) به دنیا آمده است و اکنون در تهران زندگی میکند. او برخلاف بسیاری از شعرا و نویسندگان، اهل تنهایی و خلوت نیست و حضور در اجتماع و شلوغی و ترافیک را ترجیح میدهد. "شبها تا حوالی ساعت دوازده در کافه میماند" و وقتی عقربهی ساعت روی عدد یک میایستد، روزش را آغاز میکند.
کتاب "احمق! ما مردهایم"، مجموعه داستانکهایی از رسول یونان است که در آن بخشهایی از زندگی روزمرهی انسان، از دیدگاه نویسنده به تصویر کشیده شده
کتاب "احمق! ما مردهایم"، مجموعه داستانکهایی از رسول یونان است که در آن بخشهایی از زندگی روزمرهی انسان، از دیدگاه نویسنده به تصویر کشیده شده.
در قسمتی از این مجموعه با عنوان "دشت سوخته" میخوانیم:
"دشت سوخته بود. كبوتر جایی برای فرودآمدن نداشت. ناگهان چشماش به شاخهای افتاد و بیدرنگ فرود آمد، اما شاخهای زیر پایش سفت بود. نتوانست تعادلاش را حفظ كند. خواست دوباره پرواز كند كه دستی مانعاش شد و او را در چنگ گرفت. كبوتر روی لوله تفنگ شكارچی فرود آمده بود."
عنوانهای دیگر این مجموعه عبارتاند از: "باران"، "خیال"، "کلافه"، "تانیل"، "ناگهان"، "ناممکن"، "آخرین گانگستر"، "چند نفر" و "کابوس".
عناوین بعضی از آثار رسول یونان که تا کنون منتشر شده به این است:
- روز بهخیر محبوب من (شعر)
- کلبهای در مزرعهی برفی (داستان)
- روزهای چوبی (ترجمه)
- گندمزار دور (نمایشنامه)
- کنسرت در جهنم (شعر)
- بنرجی چرا خودکشی کرد؟ ( ترجمه)
- یک کاسه عسل ( ترجمه)
- فرشته ها ( داستان مینی مال)
- تلگرافی كه شبانه رسید ( ترجمه)
- بوی خوش تو (ترجمه)
- من یک پسر بد بودم (شعر)
- تخم مرغی برای پیشانی مرد شماره 3 (نمایشنامه)
- سنجابی بر لبه ماه (نمایشنامه)
- یک بعد از ظهر ابدی (نمایشنامه)
- خیلی نگرانیم شما، لیلا را ندیدید (رمان)
- جاماکا (شعر)
- پایین آوردن پیانو از پله های یک هتل یخی (شعر)
گفتنی است گزیدهای از دو دفتر شعر یونان با عنوان "رودی که از تابلوهای نقاشی میگذشت" توسط "واهه آرمن" به زبان ارمنی ترجمه شده و در تهران به چاپ رسیده است.
تهیه و تنظیم: گروه کتاب تبیان - امیر مقیمی