تبیان، دستیار زندگی
تعالیم وحى مى‏گوید: خصلت‏ها وعملهایى همچون: ترس، حقارت نفس، خود كم بینى، دون همتى،شتابزدگى، بدگمانى، بد دهانى، عصبانیت، انتقام جویى، تندخویى،بدرفتارى، كینه‏توزى، خودپسندى، تكبر، حق‏پوشى، تعصب، لجاجت،قساوت قلب، حسد و... زشت است و از رذایل محسوب مى‏گردد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیمارى ‏هاى اخلاقى

حسادت

گرچه بعضى از روى علم و عمد، بد مى‏كنند و سراغ معصیت مى‏روند اما عده‏اى نیز ناآگاهانه به سراغ بدى مى‏روند و چون خوبى‏ها را نمى‏شناسند، در پى آن نمى‏روند.

اگر آنجا پند و هشدار سودمند است، اینجا تذكر و تعلیم، مفید است.

رذایل چیست تا از آنها بپرهیزیم؟ فضایل كدام است، تا به آنها آراسته شویم؟

به جستجوى متون دینى و رهنمودهاى قرآنى، حدیثى مى رویم، آنگاه‏با كتاب دل و نفسمان تطبیق مى‏كنیم. تعالیم وحى مى‏گوید: خصلت‏ها و عملهایى همچون: ترس، حقارت نفس، خود كم بینى، دون همتى، شتابزدگى، بدگمانى، بد دهانى، عصبانیت، انتقام جویى، تندخویى، بدرفتارى، كینه‏توزى، خودپسندى، تكبر، حق‏پوشى، تعصب، لجاجت، قساوت قلب، حسد و... زشت است و از رذایل محسوب مى‏گردد.

اگر مى‏خواهید در مقایسه لوح ضمیر خود با این خصال ناپسند، فهرست كاملترى داشته باشید، بر موارد بالا این‏ها را هم بیفزایید: غیبت، استهزاى دیگران، خودخواهى، شایعه پراكنى، جاه‏طلبى، ریاكارى، ناسپاسى، حیله گرى، دنیادوستى، طمع، دو رویى، دروغگویى، مردم آزارى، قطع رحم، دو به هم زنى، سخن چینى، بخل، حرص.

شناخت دردها نیمى از درمان است و براى خودشناسى و ارزیابى ‏وضعیت روحى و اخلاقى خویش، لیست كاملترى از این آفات لازم است.

اوراق «پرونده دل‏» را باید ورق زد و صفحه به صفحه در جستجوى این‏ آفتها بود. هر جا یافتیم، بى‏درنگ آن «اوراق سیاه‏» را باید «پاكسازى‏»كنیم، وگرنه به جا ماندن این رذایل در پرونده ما، روزى كار به دستمان‏ مى‏دهد و رسوایمان مى‏سازد.

كدام یک از این دردها خطرناكتر است تا زودتر به مداوا بپردازیم؟

آن سوى صفحه دل را هم مرور كنیم، البته با حدیثى از پیامبر خطاب‏ به مولا علیه السلام كه فرمود:

«از اخلاق مؤمنان، حضور در نماز است و شتاب در پرداخت زكات، اطعام‏ به مسكینان، دست نوازش بر سر یتیمان كشیدن، پاكسازى درون، اگر سخن گوید به دروغ نپردازد، چون وعده دهد تخلف نكند، اگر امانتدار شود خیانت نكند، حرف كه مى‏زند صادق باشد، راهب شب و شیر روز، روزه دار شب خیز و متهجد، كه آزارش به همسایه نمى‏رسد و بر زمین، متواضعانه راه مى‏رود و...».

فهرست كوتاهى از برخى فضایل.

مكتب، تنها «انسان‏»هاى خوب را به عنوان «الگو» معرفى نمى‏كند، بلكه خصلت‏هاى نیک را هم بر مى‏شمارد و به آنها فرا مى‏خواند و تنها از انسان‏هاى بد، نكوهش نمى‏كند، بلكه اوصاف زشت را هم معرفى مى‏كند و از آنها پرهیز مى‏دهد. از آن نمونه‏ها باید «الهام‏» گرفت و از این نمونه‏ها «عبرت‏»!

پیمودن وادى سیر و سلوك، هم سخت است، هم آسان! ذكر و ختومات و چله‏نشینى و عزلت گزینى و اوراد نمى‏خواهد. مهم، «عمل‏» است، طبق آنچه «مولى‏» مى‏گوید.

تعالیم وحى مى‏گوید: خصلت‏ها وعمل هایى همچون: ترس، حقارت نفس، خود كم بینى، دون همتى،شتابزدگى، بدگمانى، بد دهانى، عصبانیت، انتقام جویى، تندخویى،بدرفتارى، كینه‏توزى، خودپسندى، تكبر، حق‏پوشى، تعصب، لجاجت، قساوت قلب، حسد و... زشت است و از رذایل محسوب مى‏گردد.

این است كه هم سهل است و هم ممتنع، هم راحت و هم دشوار. اگر كسى خویش را «بنده‏» بداند و به مقتضاى بندگى، «اطاعت‏» از صاحب ‏خود كند، صدها مرحله از سلوک را پیموده است. ولى... همین یك گام، یعنى «مطیع بودن‏» دشوار است و نیازمند اراده‏هایى استوار و عزمهایى‏آهنین.

رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود:

دعا، عبادت، ستایش، راز و نیاز

«در دنیا دو حكیم فرزانه بودند كه سالى یك بار همدیگر را مى‏دیدند، در هر نوبت نیز، یكى آن دیگرى را موعظه مى‏كرد. در یكى از این دیدارها یكى به آن دیگر گفت: مرا موعظه كن، موعظه‏اى جامع و موجز، چون ‏نمى‏توانم مانع عبادت تو شوم. گفت: برادرم! دقت كن كه خداوند، در آنجا كه نهى كرده، تو را نبیند و آنجا كه دستور داده، تو را غایب نبیند».1

همین. آرى همین. جمله‏اى كوتاه است، ولى جهانى حكمت و پند درآن نهفته است.

انجام واجبات و ترک محرمات، عبارت دیگرى از همین دستورالعمل‏سازندگى و خودسازى است كه در برخى احادیث آمده و براى‏«پرهیزكارترین‏» انسان شدن، بر همین دو كلمه تاكید شده است.

اگر همه جهان را چشم و گوش بدانیم، اگر خود را در حصارى ازدستگاه هاى ضبط كننده و فیلمبردار احساس كنیم، و اگر خود را «بنده‏»بدانیم، نتیجه همان خواهد بود كه حضرت رسالت فرمود. آنجا كه امراوست، غایب نبودن و آنجا كه نهى اوست، حاضر نبودن. «در خانه اگر كس‏است، یك حرف بس است!».

آنكه «خلاف‏» مى‏كند، حتى اگر «جریمه‏» آن را هم بپردازد، شكستن‏حرمت «قانون‏» با پرداخت جریمه جبران نمى‏شود. «گناه‏»، یك تخلف از قانون خدا به شمار مى‏آید.

«توبه‏» هم به عنوان راهى براى محو «عواقب كیفرى‏» آن قرار داده ‏شده است. ولى آثار روحى گناه بر فرد و پیامدهاى منفى آن بر جامعه، با توبه جبران نمى‏شود.

ممكن است كسى كه دچار یک سانحه تصادف یا سوختگى شده، با مراجعه فورى به پزشک، سلامت‏خود را باز یابد و از مرگ نجات یابد، ولى ‏آثار آن بر چهره و اعضاى او، گاهى تا آخر عمر هم باقى است.

آیا رعایت احتیاط و پیشگیرى از بروز آتش‏سوزى یا حادثه، بهتر نیست؟!

همچنان كه در امور درمانى، رعایت ‏بهداشت و پیشگیرى از ابتلا، هم ‏بهتر از معالجه است و هم آسانتر و كم خرج‏تر، در امور معنوى و روحى هم‏ «پرهیز از گناه‏»، هم آسان‏تر و هم مقرون به صرفه‏تر از «توبه‏» است.

آثار گناه، بر چهره روح و جان باقى مى‏ماند.

چه بسا گاهى هم فرصت ‏یا توفیق «توبه‏» به دست نمى‏آید و آنكه توبه ‏از گناه را به «آینده‏» موكول مى‏كند، حادثه‏اى، اجلى، غفلتى، آن آینده را ازدست او مى‏گیرد.

اگر خیلى هم اهل جمع آورى «ثواب‏» و انجام «مستحبات‏» نیستیم، دست كم این هنر را از خود نشان دهیم كه خلاف و گناه نكنیم.

كدام یك در سرانجام و سرنوشت ما مؤثرتر است؟ ترك گناه یا كسب ‏ثواب؟ پیامبر خدا به امام على‏علیه السلام فرموده است: هر كه از حرام‏هاى خدا پرهیز كند، از پرهیزكارترین مردم است. 2

منبع : گامی در مسیر ، جواد محدثی
محمدی گروه دین و اندیشه تبیان


1-انظر ان لا یراك الله حیث نهاك و لا یفقدك حیث امرك (العلم و الحكمة فى‏الكتاب و السنه، رى شهرى، ص 99

2-  من ورع عن محارم الله فهو من اورع الناس (وسائل الشیعه، ج 11، ص 195).

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.