تبیان، دستیار زندگی
هنگام‏نماز مغرب در حیاط منزل قدیمى امام در یخچال قاضى براى نمازمغرب حاضر شدیم امام به اقامه نماز مبادرت نمودند و آن چنان باحضور تام نماز خواندند كه پس از نماز به یكى از دوستان نگریستم‏و گفتم نماز یعنى این.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهیاى میهمانى الهى
امام
قسمت اول را اینجا بخوانید

حضرت امام خمینى هر وقت وضو مى‏گرفتند تمام جزئیات آن را روبه قبله انجام مى‏دادند حتى اگر دست‏شویى رو به قبله نبود در هرمورد پس از این كه یك كف دست آب برمى‏داشتند، شیر را مى‏بستند ورو به قبله آب را به صورت یا به دست مى‏زدند. آیه‏الله قدیرى‏مى‏گوید:

  1. من تا حدودى شاهد برخى از عبادت‏هاى حضرت امام بوده‏ام‏چیزى كه برایم قابل توجه بود یكى مداومت در عمل و دیگرى دقت درانجام عبادت‏ها مطابق دستورهاى وارده بدون كم و زیاد. من دومرتبه وضو گرفتن امام عزیز را دیده‏ام درست مثل وضوى پیغمبراكرم(صلى الله علیه و آله)كه در روایات ذكر شده است تنهابراى‏هر یك از صورت و دست‏ها به یك مشت آب اكتفا مى‏كردند و با یك‏مرتبه شستن وضو مى‏گرفتند.

در واقع حضرت امام بر مبناى تعهد و بنا به اعتقاد عمیق به‏موازین شرعى و اسلامى مى‏كوشیدند همان را عمل كنند كه مى‏فرمودنداگر وقت وضو گرفتن به یكى از اعضاى خانواده تذكر مى‏دادند كه آب‏را بیش از حد مصرف نكنید این عمل را خودشان نیز دقیقا انجام‏مى‏دادند. دكتر بروجردى مى‏گوید :یك روز شیشه كوچك قرص را دست‏پسرم دیدم كه مایعى داخل آن بود پرسیدم این چیست؟ گفت

  1. : دوستان‏مدرسه‏ام از من خواسته بودند قدرى از آب وضوى امام را به عنوان‏تبرك برایشان ببرم من هم هنگام وضو طشتى بردم و زیر دست پدربزرگ گذاشتم اما آبى كه از وضوى ایشان توى ظرف ریخت آن قدر كم‏بود كه ناچار شدم سرنگ بیاورم و به وسیله آن این شیشه را پركنم‏تازه پر هم نشد گفتم آقا آب وضوى شما همین است لبخندى تحویلم‏دادند و گفتند این باقى مانده آب واجبات وضو بوده است.
امام

حضرت امام براى نماز تمیزترین جامه‏ها را برتن مى‏كردند و بعداز تطهیر و گرفتن وضو ریش مبارك را شانه مى‏كردند، عطر مى‏زدند وبعد از گذاشتن عمامه بر سرشان به نماز مى‏ایستادند. حتى درهنگام بیمارى و درحال خونریزى و با وجود زخم بزرگ در ناحیه شكم‏موقع نماز تمیزترین جامه‏ها را كه از آلودگى دور بود بر تن‏مى‏كردند.

وقتى امام به نوفل لوشاتو وارد شدند رعایت دقیق موازین شرعى‏را براى انجام امور عبادى در اولویت قرار دادند و نخستین سوالى‏كه كردند این بود كه قبله كجاست؟ خوب آنهایى كه مسیحى بودند ازاین موضوع اطلاع نداشتند. مسلمانى هم در آن منطقه سكونت نداشت‏كه جهت قبله را بداند چون نمى‏خواستند نماز را به تاخیربیندازند جهت قبله را پیدا كردند و به سوى آن نماز خواندند،یكى از یاران ایشان كه در آنجا حضور داشته مى‏گوید: عصر بود كه‏حضرت امام مرا فرا خواندند و فرمودند: این قبله نما را بگیریدو به مسجد پاریس ببرید و ببینید كه در آنجا قبله را چگونه نشان‏مى‏دهد همان جهت را حفظ كنید و بیائید در اینجا نیز قبله رامشخص كنید. در هر صورت قبله نما را گرفتم و به همراه یكى ازبرادران به مسجد جامع پاریس رفتم و جهت قبله را كه قبله نمانشان مى‏داد با قبله آن جا تطبیق كردم پس از آن نیز به نوفل‏لوشاتو برگشتم و قبله منزل امام را مشخص نمودم.

امام قبل از فرا رسیدن وقت نماز به تلاوت قرآن كریم‏مى‏پرداختند و پس از برگذاركردن نماز مغرب و عشاء به داخل حیاطخانه مى‏رفتند و رو به قبله مى‏ایستادند و در حالى كه با انگشت‏به سوى قبله اشاره مى‏نمودند حدود پنج دقیقه دعایى را زیر لب‏زمزمه مى‏كردند.

حجه‏الاسلام والمسلمین احمد احمدى خاطر نشان ساخته است:

  1. هنگام‏نماز مغرب در حیاط منزل قدیمى امام در یخچال قاضى براى نمازمغرب حاضر شدیم امام به اقامه نماز مبادرت نمودند و آن چنان باحضور تام نماز خواندند كه پس از نماز به یكى از دوستان نگریستم‏و گفتم نماز یعنى این.

امام همیشه قبل از اذان ظهر روز جمعه غسل جمعه مى‏كردند و هیچ‏وقت غسل جمعه ایشان ترك نمى‏شد در پاریس فردى آمد و گفت:

  1. امریكایى‏ها آمده‏اند با امام مصاحبه‏اى انجام دهند و این برنامه‏هنگامى كه پخش شود و صورت پذیرد سایر كشورهاى اروپایى هم چنین‏كارى را انجام مى‏دهند واین برنامه مى‏تواند براى نشان دادن موضع‏و حركت انقلاب مؤثر باشد، خواهر دباغ مى‏گوید: بر حسب اتفاق روزجمعه بود بنده كه خدمت امام این موضوع را مطرح كردم، فرمودند:
  2. حالا وقت انجام مستحبات و غسل جمعه است، نه وقت مصاحبه. بعدوقتى این مستحبات را به جاى آوردند فرمودند: من براى مصاحبه‏آماده‏ام.

محافظت از اوقات اقامه

قرآن كریم یكى از شرایط افراد باایمان را محافظت و پاسدارى‏آنها از اوقات نمازهاى واجب خود مى‏داند و مى‏فرماید والذین هم‏على صلواتهم یحافظون. پس باید سعى كرد موقع نماز هركارى را كه‏پیش مى‏آید رها كرده و به نماز پرداخت كه این امر بر حسب روایت‏جزء بهترین اعمال خیر انسان است.

و از معصومین روایت‏شده كه‏شیعیان را در دو مسئله امتحان كنید: مراقبت آنها از اوقات نمازو انصافشان با مردم. در اهمیت آن همین بس كه حضرت امام‏حسین(ع)در ظهر عاشورا با آن وضع اطفال و اهل بیت و خطرات ودشوارى‏هایى كه اقامه نماز در میدان نبرد دربرداشت‏با فرا رسیدن‏وقت نماز با اصحاب فداكارش به اقامه این فریضه الهى پرداخت تاجایى كه در حین اداى نماز اول وقت‏برخى از یارانش به شهادت‏رسیدند و یا مجروح شدند.

در زیارت نامه اولیاى الهى و شهیدان‏هم مى‏خوانیم: «اشهد انك قد اقمت الصلوه‏» .

در رساله احكام‏امام مى‏فرمایند: سزاوار است انسان نماز را در اول وقت‏بخواند وكسى كه نماز را سبك بشمارد همچون كسى است كه نماز نمى‏خواند.

حضرت امام مقید بودند كه حتما نماز را اول وقت‏بخوانند و ازتاخیر نماز در وقت‏خود بسیار ناراحت مى‏شدند.

حتى قبل از این كه موذن بانگ دلنواز اذان را از ماذنه سردهدامام به مقدمات نماز مشغول شده و با داخل شدن وقت، قامت‏به‏نماز مى‏بستند.

نقل كرده‏اند كه:

  1. روزى در حضور امام بودیم، صداى‏اذان شنیده شد. امام برخاستند و پس از جست و جوى مختصرى مهرخود را نیافتند چون نوه كوچكش، على، آن را جا به جا كرده بود،تكه كاغذى برداشته ونمازشان را مثل همیشه اول وقت‏به جاى‏آوردند، آرى ایشان خود را مقید به برپایى نماز در سجاده‏اى باتشریفات و مانند آن نمى‏كردند و وقت فضیلت نماز را به خاطررعایت امور مزبور از دست نداده و محل سجده خود را تكه كاغذى‏قرار دادند. در واقع امام به روح نماز اندیشیده و به باطن آن‏بیشتر توجه داشتند.
امام

شهید صیاد شیرازى گفته است: در اوایل جنگ تحمیلى عراق علیه‏ایران جلسه‏اى داشتیم كه در آن یكى از فرماندهان نظامى داشتندگزارش خود را به فرمانده كل قوا امام خمینى ارائه مى‏دادند،گزارش نخست كه به عرض ایشان رسید، وى درصدد بود تا گزارش دیگرى‏را به استحضار آقا برساند در همین حین، آقا از جاى خویش‏برخاستند، برخى كه در آن جلسه بودند نگران شدند و پرسیدند: آیامشكلى پیش آمد؟ امام خیلى عادى فرمودند: نه ولى وقت نماز است.همه از این سخن وحركت‏شگفت زده شدیم، برخاستیم وضو گرفتیم و باشرمندگى به ایشان اقتدا نمودیم و راستى كه عجب نماز با نشاطى‏بود.

در قرآن خوانده‏ایم كه نماز انسان رااز كارهاى ناروا بازمى‏دارد ولى غالبا نتوانسته‏ایم این پیام‏هاى آسمانى را درك كنیم‏و با جانمان آمیخته سازیم و نورانیت نماز را در عرصه‏هاى‏گوناگون زندگى منتشر نماییم، به حكم وظیفه این فریضه را به جاى‏مى‏آوریم ولى به رعایت‏حدود و حقوق نماز كه مى‏تواند در همه‏ابعاد زندگى تاثیر بگذارد و تمام خواسته‏هاى ما را جهت ملكوتى ومعنوى بخشد، كم توجه مى‏كنیم.

هنگامى كه امام به نماز مى‏ایستادند احساس مى‏شد تمام وجودشان‏نماز مى‏خواند و چون چند نفر از برادران براى محافظت مى‏ایستادندمى‏فرمودند نیازى نیست در ساعت نماز باید نماز خواند.

در روز26 دیماه سال‏1357 شمسى كه شاه از ایران رفت و توماراستبداد در هم پیچیده شد در محل اقامت امام(نوفل لوشاتو)حدودچهارصد خبرنگار اطراف منزل امام اجتماع نمودند، تختى گذاشتند وایشان بر روى آن ایستادند، تمام دوربین‏ها مشغول فیلم بردارى ازآن صحنه بود، قرار بر آن شد كه خبرنگاران به نوبت از امام‏سوالاتى بكنند، چند سؤال كه از ایشان شد صداى اذان ظهر شنیده‏شد، بلافاصله امام آن صحنه را ترك نمودند و فرمودند: وقت فضیلت‏نماز مى‏گذرد. حاضرین از این كه بر حسب ظاهر امام بدون جهت این‏صحنه را ترك كردند شگفت زده شدند. كسى از امام تمنا كرد كه چنددقیقه‏اى صبر كنید تا حداقل چهار پنج‏سؤال دیگر از شما بكنندفرمودند به هیچ وجه امكان ندارد، رفتند تا نماز ظهر را اقامه‏كنند.

ظهر آن روزى كه آیه‏الله سید مصطفى خمینى(فرزند برومندامام)به شهادت رسیده بودند در منزل امام افراد زیادى براى عرض‏تسلیت اجتماع كردند، چون حاضران آن جا را ترك نمودند و رفتندتااذان ظهر شد امام برخاستند و تشریف بردند و وضو گرفتند،فرمودند: من مى‏روم به مسجد، حجه‏الاسلام والمسلمین فرقانى مى‏گوید

  1. :من با ناراحتى گفتم: اى واى، آقا امروز هم برنامه‏هاى همیشگى‏نماز جماعت‏خود را ترك نمى‏كند به یكى از خادم‏هاى امام گفتم زودبرو به خادم مسجد خبر بده. وقتى مردم فهمیدند كه امام آن روزهم به مسجد مى‏آیند جمعیت از هر طرف به سوى مسجد آمدند، وقتى باامام به مسجد رسیدیم مشاهده كردیم افراد حاضر در آن جا گریه‏مى‏كردند و ضجه مى‏زدند، راه را بازكردند تا آقا وارد مسجد شوند.

عاطفه اشراقى(نوه امام)مى‏گوید:

  1. اوایل جنگ تحمیلى عراق علیه‏ایران بود كه ناگهان صداى ضد هوایى به گوشمان رسید و چون تا آن‏روز بااین صدا آشنایى نداشتیم احساس كردیم كه هر صدا به منزله‏انفجار یك بمب است و سراسیمه به اتاق امام رفتیم ولى ایشان درایوان مشغول اقامه نماز و عبادت بودند، گویى اصلا صدایى نشنیده‏بود و حتى متوجه ورود ما به اتاقشان نشدند ما كه هیجان زده واز طرفى نگران حال امام بودیم با دیدن آن حالت احساس آرامش‏كردیم.


تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه

منبع حوزه نت