تبیان، دستیار زندگی
آنها در گردابی از تضادها و تناقض‌ها غوطه ورند و خودشان هم کم و بیش می‌دانند امّا به رو نمی‌آورند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطره آیت الله العظمی مکارم شیرازی
آیت الله مکارم

فراموش نمی‌کنم در سال‌های نخستین که به زیارت خانه خدا مشرّف شده بودم، در مدینه، منظره عجیبی دیدم که مرا سخت به فکر فرو برد.

گروهی به نام «آمرین به معروف» (از متعصّبان وهّابی) با ریش‌های بسیار بلند، اطراف مرقد پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم را گرفته بودند و هر کدام شلاّقی در دست داشتند و هر کس به قصد بوسیدن مرقد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نزدیک می‌شود، بر سرش می‌کوفتند و می‌گفتند «هذا حدید، هذا خشب و هذا شرک؛ این ضریح یک قطعه آهن و چوب بیش نیست، این کار شما شرک است»! غافل از این که هیچ عاقلی آهن و چوب را به خاطر آهن و چوب نمی‌بوسد، بلکه این کار، حرکتی نمادین است برای اظهار علاقه و عشق و محبّت به صاحب آن قبر، همان گونه که همه مسلمین ـ حتی خود وهابی‌ها ـ جلد قرآن را می‌بوسند. آیا اظهار عشق و علاقه و محبّت به قرآن و پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم شرک است؟ هیچ عقل و منطقی با چنین عقیده‌ای موافق نیست.مردم جهان، پرچم کشور خود را می‌بوسند و به آن احترام می‌گذارند. آیا مقصودشان اظهار علاقه به یک قطعه پارچه بی‌ارزش است که شاید جزء طاقه پارچه‌ای بوده که بخشی از آن پرچم شده و بخش دیگری را پیراهن و شلوار کرده‌اند؟ به یقین، هدف آنها احترام به استقلال کشورشان است و مصداق حبّ الوطن است.[1]

کوتاه سخن این که آنها در گردابی از تضادها و تناقض‌ها غوطه ورند و خودشان هم کم و بیش می‌دانند امّا به رو نمی‌آورند.

آیا هیچ کس احترام به وطن و آب و خاک را شرک می‌شمرد؟!

جالب این که همه وهّابی‌ها به «حجرالاسود» احترام می‌گذارند و آن را می‌بوسند. هنگامی که می‌گوییم: «هذا حجرٌ لا یضرّ و لا ینفع...؛ این نیز قطعه سنگی بیش نیست و سرنوشت ما در دست آن نمی‌باشد»، می‌گویند: پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم آن را بوسیده[2] ما هم پیروی می‌کنیم و می‌بوسیم!

می‌گوییم: مقصودتان این است که پیغمبر صل الله علیه و آله و سلم اجازه شرک داده و این مورد مستثنی است و نوعی شرک جایز است، یا بوسیدن، دلیل بر شرک نیست؟! اینجا سکوت می‌کنند و پاسخی ندارند.

اضافه بر این می گوییم همه شما جلد قرآن را می‌بوسید و این کار را جایز می‌شمرید. یک قطعه چرم و مقوا چه ارزشی دارد که می‌بوسید؟ می‌گویند هدف اظهار محبّت و احترام به قرآن است!

می‌گوییم این کار شرک نیست؟ می گویند: صحابه رسول خدا علیه السلام نیز قرآن را می‌بوسیدند.[3]

می‌گوییم آیا حضرت اجازه داده شما مشرک شوید؟ با این که دلیل شرک غیر قابل تخصیص است: إِنَّ اللهَ لاَ یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللهِ فَقَدْ افْتَرَی إِثْماً عَظِیم [4] خداوند (هرگز) شرک را نمی‌بخشد و گناهان پایین تر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می‌بخشد و آن کس که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است».

به یقین بطلان شرک به حکم عقل قطعی ثابت شده و حکم عقل قابل تخصیص نیست. در اینجا پاسخی ندارند.

کوتاه سخن این که آنها در گردابی از تضادها و تناقض‌ها غوطه ورند و خودشان هم کم و بیش می‌دانند امّا به رو نمی‌آورند


تنظیم برای تبیان گروه حوزه علمیه

منبع حوزه نت

[1]. سفینة البحار، مادّه وطن، در حدیثی نیز از امام علی(علیه السلام) نقل شده که فرمود:

عَمَرْت البُلْدَانَ بِحُبِّ الأوْطَانِ (میزان الحکمة، جلد 4، صفحه 3566). در جریان هجرت پیامبر(صلی الله علیه وآله) از مکه نیز حدیث مناسبی در درالمنثور نقل شده است (الدر المنثور، جلد 1، صفحه 300).

[2]. صحیح بخاری، جلد 2، صفحه 159

[3]. در دائرة المعارف کویتی، ماده «تقبیل» می خوانیم: «مشهور در میان حنابله و نیز حنفیه این است که بوسیدن قرآن جایز است و از عمر نقل شده که همه روز صبح، قرآن را می بوسید و از عثمان نیز نقل شده که قرآن را می بوسید و به صورت خود می کشید.»

[4]. سوره نساء ،آیه48.

[مجله شماره 8 : - کلام بزرگان]