تربیت لحظه به لحظه
مفهوم تربیت
اگر بخواهیم مسئله ی تربیت و رابطه ی بین مربی و متربی، طبیعت و فرهنگ و محیط و وراثت را بر اساس محور شناخت شناسی جدید، یعنی علیت حلقوی، تبیین کنیم، باید متوجه باشیم که کنش های متربی در محیط بسته، به کنش های سایر افراد و اعضای آن محیط بستگی دارد؛ به طوری که رفتار متربی، برآیند مارپیچی های بی شماری است که نمی توان با یک ترسیم خطی، بین علت و معلول به شیوه ی مکانیکی آن را تبیین کرد؛ به عبارت دیگر دید گاه های سنتی و کلاسیک، در روش های تربیتی و برخورد شان با کودک، به گونه ای است که رفتار کودک را ناشی از عوامل مشخص می دانند که یا ریشه در گذشته ی او دارد و یا در محرک های محیطی، قابل مشاهده است؛ حال آن که دیدگاه حلقوی، رفتار را عمدتاً یک پدیده بین فردی تلقی می کند که بدون آثار تعاملی و چند جانبه ی آن روابط، نمی توان به تحلیل رفتار مبادرت ورزید.
تربیت عمدی
تردیدی وجود ندارد که تربیت باید امری عمدی و از روی قصد و برنامه باشد و توسط مربی یا مربیانی آزموده، که واجد ویژگی های شایسته هستند، انجام پذیرد؛ لیکن چنین تربیتی زمانی میسر است که، همه ی عوامل، شرایط و متغیر های تأثیر گذار در تربیت در اختیار مربی باشد؛ اما آیا چنین شرایطی فراهم است؟
زمانی تعلیم و تربیت می تواند ضمانت اجرایی کامل برای پیاده کردن کنترل شده ی طرح ها و برنامه های تربیت عمدی داشته باشد که، نه تنها مربیان آزموده و واجد صلاحیت، تربیت خانوادگی و آموزشگاهی کودکان را عهده دار باشند؛ بلکه جامعه و تمامی نهادهای مؤثر در آن نیز، ساختاری هماهنگ در ارائه ی پیام های تربیتی داشته باشند و بتوانند متناقض های پرورش را بین خود و دستگاه های تربیتی و اجتماع، کاملاً حل کرده باشند.
تربیت غیر عمدی
تأثیر تربیت غیر عمدی، نا خواسته، تصادفی و بی برنامه، به مراتب بیش از تأثیر تربیت عمدی، کنترل شده و منظم و برنامه ریزی شده می باشد؛ مگر آن که تأثیرات اجتماعی تأثیر فیلم، رسانه ها، کتاب ها، روزنامه ها و مجلات و... را نیز، جزو تأثیرات تربیت عمدی به شمار آوریم که قطعاً، چنین رسانه های گسترده و غیر قابل کنترلی را نمی توان در چارچوب های از پیش تعیین شده، محصور و محدود نمود.
تربیت کلامی و غیر کلامی
تربیت کلامی تنها ارضا کننده ی نیاز و عطش بزرگ سال است که پیام خویش را در حد اتمام حجت بر کودک، تمام کرده باشد؛ حال آن که تربیت غیر کلامی، منبع اثر گذار و ترضیه درونی کودک را فراهم می آورد.
تربیت کلامی، تنها در زبان دهان جاری می شود و در همان حد هم باقی می ماند؛ اما تربیت غیر کلامی در زبان دل تجلی می یابد و در عمق وجود می نشیند.
تربیت کلامی ظاهر را می آراید و تربیت غیر کلامی باطن را. تربیت کلامی صورت رفتار کودک را تجهیز می کند و تربیت غیر کلامی، سیرت رفتار کودک را.
مایه های اصلی تربیت و لایه های عمقی ساختار شخصیت کودک در چیز هایی است که به زبان نمی آید؛ اما از طریق غیر کلامی، به دیده دل می توان مشاهده کرد؛ از جمله:
1. صداقت، که با چشم دل دیده می شود نه با چشم سر؛
2. صمیمیت، درک درونی صمیمیت و دریافت اثرات روانی و صفای روحانی را تنها از طریق رفتار های غیر کلامی می توان مشاهده کرد؛
3. محبت، که عمیق ترین و لطیف ترین رابطه میان دو قطب سیال مرید و مراد و متربی عاشق و معشوق است که تنها در صفای وجود و اخلاص عمل و صداقت رفتار، می توان مشاهده کرد.
باید تأکید کرد که با اجرای طرح تربیت غیر کلامی، حاصل تربیت دیر رس، کند و تدریجی است و مشکلاتی را هم در راه رسیدن به اهداف مورد نظر، به بار می آورد و گاه، صبور ترین مربیان را به زانو در می آورد؛ اما باید اذعان کرد که اگر خواهان تسریع هستید، این تأنی ها مایه ی برکت و سرعت و رشد و تحول است؛ زیرا در تأنی و تحمل و تأمل، زیبایی، عمق، دوام و اصالت وجود دارد.
مطالب مرتبط
رشد معلم
مرکز یادگیری سایت تبیان - تنظیم: شکوفه باصری